ابوالیسر پزدوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پَزْدَوی، یا بزدوی، ابوالیسرصدرالاسلاممحمد
بن محمدبن
حسین
بن عبدالکریم (۴۲۱-
رجب ۴۹۳ق/۱۰۳۰- مۀ۱۱۰۰)، متکلم، فقیه و
قاضی حنفی ـ ماتریدی بود.
نام پزودی یا بزدوی منسوب است به محلی به نام پزده یا بزده که قلعهای بود بر سر راه
نسف به
بخارا وجه تسمیۀ کنیۀ او «ابوالیسر» این است که چون برادرش
علی بن محمد پزودی را به سبب دشوار فهم بودن نوشتههایش «ابوالعسر» میخواندند، در مقابل، وی را به دلیل آسانی و قابل فهم بودن آثارش «ابوالیسر» خواندند.
از قرار معلوم پزودی نخستین آموختههای خود را نزد پدرش محمد
بن حسین فرا گرفت و این محمد نیز به نوبۀ خود نزد پدرش، یعنی
عبدالکریم تحصیل کرده بود و
عبدالکریم شاگرد ابومنصور ماتریدی بود.
این معنا در وهلۀ نخست نشان میدهد که پزودی در خانوادهای اهل دانشزاده و بالیده است؛ خاصه آنکه پسرش احمد و برادرزادهاش
حسن بن علی نیز دانشمند بودند
در ثانی گویای این است که وی به
مکتب حنفی ـ ماتریدی تعلق داشته است که از دیرباز در شهرهای
ماوراءالنهر گسترده شده بود.
از دیگر استادان پزودی میتوان از
اسماعیل بن عبدالصادق بیاری و
ابویعقوب یوسف سیاری نام برد.
پزودی در روزگار خود از چهرههای برجسته و پیشوای مکتب حنفی ـ ماتریدی گردید، چنانکه دانشپژوهان از دور و نزدیک به مجالس درس او میرفتند که شمار زیاد نام شاگردان او در منابع، حکایت از درسهای پررونق او در بخارا و
سمرقند ، و اهتمام او به امر آموزش دارد.
یکی از مشهورترین شاگردان او نجمالدین عمر
بن محمد نسفی (۴۶۱-۵۳۷ق) نویسندۀ القند و العقائدالنسفیة است.
برخی دیگر از شاگردان او عبارتاند از
محمد بن احمد سمرقندی نویسندۀ تحفةالفقهاء،
ابوالفضل کاخی ،
ابوالقاسم طرازی ،
ابوالقاسم مروزی ،
ابوالمحامد مستملی ،
ابوحفص سبخی ،
ابوالحسن شاوانی ،
احمد بن محمدخلمی و
محمد بن منصور نوقدی میباشند.
پزودی چندی قاضیالقضات سمرقند بود، اما دانسته نیست که وی در چه تاریخی به این منصب گمارده شده است، اما هانس پتر لینس تخمین زده است که این تاریخ ۴۸۱ق/۱۰۸۸م است.
از قرائن چنین برمیآید که پزودی در حدود سال ۴۸۱ق در بخارا بوده، و این تاریخ مقارن حملۀ ملکشاه به سمرقند و بخاراست.
او در بخارا درگذشت.
پزودی نویسندۀ پرکاری بوده،
و نوشتههایش مورد عنایت دانش دوستان بوده است.
از نوشتههای برجای ماندۀ وی میتوان از اصولالدین و کتاب فیه معرفة الحجج الشرعیة یاد کرد.
از کتابهای دیگر او جز نامی نمانده که از آن جمله است: امالی
و المبسوط فی الفروع.
پزودی در کتاب اصولالدین (تألیف: ۴۸۱ق).
نظام کلامی خود را که در واقع همان چارچوب فکری مکتب ماتریدیه است، تبیین کرده، و توضیح داده است.
وی عقاید
ماتریدیه را همان باورهای «
اهل سنت و جماعت» و روش
پیامبر (ص) دانسته، و با انگیزۀ مبارزه با اندیشههای فلسفی و عقاید گمراهان و
بدعت گذاران این کتاب را نوشته است.
پزودی فیلسوفان را به سبب عقایدی که در مورد
خدا ،
نبوت و
معاد دارند،
کافر میداند.
انگیزۀ دیگر او در نوشتن این کتاب رویگردانی دانشمندان از
علوم کلام و روی آوردنشان به
فقه بوده است.
ساختمان هندسی اندیشههای کلامی پزودی بر دو گانه انگاری جهان
ذهن و جهان عین، و مسلم داشتن جهان خارج همچون یک واقعیت و حقیقت
نفسالامری است.
بدین قرار نخست با سوفسطاییان درگیر میشود
پس از آن به معرفی منابع معرفت کلامی میپردازد و آراء دیگران را در این زمینه نقد میکند و
تعقل و استدلال را
حجت میشمارد.
وی سپس بحث
جواهر و اعراض را پیش میکشد
تا از رهگذر آن ـ برخلاف اندیشۀ فیلسوفان ـ به اثبات حدوث کل
عالم بپردازد و آن را مقدمهای برای اثبات پدیدآورندۀ عالم قرار دهد
آنگاه در بحث
توحید اثبات میکند که این پدیدآورنده، واحد است و اندیشههای دوگانه و سه گانه باوران را به نقد میکشد.
در مبحث ذات الاهی عقیدۀ او این است که خدا شبیه چیزی نیست و از این رهگذر با همۀ فرقههایی که تجسیم یا تشبیه معتقدند، درگیر میشود و آیههای مورد استناد مشبهه را به نفع الاهیات تنزیهی تأویل میکند.
در مورد
صفات خدا ، تبیین وی از صفات به اندیشههای
اشاعره (ه م) در این باب نزدیک میشود.
او برخلاف
متعزله ، برای صفات به حقیقتی ورای ذات معتقد است و این صفات را قائم به ذات میداند.
در باب
اراده و
مشیت الاهی ، با یکی دانستن این دو، از باور
ابوحنیفه فاصله میگیرد.
او همسو با اهل سنت و
جماعت ، کلام الاهی را قدیم و غیر مخلوق میداند و دلایل مخالفان این باور را نقد میکند.
او بر آن است که خدا قابل دیدهشدن است و معتقد است که شماری از
مؤمنان در
بهشت او را میبینند.
در مبحث
نبوت پس از اثبات نبوت عامه، به اثبات نبوت
پیامبر (ص) از رهگذر
معجزه ای چون
قرآن میپردازد.
در مسئلۀ
جبر و اختیار ، باز او به «کسب» اشاعره نزدیک میشود.
او برخلاف معتزله و همسو با اشاعره معتقد است که نمیتوانیم بگوییم که کاری برخدا
واجب است یا واجب نیست، زیرا
افعال خدا براساس مشیت مطلق اوست، نه برمقتضای
احکام عقل عملی،
و براساس آیاتی از قرآن
خدا خبر داده است که گاه در حق بندگان کاری میکند که به صلاح آنان نیست.
او برخلاف معتزله افعال الاهی را مهلل به اغراض نمیداند، بلکه مشیت مطلق خدا را که مقید به هیچ قیدی نیست، حاکم بر همهچیز میانگارد.
در مسئلۀ
وعد و وعید ، پزودی همچون مرجئه از وعیدیه سخت دور میشود و بر آن است که مرتکبان کبیره در دوزخ نمیمانند و شاید اصلاً به آنجا نروند.
در باب
ایمان ، وی همان باور اشاعره را تأیید میکند.
دربارۀ اثبات روز
رستاخیز ، استدلال وی مبتنی بر حکمت عملی و
عدل خداوند دربارۀ کسانی است که در
دنیا کیفر نمیبینند.
چیزی که ما را به یاد استدلال امانوئل کانت فیلسوف آلمانی در این باب میاندازد.
در مبحث
امامت و
سیاست ، برپایۀ اینکه امام باید از همه برتر باشد،
همچون سایر
اهل سنت ، ابوبکر را خلیفۀ شایسته پس از پیامبر (ص) میداند.
و باور
شیعه را مردود میشمارد.
البته معزول کردن
امام را در هنگام تخلف روا نمیداند.
پارهای از آراء فقهی پزودی در برخی منابع فقهی آمده است.
(۱) قرآن کریم.
(۲) ابنشحنه، احمد، لسان الحکام، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۳) ابننجیم، زین، البحرالرائق، بیروت، دارالمعرفه.
(۴) بغدادی، هدیه.
(۵) پزودی، محمد، اصولالدین، به کوشش هپ لینس، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
(۶) حاجی خلیفه، کشف.
(۷) ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
(۸)
عبدالکریم سمعانی، الانساب، به کوشش عبدالله عمربارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۹)
عبدالکریم سمعانی، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۱۰) طال کوپریزاده، احمد، مفتاحالسعادة، حیدرآباددکن، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۱) عبدالقادر قرشی، الجواهر المضیئة، به کوشش عبدالفتاح محمدحلو، قاهره، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
(۱۲) کاسانی، ابوبکر، بدائعالصنائع، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۱۳) لکهنوی، محمدعبدالحی، الفوائدالبهیة، بیروت، ۱۳۴۴ق.
(۱۴) لینس، ه پ، مقدمه بر اصولالدین (نک: هم، پزودی).
(۱۵) نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران، ۱۳۷۸ش.
(۱۶) یاقوت، بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالیسر پزدوی»، ج۱۳، ص۵۵۲۳.