ابنمحیصن محمد بن عبدالرحمان سهمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابن مُحَیْصِن، محمد بن عبدالرحمان سهمی (د ۱۲۲ یا ۱۲۳ق/ ۷۴۰ یا ۷۴۱م)،
قاری مکه و از
قاریان چهارده گانه بود. در برخی منابع نام وی به اشکال دیگری نیز ضبط شده است.
مصعب زبیری نام او و پدرش عبدالرحمان را با یکدیگر خلط کرده است.
در مورد نسبت وی به بن ی سهم از
قریش ، اهل نسب او را از این
قبیله شمردهاند،
در حالی که در برخی از منابع متأخر، وی از
موالی بنی سهم معرفی شده است.
زندگی ابن محیصن در هالهای از ابهام قرار دارد، ولی میدانیم که در مکه میزیسته و در همانجا وفات یافته است.
قرائت را از
مجاهد بن جبیر ،
دِرْباس ،
مولای ابن عباس و
سعید بن جبیر به طریق عرض فراگرفت.
شاخصترین شاگرد وی که
قرائت را به طریق عرض از او آموخته،
شبل بن عَبّاد است
و بیشتر آنچه امروز از قرائت ابن محیصن در دست است، به
روایت شبل باز میگردد. روایت شبل از دو طریق
بَزّی و
ابن شَنَبوذ نقل و در مبهج سبط خیاط و
مفردات اهوازی درج شده و از آن طریق به اخلاف رسیده است
ابوعمرو بن علا، قاری
بصره از
قاریان هفتگانه نیز
قرآن را بر وی عرض کرده است.
از دیگر شاگردان وی
عیسی بن عمر ثقفی ،
اسماعیل بن مسلم مکی و
یحیی ابن جرجه را باید نام برد.
به گفته ابوطیب
اهل کوفه نیز تا حدّ زیادی قرائت خود را بر گرفته از او میدانند.
ابن محیصن از نحو آگاهی داشت و استادان او، مجاهد و درباس، و
مقریانی چون ابوحاتم، ابوعبید و ابن مجاهد، تبحر او را در عربیت نیز مورد ستایش قرار دادهاند.
این آگاهی او از نحو طبعاً نمیتوانسته است بر قرائت او بیتأثیر باشد و شاید بتوان او را از اولین
قاریانی دانست که به قواعد و قیاسات نحوی توجه داشتهاند
در قرائت ابن محیصن تمایل به ادغام گاه تا حد افراط دیده میشود، مانند ادغام در «ثَللَةٌ اِنْتَهُوا»
به صورت «ثلثة اَتَّهُوا» و «عَنِ اَلاَنْفالِ»
به صورت «عَلَّنْفال».
دیگر از این نوع گرایشهای او در قرائت تمایل به وصل همزه،
تبدیلِ ها به یا در «هذه» پیش از الف ولام
تبدیل واو قسم به باو تبدیل باب تفعیل به مجرد
را میتوان ذکر کرد.
بنا بر اعتقاد
ابن جزری مهمترین مشکل قرائت ابن محیصن که موجب شده آن را در ردیف قرائات شاذ قرار دهند، ناهمخوانی آن با
رسمالخط مصحف است.
در ربع اول قرن ۲ق ابن محیصن،
ابن کثیر و
حمید بن قیس در عرض یکدیگر از
قاریان مکه به شمار میآمدند.
ابن مجاهد گرچه با قرائت ابن محیصن آشنا بوده،
آن را در
قرائات هفتگانه وارد نکرده و شاذ شمرده است. وی در توجیه آن یاد آور شده
که ابن محیصن از قرائت استادان خود پیروی نکرده و مردم مکه به قرائت وی، برخلاف
قرائت ابن کثیر بیرغبت بودهاند.
در پی او
ابن مهران (د ۳۸۱ق) به رغم آشنایی با قرائت ابن محیصن
آن را حتی در زُمره
قرائات دهگانه نیز قرار نداده است.
همچنین
ابن خالویه و
ابن جنی در همان سده، قرائت او را شاذ شمردهاند. با این حال، در سده ۵ق
مقریان هنوز به این قرائت عنایت داشتهاند.
مکی بن ابی طالب به طور پراکنده در الکشف
به آن پرداخته، و اهوازی نیز آن را در المفردات گرد آورده است
.
در اواخر آن سده
اندرابی قرائت ابن محیصن را چهارمین قرائت از قرائات دهگانه معروف شمرده
و معَّل قرائت او را به همراه ۱۴ قرائت دیگر در روضة الحفاظ گردآورده است
در سده ۴ق
سبط خیاط در المبهج قرائت ابن محیصن را دومین قرائت از
قرائات دوازدهگانه دانسته است.
همچنین ابن جندی در سده ۸ق ظاهراً قرائت ابن محیصن را در کتاب البستان خویش که درباره قرائات سیزده
گانه تدوین کرده بود، آورده است،
و اولین اثر شناخته شدهای که قرائت وی را یازدهمین قرائت از قرائات
چهارده
گانه دانسته و تثبیت کرده است، ایضاح الرموز ابن قَباقبی است که در نیمه دوم سده ۹ق تألیف شده است
و قسطلانی در لطائف الاشارات و بن ا در اتحاف فضلاء البشر از او پیروی کردهاند.
قرائت ابن محیصن را در این منابع میتوان یافت: مختصر فی شواذ القرآن از ابن خالویه (قاهره، ۱۹۳۴م)؛ اتحاف فضلاء البشر از
احمد بن محمد بنا (قاهره، ۱۴۰۷ق) که قرائت او به تفصیل در آنها آمده است؛ روضة الحفاظ
موسی بن حسین معدل ، موجود در کتابخانه نور عثمانیه استانبول و در اسکندریه ؛ المبهج سبط خیاط، موجود در کتابخانههای فیضالله و اسعد افندی استانبول و مجلد دوم لطائف الاشارات
قسطلانی که نسخ آن در مصر مضبوط است
تذکّر این نکته لازم است که برخی از رجالیان چون ابن معین ابن عدی، ابن محیصن قاری را با ابن محیصن مذکور در سند حدیثِ «قاربوا و سدّدوا»
یکی دانستهاند. ابن مدینی به نقل از سفیان بن عیینه که راوی مستقیم حدیث از ابن محیصن بوده، نیز این نظر را تأیید کرده است.
در منابع حدیثی تصریح شده که نام کامل راوی
حدیث مزبور،
ابوحفص عمر بن عبدالرحمان بن محیصن سهمی است.
وی از پدرش عبدالرحمان،
عطاء بن رباح و
محمد بن مخرمه حدیث شنیده
و کسانی چون
سفیان بن عُیینه و
ابن جریج از او
روایت کردهاند.
از نظر رجالی
ابن حبان وی را در ثقات
آورده، و مسلم
حدیث او را صحیح دانسته است.
ذهبی در العبر
به حدس محمد و عمر را برادر شمرده است.
(۱) ا بن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۳م.
(۲) ا بن جزری، محمد، النشر، به کوشش علی محمد ضباع، قاهره، کتابخانه مصطفی محمد.
(۳) ابن ابی حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/ ۱۹۵۲م.
(۴) ا بن جنی، عثمان، المحتسب، به کوشش علی تجدی ناصف و دیگران قاهره، ۱۳۸۶ق.
(۵) ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۶) ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۷) ابن خالویه، حسین، المختصر فی شواذ القرآن، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۹۳۴م.
(۸) ابن مجاهد، ابوبکر، السبعة، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۷۲م.
(۹) ابن مهران، احمد، المبسوط، به کوشش سبیع حمزه حاکمی، دمشق، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
(۱۰) ابوطیب، عبدالواحد، مراتب النحویین، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، مکتبة نهضة مصر.
(۱۱) احمد، المسند، قاهره، ۱۳۱۳.
(۱۲) اندرابی، احمد،
قراءات
القراء المعروفین، به کوشش احمد نصیف جنابی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶قم.
(۱۳) بخاری، محمد، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۰ق/ ۱۹۷۰م.
(۱۴) بنا، احمد، اتحاف فضلاء البشر، به کوشش شعبان محمداسماعیل، قاهره، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۱۵) ترمذی، محمد، سنن، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۵۷-۱۳۸۱ق.
(۱۶) جنابی، احمد نصیف، مقدمه بر
قراءات
القراء، به کوشش احمد نصیف جنابی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶قم.
(۱۷) حمیدی، عبدالله، المسند، به کوشش حبیبالرحمان اعظمی، پاکستان، ۱۳۸۲-۱۳۸۳ق.
(۱۸) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش صلاحالدین، منجد، کویت، ۱۹۸۴م.
(۱۹) ذهبی، محمد، معرفة
القراء الکبار، به کوشش محمد سید جادالحق، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۲۰) زبیری، مصعب، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۵۳م.
(۲۱) سالم، صباح عباس، عیسی بن عمر الثقفی، بغداد، ۱۳۹۵ق/۱۹۷۵م.
(۲۲) طبری، تفسیر.
(۲۳) عثمان، عامر سید، مقدمه بر لطائف الاشارات، به کوشش عامر سید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۲۵) قاضی، عبدالفتاح، «
القراءات الشاذة»، البدور الزاهرة، بیروت، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م.
(۲۶) قسطلانی، احمد، لطائف الاشارات، به کوشش عامر سید عثمان و عبدالصبور شاهین، قاهره، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۲۷) مزی، یوسف، تهذیب الکمال، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۲۸) مسلم ابن حجاج نیشابوری، الصحیح، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، ۱۹۵۵م.
(۲۹) مکی ابن ابی طالب، الکشف عن وجوه
القراءات السبع، به کوشش محییالدین رمضان، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۳۰) L sser، G UND O Pretzl، X مرگ Geschichte پردازنده Korantexts N، geschichte پردازنده Qor؟ NS، لایپزیک، ۱۹۳۸.
(۳۱) Pertzl، O، X مرگ Wissenschaft der Koranlesung از N، اسلامی، ۱۹۳۴، جلد VI.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنمحیصن»،ج۴، ص۱۷۳۹.