• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالقاسم عبداللّه بن محمد بغدادی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابو القاسم عبد اللّه بن محمد بغدادى( ۴۱۰- ۴۸۵ ق) شاعر ، اديب، لغوى و قرآن‌ پژوه است. او شاعرى ظرافت ‌پيشه و صاحب طبعى روان و اهل طنز و فکاهه بود .



ابو القاسم عبدالله (عبد الباقی) بن محمد بغدادی (ذیقعده ۴۱۰- ۴ محرم ۴۸۵/ مارس ۱۰۲۰- ۱۵ فوریه ۱۰۹۲)، شاعر، کاتب، ادیب و لغوی می باشد که «ناقیا» یا «باقیا» نام نیای بزرگ اوست
[۲] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۲، ص۳۹۱.
او خود به «ابن بندار»، «بندار» نیز معروف بوده است.
[۳] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
ابن ناقیا در بغداد ، در حریم طاهری (محله‌ای که سابقا کاخهای طاهریان در آن واقع شده بود) چشم به جهان گشود و دوران کودکی خود را در آنجا گذرانید و به همین جهت، او را «حریمی» نیز خوانده‌اند . وی مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و دیگر دانشمندان و ادیبان آن سامان فراگرفت . چنین می‌نماید که ابن ناقیا، در کسب دانش، بیش از همه مرهون تعلیمات استادش ابو اسحاق شیرازی (۳۹۳- ۴۷۶ ق/ ۱۰۰۳- ۱۰۸۳ م) بوده است .


ابن ناقیا شاگرد ابو اسحاق شیرازی است. ابو اسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در ۴۱۵ ق وارد بغداد شد و به گفته ابن نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند .


ابن ناقیا بیش از هر چیز، به «هزل» و «مجون» شهرت یافته است
[۷] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی البداهه به ابن شبل و شعر مفاخره آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلد برین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه اینست که تو نزد ابن شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! وگرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟» این طرز رفتار و این شیوه گفتار ابن ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی ، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه جا بازگو کنند که: « نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در آسمان هست، اما از هیچ یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکیده، و تنها این آب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقفها را فرو می‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد! »
[۹] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
چنانکه از مقدمه مقامات او برمی آید، وی شوخ طبعی و طنزگویی و فکاهه سرایی را شیوه ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است .


ابن ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب نظران شعر وی را به زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند
[۱۲] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
اما از آنهمه شعر جز اندکی (حدود ۷۱ بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابو الحارث مهارش بن علی ابن فوطی و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابو اسحاق شیرازی و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات. ابن ناقیا خطی خوش و خوانا داشت
[۱۴] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
و کاتبی ماهر و نویسنده‌ای چیره دست بود.


ابن ناقیا از دانشهای متنوع زمان خود، آنچنانکه شایسته یک کاتب ادیب است، برخوردار بوده و این تبحر و تتبع، در نوشته‌های او به خوبی جلوه کرده و به نوشته‌ها و تالیفاتش استواری و ملاحتی درخور تحسین بخشیده است
[۱۶] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
ابن ناقیا در زمره راویان حدیث و شعر و ادب نیز بوده است.


پدرش یکی مشایخ وی بوده است ؛ همچنین ابو القاسم عبد الرحمن بن عبید الله خرقی (حرفی)، ابو طالب محمد بن علی عشاری، امیر ابو محمد حسن بن عیسی بن مقتدر، ابو القاسم علی بن محمد تنوخی، ابو الحسین بن احمد بن نقور، ابو الخطاب محمد بن علی دجیلی، ابو القاسم عبد الواحد بن محمد مطرز و ابو الحسین محمد بن محمد بصری از جمله کسانی هستند که ابن ناقیا از آنان شعر و ادب روایت کرده است
[۱۷] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
کسانی چون عبد الوهاب انماطی و دیگر شیوخ ابن جوزی، رئیس ابو المظفر، شجاع بن فارس ذهلی، هبة الله بن علی بن محلی، محمد بن ناصر سلامی از او روایت کرده‌اند.
[۱۸] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.



علاوه بر دیوان شعر، کتابی با عنوان دیوان الرسائل نیز به او نسبت داده‌اند. . ابن خلکان به شهرت مقامات وی نزد اهل ادب اشاره کرده است. مقامات ابن ناقیا شامل ۹ مقامه است که در آنها، از مقامه نویسان گذشته تقلید کرده است، به همین جهت در نظر برخی از معاصران، فاقد ارزش ادبی است . ابن ناقیا به حکم آنکه اهل لغت بود، در پایان هر مقامه کلمات ناآشنا را شرح داده است. ظاهرا منظور ابن ناقیا از نوشتن مقامات آن بود که مفاسد اجتماع را در قالب حکایت و طنز بازگو کند. مقام دانش وى از آثارش، مانند كتاب مقامات او، و كتاب الجمان و تشبيهات القرآن آشكار مى ‌شود.

۷.۱ - اثر چاپی

الجمان فی تشبیهات القرآن ، در فن بلاغت . این اثر از یک سو کتابی در ردیف کتابهای التشبیهات تالیف ابن ابی عون (ه م) و ابن کتانی (ه م) است و از سوی دیگر در زمره کتابهای بلاغت و اعجاز قرآن چون مجاز القرآن ابو عبیده معمر بن مثنی (ه م) و تلخیص البیان عن مجازات القرآن شریف رضی (ه م) جای دارد. مؤلف کتاب خود را به شیوه همین دو کتاب اخیر، به ترتیب سوره‌های قرآن تدوین کرده است. کتاب الجمان تفسیر ارزنده‌ای است که توضیح ۲۲۶ آیه از قرآن مجید را دربر دارد و از آنجا که مؤلف در همه فصول آن در پی اثبات برتری تشبیهات قرآنی بر دیگر تشبیهات همانند است، کتابش در زمینه اعجاز قرآن نیز مفید می‌تواند بود. .

۷.۲ - اثر خطی

شرح الفصیح ، که شرح و توضیحی است بر کتاب الفصیح ثعلب کوفی در لغت . از مقدمه کتاب چنین برمی آید که این شرح را ابن ناقیا بر جمعی از شاگردانش املا می‌کرده است . نسخه خطی این اثر ضمن مجموعه‌ای در کتابخانه عمومی اوقاف موصل موجود است . عبد الوهاب محمد علی عدوانی در ۱۹۷۳ م در دانشکده ادبیات دانشگاه قاهره ، این کتاب را به عنوان رساله فوق لیسانس موضوع تحقیق خود قرار داده است.

۷.۳ - آثار یافت نشده

۱. آغانی المحدثین یا المختصر فی الاغانی: ظاهرا این اثر همان اختصار یک جلدی الاغانی است که ابن خلکان (همانجا) گزارش کرده و همان المحدث فی الاغانی است که ابن فضل الله عمری از آن نقل کرده است .
۲. دیوان الرسائل: که باید مجموعه‌ای از نامه‌های نمونه ابن ناقیا بوده باشد و احتمال یکی بودن آن با ملح المکاتب وجود دارد.
۳. دیوان بزرگ شعر وی.
۴. ملح المکاتب : یا ملح الکتابة فی الرسائل
[۲۹] الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
یا ملح الکتاب فی الرسائل که ظاهرا مجموعه‌ای از نوادر رسائل بوده است.
۵. ملح الممالحة : که باید جنگی از نوادر و فکاهیات بوده باشد.
[۳۱] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، محمد علی لسانی فشارکی، ج۵، ص۲- ۲۰.



۱. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹.    
۲. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۲، ص۳۹۱.
۳. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
۴. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۸.    
۵. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۱، ص۲۹.    
۶. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹.    
۷. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
۸. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹.    
۹. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
۱۰. بغیه الوعاه، سیوطی، ج۲، ص۶۷.    
۱۱. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۸-۹۹.    
۱۲. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
۱۳. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۱، ص۲۹.    
۱۴. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
۱۵. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۱، ص۳۰.    
۱۶. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۳.
۱۷. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
۱۸. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
۱۹. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹.    
۲۰. بغیه الوعاه، سیوطی، ج۲، ص۶۷.    
۲۱. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۸.    
۲۲. الاتقان، سیوطی، ج۱، ص۴۲.    
۲۳. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۸.    
۲۴. بغیه الوعاه، سیوطی، ج۲، ص۶۷.    
۲۵. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹.    
۲۶. بغیه الوعاه، سیوطی، ج۲، ص۶۷.    
۲۷. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۹-۹۸.    
۲۸. بغیه الوعاه، سیوطی، ج۲، ص۶۷.    
۲۹. الجواهر المضیئة، ابن ابی الوفاء، ج۱، ص۲۸۴.
۳۰. وفیات الأعیان وأنباء أبناء الزمان، ابن خلکان، ج۳، ص۹۸.    
۳۱. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، محمد علی لسانی فشارکی، ج۵، ص۲- ۲۰.



نرم افزار مشکات الانوار، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.




جعبه ابزار