ابنحاج ابوالعباس احمد بن محمد ازدی اشبیلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ حاج، ابوالعباس احمد بن محمد اَزدی اشبیلی (د ۶۴۷ یا ۶۵۱ق/۱۲۴۹ یا ۱۲۵۳م)، نحوی و ادیب
اندلسی و معاصر
ابن عصفور نحوی معروف
اندلسی است.
وی نزد استادان بزرگی چون شلوبین و
ابوالحسن دباج دانش آموخت.
با اینکه پدرش تاجر بود، با بزرگان
دانش و
ادب نشست و برخاست کرد و در زبان و ادب
عربی ممارست یافت،
تا آنجا که گفتهاند در میان شاگردان شلوبین کسی به درجه او نبود
و ابوالحسن دباج همنشینی با او را دوست میداشت.
اگرچه بیشتر شهرت او در
نحو است، اما فیروزآبادی
وی را مقری، اصولی، ادیب و محدث معرفی کرده است. وی در زمانی که بر ما معلوم نیست، از
اندلس رفت. از چگونگی این مسافرت گزارش روشنی در دست نیست و تنها
ابن سعید سربسته به آن اشاره کرده است و افزوده است. که وی به اسارت نیز گرفته شد و از «حضرت علية اميريه» یاری خواست و امیر وی را رهایی بخشید. او نیز به دربار
تونس روی آورد و پس از چندی در شمار اعیان دربار درآمد.
ابن حاج، این امیر را در ضمن
قصیدهای ستوده است.
سیوطی گوید:
ابن حاج در زبان عربی صاحب نظر و نیز حافظ
لغت و پیشاهنگ در
علم عروض بود و در این زبان چندان تبحر یافت که هیچ کس برتر و یا همپایه او نبود.
وی با
ابن عصفور که آن هنگام در اوج شهرت و اعتبار بود
به معارضه برخاست و کتابی بر رد المقرب وی نوشت.
اگرچه بسیاری دیگر از علمای
نحو بر کتاب
ابن عصفور اشکال کردهاند،
اما
ابن حاج خود را یگانه
مرد میدان
ابن عصفور میدانست، چنانکه گفته بود پس از مرگ من
ابن عصفور هر چه خواست با الکتاب سیبویه بکند، زیرا آنگاه کسی نیست که به او پاسخ گوید.
کسی از
ابن حاج به عنوان شاعر یاد نکرده جز
ابن سعید که
اشعاری از او آورده است
و این اشعار بر چیره دستی او دلالت دارد؛ اما همین
ابن سعید که مهمترین مأخذ درباره
ابن حاج است، هیچ یک از آثار او را نام نبرده است. این امر شاید از آنجا ناشی شده باشد که
ابن سعید کتاب خود را زمانی نوشته است که
ابن حاج و نوشتههای وی هنوز به آن پایه از شهرت و اعتبار نرسیده بوده، با اینکه کتاب
ابن سعید پیش از نگارش آثار
ابن حاج بوده است.
برخی از منابع متأخر به دلیل انتساب تألیفی درباره امامت به
ابن حاج، او را در شمار
شیعیان دانستهاند،
اما در هیچ یک از مآخذ کهن به مذهب او اشاره نشده است.
ابن حاج نوادهای به نام احمد بن محمد و معروف به
ابن حاج داشت که برخی از مآخذ او را با
جدش خلط کردهاند.
ثار منسوب به
ابن حاج که بیشتر آنها شرح و تعلیق بر نوشتههای دیگران است، بدین شرح است:
۱. شرحی بر الکتاب سیبویه که آن را شرحی غریب انگاشتهاند؛
۲ و ۳. کتابی در اشکال بر سر الصناعة
ابن جنی و نیز بر الایضاح؛
۴. مختصر خصائص
ابن جنی؛
۵. و ۶. نقدهایی بر کتاب المقرب
ابن عصفور در نحو و نیز بر
صحاح اللغة جوهری؛
۷. کتابی درباره
علم قوافی.
۱. مختصر المستصفی غزالی و حاشیه بر مشکلات آن؛
۲. کتابی درباره
امامت؛ ۳. کتابی درباره احکام سماع.
ابن حاج در
بشکره (در
الجزایر کنونی) درگذشت.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة.
(۲) احمد
ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، به کوشش محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۳) محمد
ابن خلیل، اختصار القدح المعلّی فی التاریخ المحلّی از
ابن سعید، به کوشش ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۴۰۰ق/ ۱۹۸۰م.
(۴) احمد
ابن قاضی، درة الحجال، به کوشش محمد الاحمدی ابوالنور، قاهره، ۱۹۷۰م.
(۵) محسن امین، اعیان الشیعة، به کوشش حسن امین، بیروت، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۶) عبدالرحمان سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.
(۷) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، البلغة، به کوشش محمد المصری، دمشقی، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۸) احمد مقری تلمسانی، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۹) سراج وزیر، محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد الحبیب الهیله، تونس، ۱۹۷۰م.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالعباس ابنحاج»، ج۳، ص۱۰۶۲.