ابوالعرب محمد بن احمد تمیمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوالْعَرَب، محمدبن
احمد بن تمیم
بن تمّام تمیمی (د ۳۳۳ق/ ۹۴۵)،
محدث ،
رجال شناس و
مورخ می باشد .
او از خانواده ای سرشناس در
قیروان بود .نیای بزرگ وی تمّام در ۱۸۳ ق به فرماندهی لشکری از
تونس به قیروان آمد و
محمد بن مقاتل عامل
هارون الرشید را برکنار کرد و ولایت آنجا را در دست گرفت و خود در تونس ساکن شد، اما سال بعد در حمله متقابلی که از سوی
محمد بن مقاتل بر ضد وی به عمل آمد، پذیرای شکست شد و از
محمد بن مقاتل امان گرفت. به هر روی تمیم را نویسندگان به عنوان فردی از امرای
افریقیه نام برده اند.
احمد پدر ابوالعرب نیز اهل علم بود و از دانش اندوزی وی نزد بزرگانی چند اطلاعی در دست است.
به گفته
عبدالوهاب ، ابوالعرب در قصر القدیم ( عباسیه) متولد شد
. کنیه وی در خور توجه است، زیرا کنیه ای بسیار نادر بوده و حتی در برخی کتابها که به ذکر کنیهها پرداخته شده، اشاره ای به آن نشده است.آگاهی از زندگی ابوالعرب اندک است، اگرچه دو محقق کتاب طبقات ابوالعرب، بر پایه تاریخ درگذشت قدیم ترین شیخ وی، تولد او را میان سالهای ۲۵۰ ـ ۲۶۰ ق برآورد کرده اند،
اما
مخلوف و عبدالوهاب
تولد او را در ۲۵۰ق/ ۸۶۴ م آورده اند.
احتمالاً ابوالعرب از اوان کودکی، نزد پدر خود به فراگیری علم پرداخت و در زمینه
فقه و
حدیث محضر شاگردان
سحنون بن سعید را درک کرد.
در آن میان از کسانی چون
عیسی بن مسکین ،
محمد بن مسکین ،
احمد بن معتب ،
حمد یس قطان ،
جبله بن حمّود صدفی ،
ابوعثمان بن حداد و
سهل فریانی میتوان یاد کرد.
شمار استادان او را تا ۱۲۰ تن دانسته اند.
از جمله کسانی که نزد ابوالعرب دانش اندوختند،
ابن ابی زید قبروانی ،
ربیع قطان و فرزندان خود وی، تمیم و تمام را میتوان برشمرد. مخلوف،
اگرچه برخی از نویسندگان،
خشنی را در زمره شاگردان او یاد کرده اند،
ولی خشنی خود در شرح حال ابوالعرب به صورتی از او یاد میکند که نشانی از رابطه استاد و شاگردی ندارد و حتی در تألیف کتاب طبقات خود که در ادامه کار ابوالعرب بود، تنها چند مورد از وی نقل کرده است.
ابوالعرب در دوره ای از زندگانی خود در قیروان شاهد سلطه
عبیدیان (
فاطمیان )
اسماعیلی بود و مردم قیروان به ویژه عالمان و بزرگان
اهل سنت آن دیار در پی فرصتی برای بیرون راندن حکام فاطمی بودند. در این میان ابویزید نکاری از
فرقه نکّار اباضیه به قیروان آمد و با پنهان نگاه داشتن مذهب خود، بزرگان شهر را به قیام بر ضد فاطمیان فراخواند و قیامی بر پا شد که جنگی در صفر ۳۳۲ انجامید،
هر چند میدانیم که اباضیان به هیچ روی خوشایند ابوالعرب نبوده اند.
پوشیده بودن
مذهب ابویزید از یک سو و ایجاد جناحی در برابر فاطمیان از سوی دیگر موجب میشد تا ابوالعرب و علمای قیروان به همراهی با ابوزید نکاری تن دهند. از این رو، هنگامی که ابویزید پس از شکست دادن فاطمیان در مهدیه، مذهب خود را آشکار ساخت، علمای قیروان از او روی برتافتند.
به گفته
ابوالحسن ابن سعید خرّاط ، پیش از آغاز نبرد مهدیه، گروهی از فقها در
مسجد جامع قیروان گرد آمدند و در لزوم شورش بر فاطمیان سخن راندند و چون بین مردم درباره
جنگ اختلاف نظر پدید آمد، ابوالعرب مردم را به آرامش دعوت کرد و با تمسک به حدیثی در باب لزوم جنگ با رافضیان در آخرالزمان، مردم را برانگیخت تا با تکبیر و صلوات، مسجد را به قصد مهدیه ترک کنند.
در روز جنگ بزرگان قیروان هر کدام بیرقی در دست داشتند که بر آنها آیات و نوشتههایی دیده که اشاره بر لزوم جنگ با دشمن داشت. یکی از این بیرقها که آیه ای از قرآن درباره محاربه با کفار را بر خود داشت، در دست ابوالعرب بوده است. در حالی که ربیع قطان و
ابن اخی هشام ، در اردوی جنگی باخود شمشیری حمل میکردند، ابوالعرب مصحفی در دست داشت.
به علاوه وی در روز نبرد کتاب الامامه
محمد بن سخنون را که در تأیید دیدگاههای اهل سنت در باب خلافت و امامت نوشته شده بود، برای مردم بازخواند.
از مجموع عملکرد ابوالعرب در جریان این نبرد، از آغاز حرکت در جامع قیروان تا رهبری مردم در میدان جنگ، چنین برمی آید که وی در پیشوایی مذهبی و نظریه پردازی اعتقادی این حرکت ضدفاطمی نقش اساسی ایفا کرده است. در جریان این جنگ بسیاری از قیروانیان کشته شدند،
ولی ابوالعرب جان سالم به در برد و پس از چندی درگذشت. جنازه او را در باب سلم ـ محلی که دباغ از آن به عنوان زیارتگاه یاد کرده است
به خاک سپردند.
اگرچه از ابوالعرب با عنوانهایی همچون جاحظ،
مورخ ، فقیه،
ثقه ، ضابط، امام و بصیرترین شخص زمان خود به سنن و رجال در منابع مختلف یاد شده است،
ولی تضعیف وی از طرف خشنی جالب توجه است که او را از علم و فقه بی بهره میداند.
آثار چاپی: ۱. طبقات علماء افریقیـه و تونس. شاید بیشترین مایه اشتهار ابوالعرب تألیف همین کتاب باشد که احتمالاً از آخرین آثار اوست و قدیم ترین اثر بازمانده در
رجال افریقیه محسوب میشود. مؤلف در این اثر در برخی موارد مشکوک برای پرهیز از اشتباه، از کلماتی چون «اَحْسَبُ» و «اَظُنُّ» استفاده کرده است که نشان از دقت و احتیاط او در تألیف دارد.
این اثر علاوه بر اینکه فهرستی از مشایخ مغرب را دربر دارد، از لابه لای آن اطلاعاتی درباره تاریخ مکاتب اعتقادی و فقهی مغرب در سده های ۳ و ۴ ق/۹ و ۱۰ م را نیز میتوان به دست آورد.
این اثر بارها مورد استفاده نویسندگان بعدی قرار گرفته است.
این کتاب به کوشش
محمد ابی شنب همراه با طبقات علماء افریقیه اثر خشنی در
الجزایر (۱۳۳۲ق/ ۱۹۱۴ م) منتشر شده و بار دیگر به تحقیق
علی شایی و
نعیم حسن یافی به صورت مستقل با مقدمه و پاورقیهای فراوان در تونس (۱۹۶۸ م) به چاپ رسیده است.
۲. المحن، اثر مهم دیگر ابوالعرب است که از کهن ترین کتابهای
ملاحم و
فتن در دسترس به شمار میآید. آغاز کتاب دربرگیرنده احادیثی در باب فتن است و با مقتل
عمر ،
عثمان و
علی علیه السلام ادامه مییابد و حوادث منتهی به زمان مؤلف را دربرمی گیرد. مؤلف در این اثر، همچون اثر دیگرخود طبقات، در هر جا اطمینان از سخن خود ندارد، مطلب را با شک بیان میکند.
وی گاه به تفاوتهای ناچیز در روایتهای همگون اشاره دارد
و برای رعایت امانت و دقت در نقل مطلب، با با ارائه سندی متصل یا با اشاره به نام مؤلف و نام یک
کتاب ، مأخذ خود را نشان میدهد.
این کتای حاوی اطلاعات سودمندی در
تراجم و
تاریخ سده های نخستین
اسلام بوده و به ویژه دارای اطلاعات پرقیمتی در مورد
اباضیه و
صفریه در مغرب است.
این کتاب توسط
یحیی وهیب جبوری در
بیروت (۱۹۸۳ م) منتشر شده است.
ابوالعرب آثار دیگری نیز داشته است که بجز عناوین و گاه قطعاتی پراکنده از برخی از آنها در کتب مختلف، نشانی در دست نیست. این کتابها را برحسب موضوع میتوان به ۳ دسته تقسیم کرد:
الف.
اعتقادی و فقهی: ۱. عذاب القبر،
که ظاهراً دیدگاه ابوالعرب را که از مشرب اهل سنت سرچشمه میگیرد و یک جهت گیری ضد
معتزلی ـ
جهمی دارد، مشخص میسازد؛ ۲ ـ ۴. الجانائز، الصلاه والوضوء والطهاره.
ب. حدیث و نقد رجالی: ۱. مسند حدیث مالک؛ ۲. عوالی الحدیث
۳. ثقات المحدثین و ضعافهم
.
ابن حجر اثری با عنوان کتاب الضعفاء را از ابوالعرب مورد استفاده قرار داده است.
ج. تاریخ و رجال: ۱. کتابی بزرگ در تاریخ، مشتمل بر ۱۷ جزء
. ۲عبّاد افریقیه؛ ۳. کتابی درباره وفیات علما در ۲ جزء
۴. مناقب سحنون، که ابن خیر روایت این کتاب را با سلسله اسناد خود به دست میدهد
۵. فضائل مالک؛ ۶. مناقب بنی تمیم.
گفتنی است که ابوالعرب
شعر نیز میسروده و
قاضی عیاض پاره ای از
ابیات وی را نقل کرده است.
(۱) ابن حجر عسقلانی،
احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹ ق.
(۲) ابن خلکان، وفیات.
(۳) ابن خیر،
محمد، فهرست، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳ م.
(۴) ابن عذاری،
احمد بن محمد، البیان المغرب، به کوشش لوی پرووانسال، بیروت، ۱۹۸۳ م.
(۵) ابن فرحون، ابراهیم
بن علی، الدیباج المذهب، قاهره، ۱۳۵۱ ق.
(۶) ابوالعرب،
محمد بن احمد، طبقات علماء الفریقییـه و تونس، به کوشش علی شابی و نعیم حسن یافی، تونس، ۱۹۸۵ م.
(۷) ابوالعرب،
محمد بن احمد، المحن، به کوشش یحیی وهیب جبوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳ م.
(۸) خشنی،
محمد بن حارث، «طبقات علماء الفریقیـه»، به کوشش
محمد بن ابی شنب، همراه طبقات علماءالفریقیه ابوالعرب، الجزایر، ۱۳۳۲ ق/ ۱۹۱۴ م.
(۹) دباغ، عبدالرحمن
بن محمد، معالم الایمان، به کوشش
محمد احمدی ابوالنوار، ج ۲، قاهره، ۱۹۷۲ م، ج ۳، قاهره، ۱۳۲۰ ق.
(۱۰) ذهبی،
محمد بن احمد، تذکره الحافظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۶ ق/۱۹۵۶ م.
(۱۱) شابی، علی و نعیم حسن بافی، مقدمه بر طبقات (نک : هم، ابوالعرب).
(۱۲) عبدالوهاب، حسن حسنی، تاریخ الادب التونسی، تونس، مکتبـه المنار.
(۱۳) عبدالوهاب، حسن حسنی، ورقات، تونس، ۱۹۷۲ م.
(۱۴) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش
احمد بکیر
محمود، بیروت/ طرابلس، ۱۳۸۷ ق/ ۱۹۶۷ م.
(۱۵) مالکی، عبدالله
بن محمد، ریاض النفوس، قاهره، ۱۹۸۱ م.
(۱۶) مخلوف،
محمد بن محمد، شجره النور الزکیه، قاهره، ۱۳۵۰ ق.
(۱۷) ناصری، احمدبن خالد، الاستقصاء، دارالبیضاء، ۱۹۵۴ م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالعرب»، شماره ۲۳۵۴.