ابنابیطی یحیی بن حمید طائی حلبی غسانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْن اَبی طَی، یحیی
بن حمید (یا حُمَیدة)
ابن ظافر طائی حلبی غسّانی (۵۷۵ - ۶۳۰ق /۱۱۷۹-۱۲۳۳م)، مورخ و ادیب
شیعی میباشد.
یاقوت او را در ۶۱۹ق /۱۲۲۲م در
حلب دیده است.
وی در حلب زاده شد.
کتبی از یاقوت نقل میکند که پدر یحیی را فرزندی نمیماند و شبی که یحیی به دنیا آمد،
کنیزی وی را بر بام برد. هوا سخت سرد بود. چشمان کودک پس از گریستن بسیار سپید شد و از آن پس پیوسته درد
چشم داشت. چون به
بلوغ رسید، آن قسمت از دیدگانش که سپید شده بود، روشن گشت.
پیشه پدرِ یحیی را برخی
نجّاری (النّجارة) نوشته و آوردهاند که بر همه نجاران حلب مقدّم بود و در نسب وی نیز «ابن نجار» را افزوده اند
و
ابن حجر «صنعة التجارة» ضبط کرده است.
یحیی
قرائت قرآن را نزد پدر آموخت و
فقه امامیّه را از
ابن شهرآشوب فراگرفت
و در
اصوال ، قرائات، لغت و جز آنها دستی یافت
و روایت
ابوعَمرْو نافع را تجرید کرد.
همچنین وی نزد تاج علی اشرف
بن اعز (یا اغر) (د ۶۱۰ق /۱۲۱۳م) به تلمذ پرداخت و
نهج البلاغة و مقداری از اشعار تاج علی را نزد او خواند.
ابن ابی طی
شعر نیز میگفت. وی، الملک
الظاهر بن صلاح الدین (والی حلب) (۵۸۲ -۶۱۳ق /۱۱۸۶-۱۲۱۶م) را
مدح گفت و در سلک شاعران و مقربان وی درآمد.
ابن ابی طی از ۵۹۷ق /۱۲۰۱م به آموزش اطفال پرداخت و تصنیف و تألیف را پیشه خویش ساخت و
روزی خود را از آن راه مییافت.
ابن خلکان از وی به عنوان ادیب حلبی یاد کرده و تاریخ او را «تاریخ کبیر» خوانده است.
ابن حجر از یاقوت نقل میکند که ابن ابی طی
تصنیف را دکان خویش و وسیله گذران
معاش ساخته بود. وی به تصانیف دیگران دست میبرد و با پس و پیش کردن و افزودن و کاستن مطالب کتب دیگران که در آنها رنج برده بودند، نامی عجیب بر آنها مینهاد و با کتابتی عالی عرضه میکرد.
همین مطلب را «
دایرة المعارف اسلام » درباره تألیفات ابن ابی طی - البته به گونه ای دیگر - بیان کرده است، اما به قول
آقابزرگ ، دور نیست که چون
شیعیان یاقوت را به علت عقیده نادرستش نسبت به
علی (علیهالسلام) - چنانکه ابن خلکان ذکر میکند
- از
سوریه گریزانده بودند، وی چنین
تهمت ها را بر ابن ابی طی وارد کرده است، بی آنکه از کتب مشخصی در این زمینه نام برده باشد.
مهم ترین اثر ابن ابی طی تاریخ بزرگ او به نام «معادن الذهب فی تاریخ الملوک و الخلفاء و ذوی الرُّتب» است که مورد استفاده مورخان پس از وی به ویژه
ابن فرات و
ابوشامة قرار گرفته و برگرفته های مهمی از آن در آثار این دو مورخ محفوظ مانده است.
همچنین ابن خلکان،
ابن شحنه،
راغب،
صفدی
و ذهبی
از تاریخ او نقل و استفاده کرده اند.
فصولی از «معادن الذهب» به حکومت «
صلاح الدین» و فرزندش «
الظّاهر» اختصاص داشته و نیز دارای اطلاعات با ارزشی درباره تاریخ
شام ،
جنگ های صلیبی ، تاریخ
ایران ،
مصر و
عراق بوده است. در همین مأخذ به شیوه ای از «معادن» سخن رفته که گویا اصل کتاب در دسترس نویسنده آن بوده، اما وجود نسخه ای از آن محقق نشده است.
شماری از دیگر آثار ابن ابی طی که در کتب پس از وی یادی از آنها شده، عبارتند از :
اخبار شعراء الشیعة یا اخبار الشعراء السّبعة،
بیان المعالم،
تاریخ العلماء،
تاریخ مصر،
تهذیب الاستیعاب قرطبی،
الحاوی فی رجال الامامیة،
حوادث الزمان در ۵ مجلد به ترتیب حروف،
خلاصة الخلاص فی آداب الخواص در ۱۰ مجلد،
رواة الشیعة،
سلک النظام فی اخبار الشام،
شرح نهج البلاغة در ۶ مجلد،
طبقات الامامیة که ابن حجر در ذکر یغوث صحابی از آن نقل میکند،
طبقات العلماء
عقود الجواهر فی سیرة الملک
الظاهر،
فضائل الائمّة در ۴ مجلد،
کتاب السیر در ۳ مجلد،
کنز الموحدین فی سیرة
صلاح الدین،
مختار تاریخ المغرب،
مناقب الائمة الاثنی عشر،
المنتخب فی شرح لامیة العرب.
فهرست مفصلی از دیگر تألیفات ابن ابی طی در فوات الوفیات
آمده است.
(۱) آقابزرگ، الذریعة.
(۲) آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعة، قرن ۷، بیروت، ۱۹۷۲م.
(۳) آقابزرگ، مصفّی المقال، تهران، ۱۳۷۸ق.
(۴) ابن حجر عسقلانی احمد، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۵) ابن حجر عسقلانی احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹ق.
(۶) ابن خلکان، وفیات.
(۷) ابن شحنه محمد، الدّرّ المنتخب فی تاریخ مملکة حلب، به کوشش یوسف الیان سرکیس، بیروت، ۱۹۰۹م.
(۸) ابن فرات محمد، تاریخ، به کوشش حسن محمد شماع، بغداد، ۱۳۸۶ق.
(۹) ابوشامة عبدالرحمان، الروضتین النّوریة و الصلاحیة، روایت یوسف شافعی، قاهره، ۱۲۸۷ق، جم.
(۱۰) برق غلام جیلانی، مورخین اسلام، لاهور، ۱۹۶۸م.
(۱۱) بغدادی اسماعیل پاشا، ایضاح المکنون، استانبول، ۱۳۶۴ق /۱۹۴۵م.
(۱۲) حاجی خلیفه، کشف الظنون، استانبول، ۱۹۴۱م.
(۱۳) دجیلی عبدالصاحب عمران، اعلام العرب فی العلوم و الفنون، نجف، ۱۳۸۶ق.
(۱۴) ذهبی شمس
الدین محمد، العبر، به کوشش فؤاد سید، کویت، ۱۹۶۱م.
(۱۵) راغب محمد، اعلام النّبلاء، حلب، ۱۳۴۲- ۱۳۴۳ق.
(۱۶) زرکلی خیرالدین، الاعلام، بیروت، ۱۳۸۹ق.
(۱۷) صفدی خلیل، نَکْت الهمیان، به کوشش احمد زکی بک، قاهره، ۱۳۲۹ق.
(۱۸) صفدی خلیل، الوافی الوفیات، ویسبادن، ۱۹۶۲، ۱۹۸۰م، ج ۱، ۱۰.
(۱۹) کتبی محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۷۳م.
(۲۰) نصرالله ابراهیم، حلب و التّشیّع، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق.
(۲۱) دائرةالمعارف اسلام.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنابیطی»، ج۲، ص۸۳۴.