• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالحسن ابن‌اثیر

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِبْن‌ِاَثیر، ابوالحسن‌ علی‌ّ بن‌ ابی‌ الکرم‌ محمد بن‌ عبدالکریم‌ بن‌ عبدالله‌ شیبانی‌ (۴ جمادی‌الاول‌ ۵۵۵ -۶۳۰ق‌/۱۳ مه ۱۱۶۰- ۱۲۳۳م‌)، ملقب‌ به‌ عزّالدّین‌ و مشهور به‌ ابن‌اثیر جَزَری‌، مورخ‌ ، ادیب‌ و محدّث است.



ابن‌اثیر در جزیره ابن‌عُمر زاده‌ شد. پدرش‌ در دستگاه‌ آل‌ زنگی‌ بود و در ۵۷۹ق‌/۱۱۸۳م‌ به‌ موصل‌ منتقل‌ شد،
[۱] ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۳، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
از این‌ رو جوانی‌ ابن‌اثیر در موصل‌ گذشت‌. زندگی‌نامه‌ نویسان‌ِ سده‌های‌ ۷، ۸ق‌/۱۳، ۱۴م‌ اطلاعات‌ روشنی‌ از کودکی‌ و جوانی‌ او به‌ دست‌ نداده‌اند. وی‌ احتمالاً آموزش‌ را در اوان‌ کودکی‌ با قرآن‌ شروع‌ کرد.

۱.۱ - اساتید

سپس‌ به‌ فقه‌ و حدیث‌ پرداخت‌ و در موصل‌، شام‌ و بغداد نزد استادانی‌ چون‌ ابومحمد عبدالله‌ بن‌ علی‌ بن‌ سویده، احمد بن‌ عبدالرحمان‌ بن‌ وهبان‌ معروف‌ به‌ ابن‌ افضل‌ الزمان‌، ابوالقاسم‌ یعیش‌ بن‌ صَدقه‌، عبدالمنعم‌ بن‌ کُلَیب‌ حَرّانی‌، ابن‌ ریان‌ بن‌ شبّه، ابوحفص‌ عمر بن‌ طبرزد بغدادی‌، عبدالمحسن‌ بن‌ عبدالله‌ خطیب‌ طوسی‌ و ابن‌ غنائم‌ حلبی‌ دانش‌ آموخت‌. وی‌ برخی‌ از این‌ استادان‌ خود را در الکامل‌ معرفی‌ کرده‌ است‌.
[۱۲] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۸.
[۱۳] عبدالوهاب‌ سبکی‌، طبقات‌ الشافعیه، ج۸، ص۲۹۹، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو و محمود محمد طناحی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۴م‌.
[۱۴] خلیل‌ صَفدی‌، الوافی‌ بالوفیات‌، ج۲۲، ص۱۳۶، به‌ کوشش‌ رَمزی‌ بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۳م‌.
[۱۵] شمس‌الدین‌ محمد ذهبی‌، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۲۲، ص۳۵۴، به‌ کوشش‌ بشّار عَوّاد معروف‌ و مُحیی‌ هلال‌ السرحان‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
[۱۶] عبدالعظیم‌ منذری‌، التکمله لوفیات‌ التّقله، ج۳، ص۳۴۸، به‌ کوشش‌ بشّار عوّاد معروف‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۴م‌.


۱.۲ - گزارش‌ قفطی‌

شهرت‌ وی‌ دیرتر از آن‌ آغاز شده‌ بود که‌ شرح‌ احوالش‌ در مُعجم‌ الادباء یاقوت‌ ذکر شود، اما روایت‌ قِفطی‌ در انباه‌ الرّواه در زندگی‌نامه یاقوت‌ حاکی‌ از ارج‌ گذاری‌ وی‌ به‌ ابن‌اثیر است‌. بنا به‌ گزارش‌ قفطی‌، یاقوت‌ اندکی‌ پیش‌ از مرگ‌ طبق‌ وصیتی‌ کتابهای‌ خود را به‌ ابن‌اثیر سپرد، تا وی‌ آنها را به‌ وقف‌ الزیدی‌ بغداد برساند و به‌ ناظرش‌ شیخ‌ عبدالعزیز بن‌ دلف‌ تحویل‌ دهد. هر چند ابن‌اثیر این‌ تعهد را پذیرفت‌، اما به‌ آن‌ عمل‌ نکرد.
[۱۷] مصطفی‌ جواد، حاشیه‌ بر تلخیص‌ مجمع‌ الإداب‌ ابنفوطی‌، ج۱، ص۲۶۰، بغداد، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۲م‌.



با وجود این‌ دانسته‌های‌ اساسی‌ ما درباره ابن‌اثیر منحصر به‌ یادداشتهایی‌ است‌ که‌ ابن‌خلکان‌ درباره وی‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌. او در ۶۲۶ق‌/۱۲۲۹م‌ ابن‌اثیر را در حلب‌ دیدار کرده‌ و او را بسیار ستوده‌ است‌. ابن‌خلکان‌ می‌گوید: ابن‌اثیر حافظ حدیث‌ بود و تواریخ‌ را از بر داشت‌ و انساب‌ عرب‌ را نیک‌ می‌دانست‌ و به‌ اخبار عرب‌ واقف‌ بود.
[۱۸] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۸.
[۱۹] ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۹.

ابن‌اثیر مورد احترام‌ نویسندگانی‌ که‌ از آثار وی‌ سود جسته‌اند، بوده‌ است‌. ابن‌جوزی‌
[۲۰] یوسف‌ ابن‌جوزی‌، مرإة الزمان‌، ج‌ ۸(۱)، ص۳۲۰، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۰ق‌/ ۱۹۵۱م‌.
از او به‌ عنوان‌ استاد یاد کرده‌ است‌. ابن‌کثیر و ابن‌عماد حنبلی‌
[۲۲] عبدالحی‌ ابن‌عماد، شذرات‌ الذهب‌، ج۵، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.
نیز او را ستوده‌اند.


ابن‌اثیر سرانجام‌ در موصل‌ درگذشت‌. تاریخ‌ درگذشت‌ او را ۶۳۲ق‌ نیز یاد کرده‌اند.
[۲۳] عبدالرحمان‌ ابوشامه‌، ذیل‌ علی‌ الروضتین‌، ج۱، ص۱۶۲، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، قاهره‌، ۱۳۶۶ق‌/۱۹۴۷م‌.



نوشته‌هایی‌ که‌ از ابن‌اثیر به‌ جای‌مانده‌ عموماً درباره تاریخ‌ است‌، وی‌ در مقدمه الکامل‌ گوید: من‌ همیشه‌ تمایلی‌ به‌ خواندن‌ کتابهای‌ تاریخی‌ و دانستن‌ تجارب‌ گذشتگان‌ داشتم‌ و پی‌جوی‌ حوادث‌ آشکار و نهان‌ آن‌ بودم‌ آثار وی‌ عبارتند از:
۱. اللُباب‌ فی‌ تهذیب‌ الانساب‌ که‌ بازنویسی‌ استادانه‌ای‌ است‌ از کتاب‌ ارزشمند الانساب‌ نوشته عبدالکریم‌سمعانی‌. ابن‌اثیرکوشیده‌است‌ آرای‌ سمعانی‌ را حتی‌ در مواردی‌ که‌ دچار لغزش‌ شده‌ است‌، به‌ دقت‌ بیان‌ کند، با وجود این‌ در برخی‌ موارد نوشته‌های‌ او را پس‌ از تأمّل‌ بسیار اصلاح‌ کرده‌ است‌.
۲. اُسْد الغابه معرفه الصحابه، کتابی‌ است‌ در علم‌ رجال‌ که‌ ۵۰۰، ۷زندگی‌نامه‌ را در بر دارد. ابن‌اثیر محتویات‌ کتابهای‌ ابن‌مَنْده‌، ابونُعیم‌، ابن‌عبدالبَرّ و ابوموسی‌ را در آن‌ جمع‌ کرده‌ و اشتباهات‌ آنان‌ را باز نموده‌ و مطالبی‌ بر نوشته‌های‌ آنان‌ افزوده‌ است. ‌
[۲۵] خلیل‌ صَفدی‌، الوافی‌ بالوفیات‌، ج۲۱، ص۱۳۶-۱۳۷، به‌ کوشش‌ رَمزی‌ بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۳م‌.
[۲۶] حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌، ج۱، ص۸۲، استانبول‌، ۱۹۴۱م‌.
این‌ کتاب‌ در ۱۲۸۰-۱۲۸۶ق‌/۱۸۶۳-۱۸۶۹م‌ در مصر چاپ‌ شده‌ است‌.

۴.۱ - الکامل‌ فی‌ التاریخ‌

۳. الکامل‌ فی‌ التاریخ‌، این‌ کتاب‌ از لحاظ جامعیت‌ بیش‌ از همه‌ به‌ تاریخ‌ طبری‌ نزدیک‌ است‌، ولی‌ از نظر روش‌ نگارش‌ از آن‌ جداست‌. روش‌ ابن‌اثیر در این‌ کتاب‌ گردآوری‌ِ نوشته‌های‌ دیگران‌ و تلفیق‌ آرای‌ گوناگون‌ است‌. گزارشهای‌ ابن‌اثیر بر طبق‌ سالها تقسیم‌بندی‌ شده‌ است‌ و از این‌ دیدگاه‌ ارج‌ ویژه‌ای‌ در تاریخ‌ جهان‌ اسلام‌ دارد. از بخش‌ مربوط به‌ هبوط آدم‌ تا ۳۱۰ق‌/۹۲۲م‌ بیشتر بر نوشته طبری‌ متکی‌ است‌، ولی‌ ابن‌اثیر اطلاعاتی‌ از نوشته‌های‌ ابن‌کلبی‌، بلاذُری‌، مُبّرد و مسعودی‌ را نیز بر آن‌ افزوده‌ است‌. متأسفانه‌ نویسنده‌ در بیش‌تر موارد منابع‌ خود را یاد نمی‌کند. کتاب‌ الکامل‌ اخبار مفصلی‌ درباره سامانیان‌ تا مرگ‌ ابوعلی‌ چغانی‌ دارد که‌ احتمالاً برگرفته‌ از کتاب‌ گمشده التاریخ‌ فی‌ اخبار وُلاه خراسان‌ نوشته ابوعلی‌ سلامی‌ است. ‌
[۲۷] و و بارتولد، ترکستان‌ نامه‌، ج۱، ص۷۳، ترجمه کریم‌ کشاورز، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.
همچنین‌ با پیدا شدن‌ نسخه تاریخ‌ ثابت‌ بن‌ سنان‌ صابی‌ که‌ سهیل‌ زکّار آن‌ را در مجموعه‌ای‌ با عنوان‌ اخبارالقرامطه در ۱۹۸۲م‌ در دمشق‌ چاپ‌ کرده‌ است‌، می‌توان‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسید که‌ ابن‌اثیر در نوشتن‌ مطالب‌ مربوط به‌ روابط فاطمیان‌ و قرمطیان‌ از این‌ کتاب‌ سود برده‌ است‌. اهمیت‌ اساسی‌ الکامل‌ به‌ ویژه‌ در مورد رویدادهایی‌ است‌ که‌ ابن‌اثیر، برخلاف‌ طبری‌، به‌ گونه‌ای‌ گسترده‌ از آن‌ها یاد کرده‌ است‌ و چون‌ وی‌ در دوره استیلای‌ مغولان‌ می‌زیست‌، کتاب‌ او از منابع‌ مهم‌ تاریخ‌ مغول‌ به‌ شمار می‌آید.
به‌ گفته حلمی‌: ابن‌اثیر نسبت‌ به‌ خاندان‌ ایوّبیان‌ نظر خوبی‌ نداشت‌، از این‌رو تاریخ‌نگاران‌ بعدی‌، از آن‌ میان‌ ابوشامه‌، درباره شرح‌ حال‌ و ویژگیهای‌ زندگی‌ صلاح‌الدین‌ از آثار او سود نجسته‌اند.

۴.۱.۱ - دید انتقادی‌

ابن‌اثیر با دید انتقادی‌ که‌ در آن‌ عصر شگفت‌ می‌نمود، برای‌ تألیف‌ اثر بزرگ‌ خویش‌ از هر جا مآخذی‌ گرد آورده‌ و در مواردی‌ که‌ دچار تردید شده‌، آرای‌ گوناگون‌ را یاد کرده‌ و در نقد مآخذی‌ که‌ به‌ آنها دسترسی‌ داشته‌، ذوق‌ انتقادی‌ از خود نشان‌ داده‌ است‌.

۴.۱.۲ - زمان نگارش

تألیف‌ کتاب‌ کامل‌ پیش‌ از تاریخ‌ محلی‌ او یعنی‌ التاریخ‌ الباهر آغاز شد، ولی‌ ابن‌اثیر آن‌ را در ۶۱۹ق‌/۱۲۲۲م‌ یعنی‌ ۱۱ سال‌ پس‌ از نوشتن‌ التاریخ‌ الباهر به‌ پایان‌ برد. انشای‌ کتاب‌ نسبتاً ساده‌ و قابل‌ درک‌ و گیراست‌. نخستین‌ چاپ‌ انتقادی‌ این‌ اثر میان‌ سالهای‌ ۱۷۵۱-۱۸۷۱م‌ در ۱۲ جلد و فهرستهای‌ آن‌ در ۱۸۷۴-۱۸۷۶م‌ در ۲ مجلد به‌ کوشش‌ کارل‌ یوهانس‌ تورنبرگ‌۱ سوئدی‌ در لیدن‌ منتشر شده‌ است‌.

۴.۲ - التاریخ‌ الباهر فی‌ الدوله الاتابکیه

۴. التاریخ‌ الباهر فی‌ الدوله الاتابکیه، این‌ کتاب‌ شرح‌ حال‌ خاندان‌ عمادالدین‌ زنگی‌ بن‌ قسیم‌الدوله آق‌سنقر است‌. مؤلف‌ در مقدمه کتاب‌ روابط محکم‌ خاندان‌ خود را با پادشاهان‌ موصل‌ و نیز جنگهای‌ آنان‌ را با صلیبیان‌ یاد می‌کند. وی‌ در بخش‌ نخست‌ به‌ اخبار دولت‌ قسیم‌الدوله آق‌سنقر پدر عمادالدین‌ و همکاری‌ او با خاندان‌ سلجوقی‌ که‌ پس‌ از مرگ‌ ملکشاه‌ (۴۸۵ق‌/۱۰۹۲م‌) به‌کشاکش‌ برسر قدرت‌ انجامیده‌ بود، پرداخته‌ سپس‌ از کشته‌ شدن‌ قسیم‌الدوله‌ (۴۸۷ق‌) در نبردی‌ میان‌ او و تاج‌الدوله تتیش‌ سلجوقی‌ فرماندار دمشق‌ سخن‌ گفته‌ و حُسن‌ سیاست‌ قسیم‌الدوله‌ را در حلب‌ ستوده‌ و پس‌ از آن‌ اخبار قطب‌الدین‌ مودود جانشین‌ سیف‌الدین‌ علی‌ در موصل‌ را یاد کرده‌ است‌. آنگاه‌ بحران‌ جانشینی‌ در خاندان‌ زنگی‌ را که‌ پس‌ از درگذشت‌ نورالدین‌ محمود پدید آمده‌ بود، به‌ روشنی‌ بیان‌ کرده‌ است‌. همچنین‌ رویداهای‌ ۵۶۹ و ۶۰۷ق‌/ ۱۱۷۴ و ۱۲۱۰م‌ را به‌ اختصار مورد بررسی‌ قرار داده‌، سپس‌ شرح‌ حال‌ سیف‌الدین‌ غازی‌ بن‌ قطب‌الدین‌ مودود و عزالدین‌ مسعود را به‌ تفصیل‌ آورده‌ است‌. در پایان‌ نیز روابط خاندان‌ زنگی‌ را با صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ و خلفا و شرح‌ حال‌ دولتمردان‌ و فرماندهانی‌ را که‌ برخی‌ از آنان‌ در تشکیل‌ و پیشرفت‌ دولت‌ و برخی‌ دیگر در تضعیف‌ آن‌ نقش‌ داشتند، باز گفته‌ است. ‌
[۲۸] عبدالقادر احمد طلیمات‌، مقدمه‌ بر التاریخ‌ الباهر ابن‌اثیر، ج۱، ص۱۵-۱۷.
در این‌ کتاب‌ مؤلف‌ تنها حوادث‌ ۱۳۰ سال‌ از تاریخ‌ را مورد بررسی‌ قرار داده‌ که‌ خود یک‌ چهارم‌ آن‌ را شاهد بوده‌ است‌. ارزش‌ این‌ تاریخ‌ محلی‌ به‌ سبب‌ شناخت‌ دست‌ اولی‌ است‌ که‌ نویسنده‌ در این‌ باب‌ داشته‌ است‌.

۴.۲.۱ - مأخذ

مهم‌ترین‌ مأخذ او در این‌ اثر گفته‌هایی‌ است‌ که‌ از پدرش‌ شنیده‌ بوده‌ است‌، هر چند اذعان‌ دارد که‌ نتوانسته‌ همه این‌ گفته‌ها را نقل‌ کند. کتابهای‌ دیگری‌ که‌ مورد استفاده او قرار گرفته‌، عبارتند از تاریخ‌ دمشق‌ ابن‌عساکر، اخبار حلب‌ ابن‌عدیم‌ و برخی‌ از نوشته‌های‌ عماد کاتب‌ اصفهانی‌
[۲۹] ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۸۹، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
[۳۰] ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۱۲۶، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
[۳۱] ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۱۷۴، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.



حاجی‌خلیفه‌
[۳۲] حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌، ج‌ ۱، ص۳۶۹، استانبول‌، ۱۹۴۱م‌.
کتابی‌ را با عنوان‌ تحفه العجائب‌ و طرفه الغرائب‌ به‌ غلط به‌ عزالدین‌ ابن‌اثیر منسوب‌ داشته‌ است‌. همین‌ اشتباه‌ در فهرست‌ دارالکتب‌ المصریه‌
[۳۳] دارالکتب‌ المصریه، فهرس‌ الکتب‌ العربیة الموجوده، ج۱، ص‌ ۱۶، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۳۳م‌.
تکرار شده‌ است‌. نسخه‌ای‌ از این‌ کتاب‌ به‌ شماره ۱۰۵۸ در ترکیه‌ موجود است‌ ولی‌ بنا به‌ گفته عبدالقادر طلیمات‌، در صفحه ۴۵ این‌ نسخه‌، از کتاب‌ کنز الدُرَر و جامع‌ الغرر نوشته عبدالله‌ بن‌ ایبک‌ دواداری‌ استفاده‌ شده‌ است‌. با توجه‌ به‌ این‌ نکته‌ که‌ این‌ کتاب‌ میان‌ سالهای‌ ۷۳۲-۷۳۶ق‌/ ۱۳۳۲-۱۳۳۶م‌ نوشته‌ شده‌، انتساب‌ آن‌ نه‌ تنها به‌ عزالدین‌ ابن‌اثیر، بلکه‌ به‌ عمادالدین‌ ابن‌اثیر که‌ در ۶۹۹ق‌ درگذشته‌ است‌، نیز خطاست‌
[۳۴] عبدالقادر احمد طلیمات‌، مقدمه‌ بر التاریخ‌ الباهر ابن‌اثیر، ج۱، ص۲۶۵.



(۱) ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
(۲) ابن‌اثیر، الکامل‌.
(۳) یوسف‌ ابن‌جوزی‌، مرإة الزمان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۰ق‌/ ۱۹۵۱م‌.
(۴) ابن‌خلکان‌، وفیات‌.
(۵) عبدالحی‌ ابن‌عماد، شذرات‌ الذهب‌، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.
(۶) ابن‌کثیر، البدایه.
(۷) عبدالرحمان‌ ابوشامه‌، ذیل‌ علی‌ الروضتین‌، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، قاهره‌، ۱۳۶۶ق‌/۱۹۴۷م‌.
(۸) و و بارتولد، ترکستان‌ نامه‌، ترجمه کریم‌ کشاورز، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.
(۹) مصطفی‌ جواد، حاشیه‌ بر تلخیص‌ مجمع‌ الإداب‌ ابنفوطی‌، بغداد، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۲م‌.
(۱۰) حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌، استانبول‌، ۱۹۴۱م‌.
(۱۱) دارالکتب‌ المصریه، فهرس‌ الکتب‌ العربیة الموجوده، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۳۳م‌.
(۱۲) شمس‌الدین‌ محمد ذهبی‌، سیر اعلام‌ النبلاء، به‌ کوشش‌ بشّار عَوّاد معروف‌ و مُحیی‌ هلال‌ السرحان‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
(۱۳) عبدالوهاب‌ سبکی‌، طبقات‌ الشافعیه، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو و محمود محمد طناحی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۴م‌.
(۱۴) خلیل‌ صَفدی‌، الوافی‌ بالوفیات‌، به‌ کوشش‌ رَمزی‌ بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۳م‌.
(۱۵) عبدالقادر احمد طلیمات‌، مقدمه‌ بر التاریخ‌ الباهر ابن‌اثیر.
(۱۶) عبدالعظیم‌ منذری‌، التکمله لوفیات‌ التّقله، به‌ کوشش‌ بشّار عوّاد معروف‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۴م‌.
(۱۷) موسی‌ یونینی‌، ذیل‌ مرإة الزمان‌، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۴ق‌/۱۹۵۴م‌.


۱. ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۳، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
۲. موسی‌ یونینی‌، ذیل‌ مرإة الزمان‌، ج۱، ص۶۴، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۴ق‌/۱۹۵۴م‌.    
۳. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص۲۶.    
۴. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۴۲.    
۵. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۴۳.    
۶. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۱۳۱.    
۷. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۱۵۹.    
۸. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۲۵۸.    
۹. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۲۹۵.    
۱۰. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۴۴۸.    
۱۱. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج ۱۲، ص ۵۰۵.    
۱۲. ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۸.
۱۳. عبدالوهاب‌ سبکی‌، طبقات‌ الشافعیه، ج۸، ص۲۹۹، به‌ کوشش‌ عبدالفتاح‌ محمد حلو و محمود محمد طناحی‌، قاهره‌، ۱۳۸۳ق‌/۱۹۶۴م‌.
۱۴. خلیل‌ صَفدی‌، الوافی‌ بالوفیات‌، ج۲۲، ص۱۳۶، به‌ کوشش‌ رَمزی‌ بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۳م‌.
۱۵. شمس‌الدین‌ محمد ذهبی‌، سیر اعلام‌ النبلاء، ج۲۲، ص۳۵۴، به‌ کوشش‌ بشّار عَوّاد معروف‌ و مُحیی‌ هلال‌ السرحان‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
۱۶. عبدالعظیم‌ منذری‌، التکمله لوفیات‌ التّقله، ج۳، ص۳۴۸، به‌ کوشش‌ بشّار عوّاد معروف‌، بیروت‌، ۱۴۰۵ق‌/۱۹۸۴م‌.
۱۷. مصطفی‌ جواد، حاشیه‌ بر تلخیص‌ مجمع‌ الإداب‌ ابنفوطی‌، ج۱، ص۲۶۰، بغداد، ۱۳۸۲ق‌/۱۹۶۲م‌.
۱۸. ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۸.
۱۹. ابن‌خلکان‌، وفیات‌، ج۳، ص۳۴۹.
۲۰. یوسف‌ ابن‌جوزی‌، مرإة الزمان‌، ج‌ ۸(۱)، ص۳۲۰، حیدرآباد دکن‌، ۱۳۷۰ق‌/ ۱۹۵۱م‌.
۲۱. ابن‌کثیر، البدایه، ج۱۳، ص۱۳۹.    
۲۲. عبدالحی‌ ابن‌عماد، شذرات‌ الذهب‌، ج۵، ص۱۳۷، قاهره‌، ۱۳۵۱ق‌/ ۱۹۳۲م‌.
۲۳. عبدالرحمان‌ ابوشامه‌، ذیل‌ علی‌ الروضتین‌، ج۱، ص۱۶۲، به‌ کوشش‌ محمد زاهد کوثری‌، قاهره‌، ۱۳۶۶ق‌/۱۹۴۷م‌.
۲۴. ابن‌اثیر، الکامل‌، ج‌ ۱، ص۲.    
۲۵. خلیل‌ صَفدی‌، الوافی‌ بالوفیات‌، ج۲۱، ص۱۳۶-۱۳۷، به‌ کوشش‌ رَمزی‌ بعلبکی‌، بیروت‌، ۱۴۰۴ق‌/۱۹۸۳م‌.
۲۶. حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌، ج۱، ص۸۲، استانبول‌، ۱۹۴۱م‌.
۲۷. و و بارتولد، ترکستان‌ نامه‌، ج۱، ص۷۳، ترجمه کریم‌ کشاورز، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌.
۲۸. عبدالقادر احمد طلیمات‌، مقدمه‌ بر التاریخ‌ الباهر ابن‌اثیر، ج۱، ص۱۵-۱۷.
۲۹. ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۸۹، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
۳۰. ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۱۲۶، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
۳۱. ابن‌اثیر، التاریخ‌ الباهر، ج۱، ص۱۷۴، به‌ کوشش‌ عبدالقادر احمد طلیمات‌، قاهره‌، ۱۳۸۲ق‌/ ۱۹۶۳م‌.
۳۲. حاجی‌خلیفه‌، کشف‌ الظنون‌، ج‌ ۱، ص۳۶۹، استانبول‌، ۱۹۴۱م‌.
۳۳. دارالکتب‌ المصریه، فهرس‌ الکتب‌ العربیة الموجوده، ج۱، ص‌ ۱۶، قاهره‌، ۱۳۵۲ق‌/۱۹۳۳م‌.
۳۴. عبدالقادر احمد طلیمات‌، مقدمه‌ بر التاریخ‌ الباهر ابن‌اثیر، ج۱، ص۲۶۵.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالحسن ابن‌اثیر»، ج۲، ص۸۵۸.    






جعبه ابزار