• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالحسن بهنیا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالحسن بهنیا فرزند خلیل مشاورالسلطان، یکی از سیاسیون دوران پهلوی بود.



ابوالحسن در سال ۱۲۸۹ه. ش در شهر تهران به دنیا آمد.


وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در تهران، برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و در دانشگاه پاریس در رشته مهندسی پل و شوسه فارغ التحصیل گردید. پس از فارغ التحصیلی به ایران بازگشت و در وزارت راه به عنوان مامور راه‌سازی در خوزستان مشغول به کار گردید. پس از مدتی به سمت رئیس منطقه مرکز و جنوب در امور راه شد. از دیگر مشاغل مهم وی، ریاست بنگاه آبیاری بود. وی از دوستان نزدیک خانواده زاهدی بود و با ایشان رفت و آمد خانوادگی داشت.
[۱] زاهدی، اردشیر، خاطرات اردشیر زاهدی، تهران، نشر کتابسرا، چاپ اول، ۱۳۸۵، ص۷۳.



مهم‌ترین فعالیت وی در طول زندگی خود، به دست‌آوردن منصب وزیری بود. وی در دوره نخست‌وزیری جعفر شریفامامی به وزارت راه برگزیده شد؛
[۲] بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۴۴۳.
[۳] الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه. ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۳۵۶.
ولی عمر وزارت وی بسیار کوتاه بود و پس از وی حسن شالبافان جایگزین وی در وزارت راه گردید.


همچنین در اوایل دهه ۱۳۶۰ه. ش وی به فعالیت در بخش خصوصی که از طرف شاه ایران بسیار حمایت شده بود، رفت. ماجرا از این قرار بود که در زمان دولت هویدا، ایران به خاطر بالا رفتن قیمت نفت و افزایش تولید آن به ثروتی عظیم دست یافت و به نقل یک روزنامه فرانسوی «شاه همچون کسی بود که ناگهان عمه‌ای یافت. فورا آن عمه مرد. میلیون‌ها ارث باقی گذاشت. تازه هر سال هم دارایی تازه‌ای از او کشف می‌شد.» به همین جهت شاه ایران تصمیم گرفت تا از یک طرف قدرت نظامی‌ خود را بالا ببرد و به پنجمین قدرت نظامی‌ جهان (پس از آمریکا، شوروی، انگلیس و فرانسه) تبدیل شود؛ و از طرف دیگر به پنجمین قدرت صنعتی جهان نیز تبدیل گردد. به همین جهت ابتدا دستور داد تا قوای سه‌گانه هوایی، زمینی و دریایی فورا حداکثر احتیاجات خود را با مستشاری آمریکاییان اعلام و دریافت دارند؛ از طرف دیگر به حمایت از طرح‌های اقتصادی نمود و به همین جهت نمایندگانی از کشورهای خارجی از جمله ژاپن، کره، انگلیس، فرانسه و بلژیک برای به‌ دست آوردن سود و پول فراوان و غارت‌کردن پولی که از نفت به دست می‌آمد، به ایران سرازیر شدند؛ مسعود بهنود نقل می‌کند: «هتل‌ها جا نداشت؛ وابسته‌های اقتصادی ممالک، هرکدام در خانه خود دو سه تن میهمان از میان هموطنان خود جا داده بودند. رابرت گراهام خبرنگار تایمز مالی خود شاهد بود که یک ژاپنی شب ناگزیر در مسجد بیتوته کرد. اتاق مدیران هتل‌ها را هم تخت زده بودند. همه، نقشه‌ای طرحی، پیشنهادی در کیف داشتند و دسته‌چکی از بانکی در سویس برای پرداخت رشوه‌ها. یورشی به مراتب وسیع‌تر از یورش جویندگان طلا به دره‌های تنسی و کالیفرنیا در پیش بود.» به همین جهت دولتمردان سابق نیز برای به دست‌آوردن کارهایی به بخش خصوصی رفتند که از جمله این افراد ابوالحسن بهنیا بود؛ بهنیا به جهت آشنایی با وزارت راه و سابقه وی در این وزارت، به این بخش رفت و در بخش خصوصی مشغول به فعالیت شد.
[۴] بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۵۷۸.



۱. زاهدی، اردشیر، خاطرات اردشیر زاهدی، تهران، نشر کتابسرا، چاپ اول، ۱۳۸۵، ص۷۳.
۲. بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۴۴۳.
۳. الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال۱۳۵۷، لندن، نشر پکا، چاپ اول، ۱۳۷۴ه. ش ۱۹۹۵م، ج۲، ص۳۵۶.
۴. بهنود، مسعود، از سیدضیاء تا بختیار، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ سوم، ۱۳۶۹، ص۵۷۸.



سایت پژوهه، برگرفته شده از مقاله «خاندان بهنیا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۳۰.    






جعبه ابزار