• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابواسماعیل ابان بن ابی‌عیاش فیروز بصری تابعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابواسماعیل اَبانِ‌ بْنِ اَبی‌عَیّاش فیروز، بصری تابعی (د ۱۳۸ق/۷۵۵م)، محدث شیعی در قرن دوم هجری قمری بود.
شیخ طوسی او را از اصحاب امام سجاد (علیه‌السّلام)، امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام)، دانسته است. بیش‌ترین شهرت ابن ابی‌عیاش در نزد شیعیان، روایت وی از سُلَیم بن قیس است.
رجال‌شناسان شیعه و سنی، ابان را توثیق نکرده‌اند، اما برخی از رجال‌شناسان متأخر شیعی کوشیده‌اند او را توثیق کنند که دلایلشان کافی نیست و محدثان بنام اهل‌سنت نیز او را در مجموع غیر قابل اعتماد دانسته‌اند، اما اینکه چرا ابان را از ثقات نشمرده‌اند، دلایل قطعی نمی‌توان ارائه داد، در عین حال ابان از نظر سلامت عقیده و ایمان و پارسایی مورد تأیید همگان، و به‌ویژه اهل‌سنت است.



از تاریخ تولد و دیگر جزئیات زندگی ابن‌ابی‌عیاش چیز زیادی دانسته نیست، همین اندازه گفته شده که از موالی عبدالقیس بوده است.
شیخ طوسی ابان را از اصحاب امام علی بن حسین (علیه‌السّلام)، امام محمد باقر (علیه‌السّلام) و امام جعفر صادق (علیه‌السّلام)، دانسته است، در عین حال شگفت می‌نماید که از آن سه تن حدیثی نقل نکرده و یا اگر نقل کرده در کتب روایی شیعی موجود نیست.
ابن‌حبان او را از عابدان و زاهدان دانسته که شب‌ها را به تهجد و روزها را به روزه‌داری می‌گذرانده است. همچنین گفته شده که او لباس پاکیزه می‌پوشیده و ظاهری آراسته داشته است. از این‌رو سفیان بن عُیینه روایت کرده که مالک بن دینار، ابان را «طاووس القرّاء» لقب داده است.


سال مرگ ابان را سال ۱۳۸ ه.ق و حدود ۱۴۰ق/۷۵۷م و ۱۲۸ق/۷۴۶م نیز دانسته‌اند.


او از برخی از به نام‌ترین محدثان قدیم روایت کرده است، از آن جمله:
انس بن مالک، سُلیم بن قیس هلالی، ابراهیم بن یزید نخعی، حسن بصری (د ۱۱۰ق/۷۲۸م)، خُلَید بن عبدالله عَصَری، ربیع‌ بن لوط، ابوعالیه رُفَیع ریاحی، سعید بن جُبَیر، شهر بن حَوْشَب، عطاء بن ابی‌رباح، مسلم ابن یَسار، مسلم البطین، مُوَرَّقْ عِجْلی، ابوالصدیق ناجی و ابونضرۀ عبدی.
در این میان بیش‌ترین روایت او از انس ابن مالک است که صحابی و خادم پیامبر بود.


محدثان بسیاری در سده دوم از ابن‌ابی‌عیاش حدیث شنیده و یا روایت کرده‌اند که از این قرارند:
عمر بن حفص، یزید بن عمرو، عثمان بن عیسی، حماد بن عیسی، ابراهیم بن ابیبکره شامی، ابراهیم بن عبدالحمید بن ذی‌حمایه، ابواسحاق ابراهیم بن محمد فزاری، ارطاه‌ بن منذر، بکر بن خُنَیس، حارث بن نَبهان، حسین بن ابی‌جعفر، حسن‌ بن صالح بن حیّ، حفص ابن جُمیع، حفص بن عمر الابار قاضی حلب، حماد بن سلمه، حماد بن واقد، خلیل بن مُره، داوود بن زبرقان، زید بن خِراش، صالح مُرّی، طُعمه‌ بن عمرو جعفری، عباد بن عباد مُهلبی، عبدالرحمن بن ثابت بن ثوبان، عبدالرحیم‌ بن واقد، عمران جُحاده، محمد بن فضل بن عطیّه، معمر بن راشد، ابوحنیفه نعمان‌ بن ثابت، یزید بن هارون و ابوعاصم عبادانی.


رجال‌شناسان، اعم از شیعی و سنی، ابن‌ابی‌عیاش را توثیق نکرده‌اند. البته برخی از رجال‌شناسان متأخر شیعی مانند حاج میرزا حسین نوری
[۱۹] نوری، حسین‌ بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۲.
و مامقانی کوشیده‌اند او را «موثق» نشان دهند، اما دلایل آنان در این باب وافی به مقصود نیست.
محدثان بنام اهل سنت نیز او را در مجموع غیر قابل اعتماد دانسته‌اند.


اینکه چرا ابن‌ابی‌عیاش را از ثقات نشمرده‌اند، دلایل قطعی نمی‌توان ارائه داد. نوری بر این نظر است که وی به دلیل شیعی بودن از سوی مخالفین تضعیف شده و از متروکین شمرده شده است. این سخن با ضعیف شمردن ابان در کتب رجالی شیعه سازگار نیست.
بعضی از رجال‌شناسان اهل سنت، ابن‌ابی‌عیاش را به این دلیل ضعیف و غیر قابل اعتماد شمرده‌اند که در حفظ حدیث ضعیف بوده و در نقل حدیث و راویان آن دچار فراموشی می‌شده است.
در عین حال ابن‌ابی‌عیاش از نظر سلامت عقیده و ایمان و پارسایی مورد تأیید همگان، و به‌ویژه اهل سنت است.


شیعی بودن ابان قطعی است، هرچند برخی گفته‌اند که او در آغاز شیعه نبوده است.
[۲۸] مازندرانی، محمدصالح‌ بن احمد، شرح اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.



بیش‌ترین شهرت ابن‌ابی‌عیاش در نزد شیعیان، روایت وی از ابوصادق سُلَیم بن قیس عامری هلالی کوفی است.


سُلیم از یاران امام علی (علیه‌السّلام) بود و در روزگار حجاج بن یوسف ثقفی (د ۹۵ق/۷۱۴م) زنده بود. حجاج به دلیل شیعی بودن، سُلیم را طلب کرد، ولی او گریخت و در یکی از نواحی فارس به ابان پناهنده شد. هنگامی که سُلیم در مخفی‌گاه خود در آستانه مرگ قرار گرفت، کتابی را به ابان تسلیم کرد که در آن حوادث و رویدادهای پس از درگذشت پیامبر آمده بود (این کتاب با عنوان السقیفه ابجد الشیعه، معروف به کتاب سلیم بن قیس کوفی در ۱۹۸۰م در بیروت چاپ شده است).
پس از ابان این کتاب از طریق محدثانی چون حماد بن عیسی و عثمان بن عیسی و دیگران روایت شده است. به گفته طوسی ابان گمان کرده بود که سلیم بن قیس این کتاب را بر امام علی ابن حسین (علیه‌السّلام) خوانده و او آن را تأیید کرده است، اما نکته قابل توجه این است که به عقیده علامه حلی این کتاب را کسی غیر از ابان روایت نکرده است که البته این امر می‌تواند ناشی از شرایط سخت دوران حجاج برای شیعیان در عراق و وجود نسخه انحصاری کتاب باشد.
صرف‌نظر از محتوا، اهمیت دیگر کتاب در آن است که نخستین تألیف شناخته شده شیعه در مسائل اعتقادی و به‌خصوص عقاید سیاسی است.


الف. ابن‌غضائری (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب رجال خود می‌گوید: او تابعی است که از انس بن مالک و امام سجّاد (علیه‌السّلام) نقل حدیث می‌کند و او ضعیف است، و اصحاب ما شیعیان به او نسبت داده‌اند که کتاب «سلیم بن قیس» را جعل کرده است.
ب. شیخ طوسی (رحمة‌الله‌علیه) در رجال خود می‌گوید: او تابعی (بصری) ضعیف است و از اصحاب امام سجاد (علیه‌السّلام) و امام باقر (علیه‌السّلام) و امام صادق (علیه‌السّلام) شمرده می‌شود.

۱۰.۱ - راوی کتاب سلیم

ابان متّهم است که کتاب سلیم بن قیس را جعل کرده است.
در مورد کتاب «سلیم بن قیس الهلالی، ابا صادق»، دو نظریّه متفاوت وجود دارد:
الف: این کتاب جعلی است.
این نظریّه ابن‌الغضائری و شیخ مفید در تصحیح الاعتقاد است.
ب: این کتاب از اصول علمای شیعه است، بلکه از مهم‌ترین اصول و قدیمی‌ترین آنهاست.
این، نظریه مرحوم نعمانی در کتاب «الغیبه» (باب ما روی فی انّ الائمة اثناعشر اماما) است و حتی فاضل تفرشی در حاشیه «رجال کبیر» گفته است که ابن‌غضائری اشتباه کرده است و صاحب وسائل نیز در وسائل الشیعه می‌گوید: از کتاب‌های معتمد و ثابت و متواتر است. (خاتمة وسائل الشیعه]، الفائدة الرابعة)

۱۰.۲ - دلایل جعل کتاب سلیم

اوّلین دلیل جعلی بودن کتاب سلیم آن است که از لحاظ مضمون قابل‌ قبول نیست، چرا که می‌گوید: «محمّد بن ابیبکر، پدرش را در هنگام مرگ موعظه کرد و ائمّه شیعه سیزده نفر هستند.»
دوم، از لحاظ سند معتبر نیست، چراکه این کتاب از غیر طریق ابان بن ابی‌عیاش نقل نشده است و او ضعیف است.

۱۰.۳ - جواب از اشکالات

مرحوم آیةاللّه خویی (رحمة‌الله‌علیه) در رجال خود سعی می‌کند تا به این اشکالات پاسخ دهد، که:
اوّلا، نقل مضامین فوق در این کتاب ثابت نشده است و لذا فاضل تفرشی و صاحب وسایل گفته‌اند در نسخه موجود این کتاب، چنین مطالبی وجود ندارد (وسائل الشیعة، ترجمة سلیم بن قیس) و حتی نسبت اشتباه به ابن‌غضائری داده‌اند.
ثانیاً، در کتاب کافی، سلیم از غیر طریق «ابان بن ابی‌عیاش» نیز نقل می‌کند و نیز کتاب سلیم از طریق «حماد بن عیسی عن ابراهیم بن عمر صنعانی» نیز نقل شده است.

۱۰.۴ - جمع بین دیدگاه‌ها

می‌توان گفت که کتاب «سلیم بن قیس»، دو نسخه داشته است:
الف: نسخه‌ای که به ابن‌غضائری و شیخ مفید و میرزا در «رجال کبیر» رسیده است و شامل مطالب و مضامین غیر صحیح است.
ب: نسخه‌ای که به‌دست مرحوم نعمانی و صاحب وسایل و فاضل تفرشی رسیده است که آن مطالب را ندارد.
و شاید نسخه اوّل به خاطر جعل «ابان بن ابی‌عیاش» مورد نقد و نکوهش واقع شده و از گردونه کتب حدیث خارج شده است و آنچه باقی مانده، همان کتاب اصلی بوده که به دست امثال نعمانی رسیده است.
شاهد مطلب آنکه عده‌ای تصریح می‌کنند که این مطالب موهوم در آن بوده و عدّه‌ای هم صریحاً انکار می‌کنند.


(۱) ابن‌حبان، محمد بن احمد، المجروحین، به کوشش محمود ابراهیم زاید، بیروت، ۱۳۹۶ق/۱۹۷۶م.
(۲) ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، تقریب التهذیب، به کوشش عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۳) ابن‌عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۴) بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، به کوشش ابراهیم زائد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۵) جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب، احوال الرجال، به کوشش صبحی البدری، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۶) حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۷) دارقطنی، علی بن عمر، الضعفاء و المتروکین، ذیل کتاب فی الضعفاء و المترئکین به کوشش عبدالعزیز عزالدین لسیروان، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۸) ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
(۹) طبری، تاریخ طبری، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
(۱۰) طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، به کوشش میرداماد استرابادی، قم، ۱۴۰۴ق.
(۱۱) طوسی، محمد بن حسن، رجال، به کوشش محمد کاظم الکتبی، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
(۱۲) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، مشهد، ۱۳۴۸ش.
(۱۳) علامه حلی، حسن یوسف، رجال، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
(۱۴) کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، ۱۳۸۸ق.
(۱۵) مازندرانی، محمدصالح‌ بن احمد، شرح اصول کافی، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۳ق.
(۱۶) مامقانی، عبداللـه تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۱ق.
(۱۷) نوری، حسین‌ بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، تهران، ۱۳۱۸-۱۳۲۱ق.
(۱۸) ابن‌ندیم، الفهرست.
(۱۹) حلی، حسن بن علی، الرجال، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۲۰) نسائی، احمدبن علی.
(۲۱) عقیلی، محمدبن عمرو، الضعفاء الکبیر، به کوشش عبدالمعطی امین قلعچی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
(۲۲) ابن‌حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۵ق/۱۹۰۷م.


۱. بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الصغیر، ج۲، ص۵۰.    
۲. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ج۱، ص۱۶۴.    
۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ج۱، ص۱۰۶.    
۴. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ج۱، ص۱۵۲.    
۵. ابن‌حبان، محمدبن احمد،، المجروحین ج۱، ص۹۶.    
۶. ابن‌عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۲، ص۶۰.    
۷. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۸۷.    
۸. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۴.    
۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱، ص۵۳۰.    
۱۰. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۸۱.    
۱۱. حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲، ص۱۹.    
۱۲. ابن‌عدی، عبدالله، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۲، ص۵۷.    
۱۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۱۰۶.    
۱۴. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۸۱.    
۱۵. حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲، ص۲۰.    
۱۶. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ج۱، ص۱۰۶.    
۱۷. حلی، حسن بن علی، الرجال، ص۲۲۵.    
۱۸. حلی، حسن بن علی، الرجال، ص۳۰۲.    
۱۹. نوری، حسین‌ بن محمدتقی، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۳۲.
۲۰. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۳، ص۷۰.    
۲۱. نسائی، احمد بن علی، الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۱۴.    
۲۲. دارقطنی، علی بن عمر، الضعفاء و المتروکین، ج۱، ص۲۵۸.    
۲۳. جوزجانی، ابراهیم بن یعقوب، احوال الرجال، ج۱، ص۱۷۳.    
۲۴. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۸۷.    
۲۵. ابن‌حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، ج۱، ص۹۸.    
۲۶. حافظ مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۲، ص۲۲.    
۲۷. ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، ج۱، ص۱۲.    
۲۸. مازندرانی، محمدصالح‌ بن احمد، شرح اصول کافی، ج۲، ص۱۶۳.
۲۹. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص۳۲۵.    
۳۰. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، ج۱، ص۸۱.    
۳۱. طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، ص۳۲۱.    
۳۲. حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص۳۲۵.    
۳۳. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ج۱، ص۲۷۱.    
۳۴. غفاری، علی‌اکبر، تلخیص مقباس الهدایة للعلامة المامقانی، ص۲۶۶.    
۳۵. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۱۲۹.    
۳۶. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۱، ص ۱۲۹.    
۳۷. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۲۲۸.    
۳۸. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۲۳۰.    
۳۹. خوئی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، ج ۹، ص ۲۳۰.    



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابان بن ابی‌عیاش»، شماره ۵۹۲.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دروغ پردازان در حوزه حدیث شیعه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۱۷.    






جعبه ابزار