ابوالقاسم تیمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوالقاسم تیمی، ملقب به
قوام
السنه و شیخالاسلام (۴۵۷-۵۳۵ق/۱۰۶۵-۱۱۴۱م)، محدث و مفسر
اصفهانی و مؤلف کتابی درباره عقیده
اصحاب حدیث است.
ابوالقاسم تیمی، اسماعیل بن محمد بن علی بن احمد ابن طاهر طلحی، ملقب به
قوام
السنه و شیخالاسلام، محدث و مفسر
اصفهانی و مؤلف کتابی درباره عقیده اصحاب حدیث گفتهاند که در میان مردم
اصفهان به شیخ اسماعیل جوزی شهرت داشته است و چنانکه
سمعانی اشاره کرده جوزی در گویش اهل
اصفهان به معنای
پرنده کوچک (جوجه) بوده است.
ابوالقاسم از جانب
مادر به صحابی مشهور
طلحه بن عبیدالله تیمی نسب میبرد.
در برخی مآخذ تاریخ تولد او را ۴۵۹ق نیز نوشتهاند که درست نمینماید.
وی ظاهراً در
اصفهان به دنیا آمد و چنانکه از تحصیلات اولیه او برمیآید در همانجا بالید.
ابوالقاسم علاوه بر پدرش
ابوجعفر محمد (د ۴۹۱ق/۱۰۹۸م) که در شمار اهل
علم بود.
از کسانی چون
ابوعمرو عبدالوهاب ابن منده احمدبن عبدالرحمن ذکوانی و
ابوعبدالله ثقفی در
اصفهان بهره برد.
مدتی نیز در بغداد از محضر کسانی چون
ابونصر محمدبن محمد زینبی حدیث شنید، در
نیشابور نزد
ابوبکر احمد بن علی بن خلف شیرازی ،
ابونصر محمد بن سهل سراج و
عبدالرحمن بن احمد واحدی دانش آموخت و در ری محضر
ابوبکر اسماعیل بن علی خطیب را درک کرد.
در ۴۸۱ق مدتی در قزوین بود و در آنجا سنن
ابن ماجه را از
ابومنصور مقومی شنید.
ابوالقاسم قرائات گوناگون را نزد مشایخ آن زمان فرا گرفت
و آنگاه که خود درشمار مشایخ درآمد، به بغداد سفری کرد و در آنجا به تحدیث پرداخت.
پس برای ادای
فریضه حج رهسپار
مکه شد و در آنجا یک سال مجاورت گزید و به تألیف و املای حدیث پرداخت.
سپس به میهن خود
اصفهان بازگشت و تا هنگام مرگ در آنجا به سر برد.
از دیگر مشایخ وی باید
خواجه عبدالله انصاری ،
ابوبکر صابونی و
ابوالمظفر منصوربن محمد سمعانی را نام برد.
او از برخی دیگر از مشایخ
حدیث بهره برد که نام شماری از آنها در کتاب الحجه خود وی آمده است.
ابوالقاسم را معاصرانش بسیار ستودهاند، چنانکه
ابوموسی مدینی او را استاد علمای عصر و قدوه و پیشوای
اهل سنت در زمان خود دانسته است. همو وی را «مجدد دین» در رأس سده ۵ق قلمداد کرده است. ابوموسی مدینی خود کتابی مستقل در مناقب ابوالقاسم تألیف کرده بوده است.
یحیی بن منده نیز از او
مدح بلیغی کرده و او را نیک اعتقاد خوانده است.
همچنین
سمعانی از وی با عنوان «استادنا و شیخنا و امامنا» یاد کرده و گفته است که در
تفسیر ،
حدیث ، لغت و ادب متبحر بود.
همو ضمن آنکه وی را عالم به متون و اسانید دانسته، تصریح کرده است که ابوالقاسم حدیث بسیار شنیده است.
همین تأکیدات از سوی
ابن جوزی نیز به ثبت رسیده است.
گفتهاند که ابوالقاسم در
فقه ،
مذهب شافعی داشت و فتاوایش در
اصفهان و توابع آن از شهرتی برخوردار بود.
از شاگردان وی، اینان را میتوان نام برد:
ابوسعد سمعانی ،
ابوالعلاء همدانی ،
ابوطاهر سلفی ،
ابوالقاسم ابن عساکر ،
ابوموسی مدینی و نوادهاش
یحیی بن محمود ثقفی ابوالقاسم در
صفر ۵۳۴ ناشنوا و پس از مدتی
فلج شد و سال بعد درگذشت.
فرزندش ابوعبداللـه محمد که در ۵۰۰ق متولد شد، در علوم گوناگون و بهویژه
لغت متبحر بود و دو شرح یکی بر
صحیح بخاری و دیگری
صحیح مسلم نوشت که ناتمام ماند و پدرش آنها را تکمیل کرد.
وی در
همدان در ۵۲۶ق درگذشت.
ابوالقاسم در
تفسیر ، چند تألیف مستقل و مفصل دارد، بدین قرار: الجامع در ۳۰ مجلد؛ المعتمد در ۱۰ مجلد؛ الایضاح در ۴ مجلد؛ الموضح در ۳ مجلد، همچنین گفتهاند که وی کتابی در تفسیر به زبان
فارسی و به گویش
اصفهانی نوشته بوده و کتابی نیز با عنوان اعرابالقرآن داشته است.
وی در حدیث کتابالامالی داشته است که بخشی از آن در کتابخانه ظاهریه نگهداری میشود.
همچنین مجالس متعددی در مسجد جامع
اصفهان برگذار میکرده که شمار آنها، بنابر نقل منافع، به چند هزار میرسیده است و طبعاً بخش عمده این مجالس به روایت حدیث اختصاص داشته است.
نسخههایی با عنوانهای احادیث مسلسلات، الاحادیث السبعه المسلسلات و العوالی الموافقات از ابوالقاسم در کتابخانه ظاهریه موجود است.
در تاریخ نیز دو کتاب از وی میشناسیم:
۱.سیرالسلف، که حاوی شرح احوال صحابه و
تابعین و
محدثان طبقات بعد و نیز شرح حال جماعتی از
صوفیان است.
دو نسخه از آن در کتابخانههای ملی پاریس و تیموریه در مصر نگهداری میشود
۲. المبعث و المغازی، که نسخهای از آن در کتابخانه کوپریلی در ترکیه موجود است.
ابوالقاسم کتابی نیز با عنوان الترغیب و الترهیب دارد که منذری در اثر خود با همین عنوان
از آن نام برده و بدان نظر داشته است.
این کتاب مورد استفاده
ابن شهر آشوب در
مناقب و
ابن طاووس در
الطرائف قرار گرفته است.
تصویری از نسخه خطی آن در کتابخانه دانشگاه اسلامی مدینه یافت میشود.
اثر مهم وی در عقاید الحجه فی بیان المحجه و شرح التوحید و مذهب اهل
السنه است.
این عنوان به همین صورت در مقدمه کتاب، توسط خود ابوالقاسم بر کتاب نهاده شده بوده است.
با اینهمه، با اندکی تغییر در قسمت دوم نام آن، به کوشش محمد بن ربیع مدخلی و محمدبن محمود ابورحیم در ریاض (۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م) در دو جلد به چاپ رسیده است.
مؤلف در مقدمه
سبب تألیف کتاب را چنین توضیح میدهد که «چون پایه و
قوام اسلام را در تمسک به
سنت دیدم و ملاحظه کردم که
بدعت بسیار شده و بدگویی از
اهل سنت شیوع یافته است و
قومی را یافتم که اتباع از سنت را نقیصهای محسوب میدارند و خوض و تحقیق در
کلام را ارج مینهند، بر آن شدم که کتابی درباره «سنت» بنویسم و درآن اعتقاد ائمه سلف و اهل سنت را باز گویم».
این کتاب نمونهای کامل و در عین حال بدیع از تألیفاتی است که در جهت دفاع از تفکرات و عقاید
اصحاب حدیث ، به نگارش درآمده است.
تازه بودن آن نسبت به بسیاری از کتابهای اعتقادی اصحاب حدیث که در سدههای ۳ و ۴ق تألیف شدهاند، بر امتیازات کتاب افزوده است.
مؤلف در آن از بسیاری از تألیفات اصحاب حدیث استفاده کرده که بر غنای کتاب دلالت دارد.
این کتاب همچون دیگر کتابهای مربوط به عقاید محدثان، به رد و انکار «
فرق مبتدعه » از دیدگاه خود آنان پرداخته است و جا دارد که در آن از
جهمیه و
معتزله بسیار سخن رود.
با اینهمه، چندان از
امامیه (یا به تعبیر مؤلف:
رافضه ) سخن به میان نیامده است.
امتیاز عمده کتاب این است که مؤلف برخلاف اکثر عقیدهنویسان اصحاب حدیث، تنها به نقل احادیث تکیه نکرده و جابهجا به نقل مباحث لغوی و تفسیری پرداخته و گاه در ذیل یک فصل، درباره روایات نیز بحث کرده است، با اینهمه، کتاب از یک نظم منطقی و معهود برخوردار نیست و از این جهت بیشتر به مسوده کتاب میماند تا مبیضه آن، از دیگر نکات جالب کتاب، بحث مفصل مؤلف درباره اسما و
صفات خداوند است که به شکل خاصی بدان پرداخته است.
مؤلف در بخشهای مختلف کتاب به گفتهها و روایات کسانی چون
ابن خزیمه ،
محمد بن اسحاق ابن منده ،
ابوالشیخ اصفهانی ،
ابوسلیمان خطابی ،
ابومنصور معمر بن احمد اصفهانی ،
هبهالله بن حسن لالکایی و بهویژه
ابوالمظفر سمعانی نظر داشته است.
ابوالقاسم در این کتاب، از نقد نظر گاه
اشعریان غافل نبوده و گاه و بیگاه بر آنان تاخته است.
دور نیست که مراد وی در مقدمه کتاب از گروهی که به کلام روی آوردهاند، اشعریان باشد، خاصه که در عصر مؤلف، جریان فکری
اشاعره در میان
شافعیان به اوج خود رسیده بود.
با اینکه غالب اشعریان این دوره به
احمد بن حنبل و عقاید او توجه نشان میدادند و درواقع جریان اشعری گرایی تنها شکلی جدید از تفکرات وابسته به
اصحاب حدیث را با اندکی اختلاف منعکس میکرد، باز لبه تیز انتقاد پیروان متعصب اصحاب حدیث و
حنبلیان ، متوجه اشعریان و بهخصوص متکلمان آنان بود و در این میان ابوالقاسم تیمی در کتابش به این مساله نظر داشته است.
صورت سماعاتی که بر روی نسخههای کتاب موجوداست، نشان از اعتبار و رواج آن در میان مؤلفان و عالمان اهل سنت دارد.
از این کتاب
ابن قیم جوزیه در اجتماع الجیوش الاسلامیه
و
ابن حجر عسقلانی در فتح الباری
یاد کرده و از آن بهره بردهاند.
ابوالقاسم بجز الحجه کتابی با عنوان دلائل النبوه دارد که نسخهای ازآن در کتابخانه سعیدیه حیدرآباد دکن موجود است
ابن اثر درریاض (۱۴۱۲ق) در۴ مجلد به چاپ رسیده است.
(۱) ابن اثیر، الکامل.
(۲) عبدالرحمن ابن جوزی، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۳) یوسف ابن جوزی، مرآهالزمان، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۰ق/۱۹۵۱م.
(۴) احمد ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی ومحبالدین خطیب، بیروت دارالمعرفه.
(۵) ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، مطبعه غلمی.
(۶) علی ابن طاووس، الطوائف فی معرفه مذاهب الطوائف، قم ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۷) علی ابن عساکر، معجم الشیوخ، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۸) محمد ابن قیم جوزیة، اجتماع الجیوش الاسلامیه، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۹) محمد ابن نقطه، التفیید، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۰) اسماعیل ابوالقاسم تیمی، الحجه، به کوشش محمدبن ربیع مدخلی ومحمد بن محمود ابورحیم، ریاض، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م.
(۱۱) عبدالرحیم اسنوی، طبقات الشافعیه، به کوشش عبداللـه جیوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
(۱۲) محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط ومحمدنعیم عرقوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۳) عبدالکریم رافعی، التدوین، به کوشش عزیزاللـه عطاردی، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۵م.
(۱۴) عبدالکریم سمعانی، الانساب، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی معلمی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
(۱۵) یاسین محمد سواس، فهرس مجامیع المدرسه العمریه، کویت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
(۱۶) سیوطی، طبقات المفسرین، به کوشش علی محمد عمر، قاهره ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶.
(۱۷) خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش یوزف فان اس، بیروت ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۱۸) ظاهریه، خطی (حدیث).
(۱۹) کویریلی، خطی.
(۲۰) محمدبن ربیع مدخلی، مقدمه بر الحجه.
(۲۱) عبدالعظیم منذری، الترغیب والترهیب، به کوشش مصطفی محمد عماره، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالقاسم تیمی»، ج۶، ص۲۴۷۶.