ابنمکی ابوحفص عمر بن خلف صقلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابن مَکّی، ابوحفص عمر بن خلف بن مکی صِقِلّی (د ۵۰۱ق/ ۱۱۰۸م)،
لغوی، نحوی،
فقیه ،
خطیب و
شاعر بود.
در بعضی منابع نسبتهای حمیری، مازری و قرطبی نیز به دنبال نام وی آمده است.
وی نیمی از عمر خود را در صقلیه (سیسیل) گذرانید و در سالهای آخر اقامتش در آنجا به
قضا اشتغال داشت. به هنگام سقوط صقلیه به دست نورمانها، همزمان با ابن جراس (حواس) آخرین امیر مسلمان صقلیه، آنجا را به قصد تونس ترک کرد.
ابن مکی در تونس علاوه بر سمت قضا منصب خطابت را نیز برعهده گرفت.
قبول این سمنت از طرف وی احتمالاً در حدود ۴۶۰ق بوده است.
از اشارات خود او برمیآید که از محضر استادانی چون
ابن البرّ تمیمی لغوی مشهور،
ابن رشیق قیروانی صاحب العمدة و ع
بدالحق بن محمد بن هارون سهمی فقیه مشهور صقلیه بهره برده است.
صفدی
به اختصار از او با عناوین محدث، فقیه،
لغوی و نحوی یاد کرده است.
ابن مکی خطیب توانایی بوده است. گویند در تمام مدتی که در تونس
خطیب جمعه بوده، هر هفته یک
خطبه تازه، از خود انشاء میکرده است.
مهارت وی در
فن خطابه مورد ستایش بسیار قرار گرفته و خطبههای او را هم طراز خطبههای
ابن نباته و حتی برتر از آنها دانستهاند.
وی
شعر نیز میسرود. در
کتاب الدرة الخطیرة
ابن قطاع ، دانشمند همروزگارش که جنگی از اشعار سرایندگان بن ام صقلیه آن روزگار است، قطعاتی از اشعار او نقل شده است.
عمادالدین کاتب نیز ۲۸ بیت از اشعار او را که بیشتر در مضامین
پند اخلاقی است و شیوه
موعظه دارد، نقل کرده است.
تنها اثری که از وی بر جای مانده،
کتاب تثقیف اللسان و تلقیح الجنان در
لغت است که آن را پیش از مهاجرت به تونس تألیف کرده و مشتمل بر ۵۰ باب است و در آن به موضوعاتی چون تصحیف، تبدیل و غیره پرداخته است.
مؤلف در مقدمه
کتاب انگیزه نگارش آن را شیوع فساد در زبان عربی و رواج یافتن غلطهای فراوان در میان خاص و عام عنوان کرده که احتمالاً تأثیرات
لهجه مغربی را در زبان محاوره ساکنان صقلیه منظور نظر داشته است. وی در پایان مقدمه
متذکر شده است که پس از اتمام
کتاب آن را بر استادش
ابن البر تمیمی عرضه داشته و آنچه را که مورد پسند استاد بوده، باقی گذاشته و بقیه را فرونهاده است.
ابن مکی ۳ بخش از
کتاب را به غلطهای قرّاء، محدثان و فقیهان
و بخش دیگری را به شرح و قواعد نگارش با عنوان «باب من الهجاء» اختصاص داده که شبیه فصلی است که
ابن قتیبه در ادب
الکاتب با عنوان «تقویم الید» آورده است. این
کتاب که بهترین گواه برای اثبات استقلال
مکتب لغوی صقلیه است،
سالها راهگشای
لغویان و مورد استناد دانشمندان بوده است.
قفطی
و فیروزآبادی
کتاب تثقیف اللسان را گویای کثرت دانش،
حافظه قوی و وسعت اطلاعات
لغوی مؤلف دانستهاند.
این
کتاب نخستین بار در ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م در قاهره به کوشش عبدالعزیز مطر و بار دیگر در ۱۹۶۷م در همان شهر توسط همو همراه لحن العامة زبیدی و تقویم اللسان ابن جوزی به چاپ رسیده است.
(۱) ابن خلدون، العبر.
(۲) ابن دحیه، عمر، المطرب، به کوشش طه حسین، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
(۳) ابن عماد، عبدالحی، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ق.
(۴) ابن مکی، عمر، تثقیف اللسان و تلقیح الجنان، به کوشش عبدالعزیز مطر، قاهره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
(۵) خفاجی، احمد، شفاء الغلیل، به کوشش عبدالمنعم خفاجی، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
(۶) سراج، محمد، الحلل السندسیّة، به کوشش محمد الحبیب الهیلة، تونس، الشرکة التونسیة.
(۷) صفدی، خلیل، تصحیح النصحیف و تحریر التحریف، فرانکفورت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۸) عباس، احسان، العرب فی صقلیة، بیروت، ۱۹۷۵م.
(۹) عمادالدین
کاتب، محمد، خریدة القصر (قسم شعراء المغرب)، به کوشش محمد مرزوقی و دیگران، تونس، ۱۹۶۶م.
(۱۰) فیروزآبادی، محمد، البلغه فی تاریخ ائمة اللغة، به کوشش محمد مصری، دمشق، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۱۱) قفطی، علی، انباء الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
(۱۲) مدنی، احمد توفیق، المسلمون فی جزیرة صقلیة و جنوب ایطالیا، الجزایر، ۱۳۶۵ق.
(۱۳) مطر، عبدالعزیز، مقدمه بر تثقیف اللسان به کوشش عبدالعزیز مطر، قاهره، ۱۳۸۶ق/۱۹۶۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنمکی»،ج۴، ص۱۸۰۷.