ابنودعان ابونصر محمد بن علی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ وَدْعان، ابونصر محمد بن علی بن عبید اللـه بن احمد، محدث و قاضی موصلی در
سدۀ ۵ق است.
او به گفتۀ خویش در نیمۀ
شعبان ۴۰۲ (۱۳ فوریۀ ۱۰۱۲) متولد شد و از خردسالی به فراگیری
حدیث روی آورد.
از شیوخ او حسین بن محمد بن جعفر صیرفی، محمد بن علی بن محمد بن بحشل و به ویژه
عمویش ابوالفتح
احمد بن عبید الله ودعانی را میتوان یاد کرد.
ابن ودعان چندگاهی تصدی
قضای موصل را داشت و به همین سبب در منابع قاضی و حاکم خوانده شده است.
او بارها به
بغداد سفر کرده است.
وی پس از بازگشت از بغداد، در
محرم یا
ربیعالاول ۴۹۴/ نوامبر ۱۱۰۰ یا ژانویۀ ۱۱۰۱ در موصل درگذشت.
از نظر شخصیت
رجالی، گرچه نقادانی چون
قاسم ابن عساکر،
ابوطاهر سلفی،
ابن ناصر سلامی و
شجاع ذهلی امانت ابن ودعان را در نقل حدیث مورد تردید قرار داده و حتی او را کاذب و جاعل خواندهاند، اما سمعانی روایات او از ثقات را قابل اعتماد دانسته و گویی خواسته است بدین گونه انتقاد را از شخص ابن ودعان به مشایخ ضعیف او بازگرداند.
آنچه نام ابن ودعان را برای
نسلهای بعد باقی گذاشت، تألیفی با عنوان
الاربعون بود که شاگردانش آن را در نقاط مختلف از
ایران تا
اندلس انتشار دادند. از جملۀ آنان سزاوار است از ابوطاهر سلفی، ابوالفضل یحیی بن عطاف موصلی، ابو عبداللـه محمد بن فضل فراوی، ابوبکر محمد بن محمود جوهری، مروان بن علی طنزی و محمدهادی مصری نام برده شود.
این تألیف که به
الاربعون الودعانیه شهرت یافته، مجموعهای از ۴۰ حدیث در باب
اخلاق و
زهد است که از
خطب و
مواعظ پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) گزیده شده است. حتی آنان که از نظر
فن حدیث نظر مساعدی نسبت به این کتاب نداشتهاند، شیوایی و زیبایی بیان روایات آن را ستودهاند.
این خصیصه موجب شد تا الاربعون ابن ودعان به سرعت دروازههای موصل را پشت سر نهاده، در کمتر از ۱۰۰
سال از رشق تا
خراسان و از
غرب تا اندلس تداول پیدا کند و مورد توجه قرار گیرد،
در سدۀ ۸ق عبدالعزیز بن احمد بارجیلغی
الاربعون ابن ودعان را شرح کرده است. نسخههای خطی این شرح در
برلین،
استانبول و
اسکندریه یافت میشود. همچنین در این سده عالم
شیعی،
حسن بن ابی الحسن دیلمی متن کاملی از
الاربعون را با تجرید اسانید آن در کتاب
اعلامالدین نقل کرده است. پراکندگی نسخههای متعدد از
الاربعون ابن ودعان در کتابخانههای سراسر
جهان، نشان از آن دارد که این متن در طول
قرنها رونق خود را از دست نداده است. از آن جمله میتوان به نسخ خطی کتابخانههای ملی
پاریس، دارالکتب
مصر و ظاهریۀ دمشق اشاره نمود.
از نظر نقد فنی،
الاربعون ابن ودعان همواره مورد شدیدترین حملات قرار گرفته است. به اعتقاد قدیمیترین ناقدان این متن، ابن ناصر و سلفی، مبنای کتاب ابن ودعان بر اربعین زید بن رفاعه بوده است
و براساس این نظر تنها نقش ابن ودعان این بوده که به شیوۀ مستخرجنویسان، متن چهل حدیث زید را از طریق غیر او روایت کند. درواقع لبۀ تیز حملۀ ناقدان آنگاه متوجه ابن ودعان میگردد که ابراز میدارند که وی در این تألیف به جای ارائۀ اسانید واقعی، به
جعل اسانید ساختگی که ظاهری فریبنده دارند، پرداخته است. همچنین آنان با جاعل شمردن زید بن رفاعه، مؤلف اولیۀ متن و اظهار اینکه متون احادیث این کتاب تلفیقی است از کلمات پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) با گفتههای
لقمان و دیگر حکیمان، از حیث متن نیز آن را مورد نقد قرار دادهاند. چنانکه اشاره شد، یکی از ناقدان ابوطاهر سلفی بود که رسالهای در نقد
الاربعون ابن ودعان نوشته است و گفتنی است که اینگونه نقدها در دورههای بعد نیز از جانب نقادانی چون
ابن جوزی،
مزی،
ذهبی و ابن حجر صورت گرفته است.
(۱) احمد ابن ایبک، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م.
(۲) عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، المنتظم، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۹ق.
(۳) احمد بن علی ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۹ق.
(۴) محمد ابن خیر اشبیلی، فهرسه، به کوشش فرانسیسکو کودرا، بغداد، ۱۹۶۳م.
(۵) قاسم بن علی ابن عساکر، اربعین الحافظ السلفی و التعریف برواتها، نسخۀ خطی کتابخانۀ ظاهریه، شم ۲۷۹ حدیث.
(۶) مبارک بن احمد ابن مستوفی، تاریخ اربل، به کوشش سامی صقار، بغداد، ۱۹۸۰م.
(۷) خدیویه، فهرست.
(۸) حسن بن ابی الحسن دیلمی، اعلامالدین، قم، ۱۴۰۸ق.
(۹) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، مؤسسه الرساله.
(۱۰) محمد بن احمد ذهبی، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۳م.
(۱۱) عبدالکریم رافعی، بن محمد، التدوین، حیدرآباد دکن، ۱۹۸۴م.
(۱۲) محمد بن سلیمان رودانی، صله الخلف بموصل السلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۱۳) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
(۱۴) ظاهریه، خطی (حدیث).
(۱۵) یاقوت حموی، معجم البلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنودعان»، ج۵، ص۱۸۸۰.