ابنسرج ابوجعفر محمد بن سنان تنوخی شیزری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ سَرْج، ابوجعفر
محمد بن سَنان
بن سرج
بن ابراهیم تَنوخى شَیزَری (۲۱۲-۲۹۳ق/۸۲۷ -۹۰۶م)،
مقری ،
محدّث و
قاضی حنفی شام.
اگرچه تاریخ تولد او در منابع تصریح نشده، ولى با توجه به اینکه
ابن عساکر وفات او را در ۲۹۳ق و در ۸۱ سالگى ضبط کرده، مىتوان تاریخ ولادت او را به دست آورد.
براساس پارهای قراین مىتوان نتیجه گرفت که او عمدتاً در شیزر (شام) اقامت داشته
، ولى برای استماع از برخى
مشایخ دمشق به آنجا رفته است
او
قرائت کسائی از
قاریان هفتگانه ، شیبة
بن نصاح از قاریان شاذّ
مدینه و احتمالاً قرائت دیگر قاریان را نزد مشایخى چون
احمد بن جُبیر انطاکى، میمون
بن حفص کوفى و به خصوص ابوموسى عیسى
بن سلیمان شیزری که هر سه از شاگردان
کسائی بودهاند، فراگرفت.
روایت او به خصوص از کسائى در سدههای ۵ و ۶ق/۱۱ و ۱۲م ،مورد عنایت مقریانى چون ابوعمرو دانى، هُذَلى، اندرابى، ابن سِوار، و سبط خیاط قرار داشته و در آثار ایشان ثبت گردیده، ولى در آثار متأخر متروک شده است.
از مهمترین راویان او در قرائت ابن شنبوذ شایان ذکر است.
در
حدیث نیز وی از مشایخى چون هشام
بن عمار، مسیب
بن واضح، عبدالوهاب
بن نجدة حوطى و عیسى
بن سلیمانى شیزری استماع و روایت کرده است.
در میان کسانى که از او روایت حدیث کردهاند، نیز مىتوان از
محدّثان برجستهای چون ابوجعفر طحاوی و سلیمان
بن احمد طبرانى یاد کرد
برخى از احادیث او را مىتوان در مطاوی کتب حدیث چون مشکل الاثار طحاوی یافت. ابن عساکر
نیز شماری از احادیث وی را گرد آورده است. در قرائت، ابن جزری
او را
ضابط (دقیق) شمرده، اما در
حدیث ، ذهبى روایت او را به گونهای ضعیف دانسته است.
البته دلیلى وجود ندارد که این گفته را طعنى در شخص ابن سرج بدانیم. جز قاری و محدّث، ابن سرج تا حدودی به عنوان یک
فقیه نیز مطرح بوده است. او
فقه حنفی را از استادش عیسى
بن سلیمان شیزری و او از
محمد بن حسن شیبانى فرا گرفت
ابن سرج یکى از مشایخى است که طحاوی
فقیه بزرگ
حنفی فقه محمد بن حسن شیبانى را از ایشان فرا گرفته است.
در منابع به
مذهب فقهى ابن سرج تصریح نشده، ولى اولاً از نقش او در انتقال مذهب
حنفی از
محمد بن حسن
بن طحاوی و ثانیاً چون نزدیکترین استاد ابن سرج که بیشترین تأثیر را بر او گذاشته، یعنى عیسى
بن سلیمان شیزری، حنفى بوده
، چنین مىنماید که او نیز حنفى بوده است. ابن سرج مدتى قاضى شیزر بوده
و به رغم اینکه مذهب حنفى در شام رواج چندانى نداشت، ظاهراً اعطای منصب
قضا به حنفیان امری متداول بوده است.
۱)ابن جزری،
محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۲ق/ ۱۹۳۳م.
۲)ابن جزری،
محمد، النشر فى قراءات
العشر، به کوشش على
محمد ضباع، قاهره، کتابخانه مصطفى
محمد.
۳)ابن عساکر، على، تاریخ مدینة دمشق، مصر، دارالنّشر.
۴)ابن ماکولا، على، الاکمال، به کوشش عبدالرحمان
بن یحیى معلمى، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
۵)اندرابى،
احمد بن ابى عمر، قراءات القرّاء المعروفین، به کوشش
احمد نصیف جنابى، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
۶)خطیب بغدادی،
احمد، تلخیص المتشابه، به کوشش سکینه شهابى، دمشق، ۱۹۸۵م.
۷)ذهبى،
محمد، المغنى، به کوشش نورالدین عتر، حلب، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
۸)ذهبى،
محمد، میزان الاعتدال، به کوشش على
محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
۹)طبرانى، سلیمان، المعجم الصغیر، به کوشش عبدالرحمان
محمد عثمان، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
۱۰)طحاوی،
احمد، مشکلالا¸ثار، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ق.
۱۱)مقدسى، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنسرج»، ج۳، ص۱۳۰۳.