ابنعلیوه ابوالعباس احمد بن مصطفی مستغانمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ عَلیوه، ابوالعباس احمد بن مصطفی بن محمد بن احمد مستغانمی، مشهور به شیخ علوی،
صوفی ، فقیه و شاعر الجزایری (۱۲۸۶-۱۳۵۳ق/۱۸۶۹-۱۹۳۴م) بود.
ابن علیوه در مستغانمالجزایر درخانوادهای آبرومند اما
فقیر متولد شد
در کودکی به مدرسه نرفت، اما
قرائت
قرآن را نزد پدر آموخت و قسمتی از آن را حفظ کرد. به سبب سختی معیشت در روزگار نوجوانی به مشاغل مختلف روی آورد تا آنکه در کفشدوزی مهارت یافت و از این راه گشایشی در زندگانی او حاصل شد. پس از چند
سال این
حرفه را ترک کرد و به
تجارت پرداخت.
در روزگارجوانی علاقه خاص بهحضور در حلقههای ذکر و شرکت در مجالس درس داشت و آشنایی با مشایخ صوفیه سبب شکفتن استعدادهای او شد. وی ابتدا دست ارادت به یکی از مشایخ
سلسله عیسویه داد و به تدریج در پرداختن به کارهای خارقالعادهای چون خوردن
آتش و گرفتن
مار که در میان پیروان این فرقه رواج داشت، مهارت یافت، اما پس از مدتی دریافت که این طریقه او را به
قرب
حق نمیرساند. از این رو سرانجام از اینگونه اعمال کناره گرفت و به خواندن
ورد و
دعا و
تلاوت قرآن اکتفا نمود، ولی هنوز گه گاه به مار گرفتن میپرداخت، تا آنکه به خدمت شیخ
محمد بوزیدی ، قطب سلسله در قاوی شاذلی رسید. در یکی از ملاقاتها شیخ به او
توصیه کرد که از گرفتن مارهای کوچک خودداری کند و به گرفتن و رام کردن مار بزرگ
نفس که
زهرش کشندهتر از هر مار دیگری است، بپردازد.
ابن علیوه پس از مدت کوتاهی در جرگه مریدان شیخ محمد بوزیدی درآمد. شیخ موقتاً او را از حضور در مجلس درس
کلام منع کرد و گفت بهتر آن است که به جای این کار یک چند به
تصفیه باطن بپردازد و معنای
توحید را در درون خود بیابد، اما پس از مدتی
مجاهده نفسانی، شیخ او را به
تحصیل
علم
رخصت داد و ترغیب کرد.
او مدت ۱۵
سال در خدمت شیخ محمد بوزیدی بود و چون شیخ، بیآنکه جانشینی برای خود معین کند، درگذشت، اکثر مریدان شیخ در پی رؤیاهایی که دیدند، بر جانشینی ابن علیوه متفق شدند و او را در حالی که عازم
طرابلس بود، از سفر بازداشته، جایگزین شیخ کردند.
اندکی بعد ابن علیوه عازم الجزیره شد و از آنجا به
تونس رفت. در آنجا بود که به طبع و نشر کتاب المِنَح القدوسیه اقدام کرد. سپس به طرابلس و از آنجا به استانبول رفت. ورود او به استانبول در
زمستان سال ۱۹۰۹-۱۹۱۰م مصادف با حوادث سیاسی و آشوبهای اجتماعی کشور
عثمانی بود که شیخ را به زودی مجبور به بازگشت به الجزایر کرد.
ابن علیوه در مستغانم به
ارشاد مریدان و تألیف کتب و رسایلی در
تصوف و ابراز و ترویج آراء خاص خود مشغول گردید. در همین احوال
خانقاههای مختلف ناحیه و به ویژه خانقاههای درقاوی به مخالفت با او برخاستند و در، نتیجه شیخ پس از ۵ سال بر آن شد که خود را از خانقاه اصلی درقاوی که در
مراکش بود، جدا کند.
وی شعبه مستقلی را در
طریقه شاذلیه به وجود آورد و آن را طریقه «
علویه درقاویه شاذلیه » نامید، و شاید شهرت او به شیخ علوی از همین جا باشد. یکی از انگیزههای شیخ در این کار وارد کردن خلوت نشینی در طریقه خود بود.
در این ایام وضع مالی شیخ نامطلوب بود و گاه از روی
اضطرار مجبور به فروختن
اثاث خانه خود میشد، در حالی که نمیخواست مریدانش از
فقر او آگاه شوند. انتشار قصاید شیخ اعتراض عامه را نسبت به او موجب شد. اولین رساله او در دفاع از تصوف و در پاسخ به
رساله مرآة الاخطاء ، نوشته یکی از استادان مدرسه علوم دینی تونس بود.
ابن علیوه در ۱۳۴۳ق/۱۹۲۲م به انتشار هفته نامهای با عنوان لسانالدین پرداخت و در ۱۳۴۷ق به جای آن هفته نامه دیگری به نام البلاغ الجزائری را انتشار داد. نشریه اخیر تا مدتی پس از فوت شیخ نیز منتشر میشد. در این نشریه بود که شیخ در ردّ عقاید
سلفیه که سخت با
صوفیه
عناد میورزیدند، مقالاتی نوشت.
سرانجام شیخ پس از سالها کوشش در نشر آراء و اشاعه طریقه خود در زادگاه و در جمع مریدانش دیده از جهان فروبست.
طریقه معنوی ابن علیوه طریقه درقاوی شاذلی بود که توسط
محمد ابن حبیب بوزیدی و
محمد بن قدّور وکیلی و
محمد بن عبدالقادر (
ابویعزی مهاجی ) به
عربی بن احمد در قاوی ، و مجموعاً با واسطه ۲۲ تن از مشایخ به شیخ
ابوالحسن شاذلی ، و سرانجام از طریق
جنید بغدادی و معروف کرخی به
علی بن موسی الرضا - علیهالسلام- و بنا به روایت دیگر از طریق
حسن بصری به امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب - علیهالسلام- متصل میشد. ابن علیوه به
تبعیت از
ابن عربی و بسیاری از
صوفیه مغرب گرایش به جنبه نظری و
عرفان و
تصوف داشت، ولی به عنوان مؤسس و قطب یک طریقه عرفانی با جنبههای عملی تصوف نیز آشنا بود. او نیز مانند مشایخ پیشین درقاوی شاذلی تأکید فراوان بر رعایت شریعت داشت و پیروان وی قبل از خواندن کتاب المنح القدوسیه مکلف به از برکردن کتاب
المرشد المعین فی علمالدین ابن عاشر بودند تا از این راه با دستورهای اولیه شرعی آگاه شوند.
این کتاب در بیان معانی باطنی فرائض نوشته شده و حاوی واردات قلبی مؤلف درباره کتاب الهی است و در حدود ۱۳۲۷ق به چاپ رسیده است
این کتاب در
علم
هیأت نوشته شده و ارتباط میان علم هیأت جدید و
مابعدالطبیعه در آن مورد توجه قرار گرفته است. به گفته مؤلف مطالب این کتاب معارفی است که از راه
مکاشفه بر او آشکار شده است
القول المقبول فیما تتوصل الیه العقول، درباره رابطه
اسلام و
ایمان و
احسان . این کتاب در ۱۹۱۳م نوشته شده.
الانموذج القرید المشیر لخاص التوحید فی معنی
انطواء الکتب السماویة فی نقطة باء بسم الله الرحمان الرحیم. چنانکه از عنوان آن برمیآید، این کتاب در بیان اسرار حروف نوشته شده و موضوع آن بیان
توحید محض و اندراج همه کتب آسمانی در باء بسم الله است. تألیف کتاب در ۱۹۱۰م انجام گرفته و در ۱۹۲۶م در الجزایر چاپ شده است.
لباب العلم فی سورة النجم، تفسیری است بر
سوره نجم که در ۱۹۱۵م نوشته شده و در ۱۹۴۸م در مستغانم به طبع رسیده است
دوحة الاسرار فی معنی الصلوة علی النبی المختار، رسالهای است کوتاه که در ۱۹۱۷م نوشته شده و در الجزایر به چاپ رسیده است؛
نورالاثمد فی سنّة وضع لید علی الید فی الصلوة، رسالهای است فقهی درباره گذاشتن دست راست بر روی دست چپ به هنگام خواندن
فاتحه در
نماز براساس
فقه مالکی . این رساله در ۱۹۲۶م در الجزایر به چاپ رسیده است
الرسالة العلویة، منظومهای است مشتمل بر هزار بیت درباره
کلام و فرایض اسلامی و
تصوف که به
تقلید از کتاب المرشد المعین ابن عاشر و به زبانی سادهتر سروده شده است.
القول المعروف فی الردّ علی من انکر التصوف، در دفاع از تصوف و در پاسخ به کتاب
المرآة لاظهار الدلالات عثمان بن مکی که در ۱۹۴۸م در مستغانم به چاپ رسیده است.
مبادی التأیید فی بعض مایحتاج الیه المرید، رسالهای است که به زبانی ساده برای مبتدیان
طریقه علوی نوشته شده است. بخش اول آن که درباره
اصول دین و
طهارت است، در ۱۹۲۶م به پایان رسید، ولی مؤلف آن را به اتمام نرساند. این رساله در ۱۹۴۸م در مستغانم به چاپ رسیده است.
تفسیر
سوره والعصر ، که در ۱۹۳۳م در مستغانم به چاپ رسیده است.
الله: القول المعتمد فی مشروعیة الذکر بالاسم المفرد. این کتاب در ۱۹۲۷م نوشته شده و در ۱۹۳۱م چاپ شده است.
رسالة الناصر معروف فی الذب عن مجدالتصوف. مطالب این رساله مجموعه دفاعیات ابن علیوه از
تصوف در برابر
سلفیه است. که در نشریة البلاغ الجزائری چاپ شده و در ۱۹۳۱م به صورت رسالهای مستقل در دمشق به چاپ رسید.
این کتاب نخستین بار در ۱۹۲۱م به چاپ رسید.
کحاله از کتابی به نام دیوان شعر علی الطریقة الصوفیة یاد میکند که ظاهراً باید همین کتاب باشد.
الفیة در فقه مالکی.
الابحاث العلویة فی الفلسفة الاسلامیة.
الشهائد و الفتاوی فیما صح لدی العلماء من امر الشیخ العلاوی. این کتاب مشتمل بر نامههای ابن علیوه است که به توسط ابن عبدالباری جمعآوری شده و در ۱۹۲۵م در تونس به چاپ رسیده است.
ابن علیوه در این کتاب به
تفسیر سوره حمد و ۴۰ آیه از سوره بقره پرداخته و سپس احتمالاً به سبب بیم از مطالب نامأنوس و غریبی که اظهار کرده بود، آن را ناتمام رها کرده است. نسخه خطی این کتاب در زاویه مستغانم موجود.
المواد الغیثیة لناشیء عن الحکم الغوثیة، که تعلیقهای است بر سخنان
شعیب ابومدین و احتمالاً در حدود ۱۹۱۰م نوشته شده است. بخشی از این کتاب در ۱۹۴۲م به چاپ رسیده است.
(۱) زرکلی، الاعلام.
(۲) عمر رضا کحاله، معجمالمؤلفین، بیروت، ۱۳۷۶ق/ ۱۹۵۷م.
(۳) زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة، قاهره، مطبعة الحجازی.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن علیوه»، شماره۱۵۳۹.