ابن غضائری (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احمد بن حسین غضائری (نیمه اول
قرن پنجم هجری) از
محدثان و رجال شناسان
امامیه در قرن پنجم هجری قمری بود. ایشان در
جرح و تعدیل بسیار سخت گیر بود و بسیاری از راویان ثقه و مشهور از تیغ جرح او در امان نبودند.
ابوالحسین (ابوالحسن)
احمد بن حسین
بن عبیداللّه معروف به ابن غضائری منسوب به غضایر جمع غضاره (سفال یا ظرف غذاخوری) یا جمع مخضیره (منطقهای حاصلخیز) است و بدان دلیل که جد او سازنده یا فروشنده این گونه ظروف بوده یا در مکانی خوش آب وهوا میزیستند، به غضائری معروف شده است.
پدرش از
مشایخ نجاشی (م
۴۵۰ق) و
شیخ طوسی (م
۴۶۰ق) بوده و در سال
۴۱۱ق درگذشته است.
از حیات فردی و اجتماعی ابن غضائری اطلاع چندانی در دست نیست و نجاشی و شیخ طوسی که معاصر وی بودهاند در کتابهای خود هیچ نامی از او نیاوردهاند؛ گرچه نجاشی در برخی موارد از او نقل کرده است.
وی از بزرگان امامیه و از محدثان مورد اعتماد و ثقه بود.
برخی ابن غضائری را در رجال شناسی برتر از نجاشی و
علامه حلی (م
۷۲۶ق) دانستهاند.
یاقوت شخصی با همین نام و
نسب را
ادیب، فاضل و دارای خطی خوش به سبک
ابن مُقله (م
۳۳۸ق) شمرده
که ظاهراً منظور او همین فرد است.
نجاشی به همراه ابن غضائری از محضر پدر ابن غضائری
و
ابن عبدون (م
۴۲۳ق) استفاده کردهاند؛
ولی اینکه خود ابن غضائری نیز از مشایخ نجاشی باشد قطعی و مسلم نیست. گرچه از برخی تعبیرهای نجاشی بر میآید وی شاگرد
احمد بوده
و برخی از اهل رجال نیز شاگردی او را نزد
احمد تایید کردهاند.
ابن غضائری در حیات شیخ طوسی و نجاشی و در نیمه اول قرن پنجم بدرود حیات گفت. نجاشی در موارد متعدد در رجال خود بر او رحمت فرستاده
و از گفته شیخ طوسی در مقدمه الفهرست،
وفات او قبل از چهل سالگی استظهار میشود.
شکی نیست وی تالیفاتی در
علم رجال داشته است. شیخ طوسی متذکر شده است
احمد بن حسین دو کتاب یکی در مصنفات و دیگری در
اصول نگاشت. او در این دو کتاب بیش از پیشینیان کوشش کرد تا به تفصیل، آثار امامیه را معرفی کند؛ ولی بعد از مرگش قبل از اینکه کسی بتواند این دو کتاب را نسخه برداری کند، به دست برخی از ورثهاش از بین رفت.
بااین حال،
محقق شوشتری معتقد است از تعبیرهای متعدد نجاشی چنین بر میآید که آثار ابن غضائری به دست نجاشی رسیده است.
دو کتاب دیگر در علم رجال یکی در ممدوحان و دیگری درباره ضعفاء برای ابن غضائری گفتهاند
که ظاهراً غیر از دو کتاب قبلی است. علامه حلی در ذیل
عمر بن ثابت عجلی از هر دو کتاب الضعفاء و الممدوحین او نقل کرده است.
وی در موارد دیگر نیز از این دو کتاب استفاده کرده است.
اما در مقام
تعارض،
توثیق شیخ طوسی و نجاشی را بر
جرح ابن غضایری مقدم داشته است.
آقابزرگ تهرانی نیز به استناد سخنی از نجاشی (وقال
احمد بن الحسین فی تاریخه)، کتابی دیگر در رجال به نام تاریخ برای او فهرست کرده است و از تاریخ ابن عقده که درباره
راویان شیعه و
سنی بوده، استفاده کرده است که باید این کتاب نیز درباره
روات شیعه و سنی نوشته شده باشد؛ ولی در جایی دیگر احتمال داده ضمیر «فی تاریخه» در سخن نجاشی، به تاریخ وفات
احمد بن محمد بن خالد برقی برگردد، نه به خود ابن غضائری.
گفتنی است چون ضمیر به پس از خود بر نمیگردد، درست تر آن است که بگوییم مراد از تاریخ، یکی از کتب رجالی ابن غضائری میباشد و اطلاق کتاب تاریخ به کتب رجالی امری شایع است. اما آنچه اکنون به نام الرجال لابن الغضائری موجود است، در واقع همان کتاب الضعفاء منسوب به اوست که
احمد بن طاووس حلی (م
۴۷۳ق) آن را در کتاب حل الاشکال خود گنجانده است. ابن طاووس در کتاب خود تصریح میکند کتاب ابن غضائری منسوب به اوست و به طریق روایت به دست او نرسیده است؛
با وجود این، شاگردان سیدبن طاووس، یعنی علامه حلی و
ابن داود نیز محتوای کتاب حل الاشکال از جمله کتاب منسوب به ابن غضائری را در کتاب خود آوردهاند. مولی
عبداللّه شوشتری (م۱۰۲۱ق) هم عبارات کتاب الضعفاء را از این کتاب استخراج کرده و طبق حروف مرتب کرده است. پس از او شاگردش مولی
عنایة اللّه قهپایی نیز، تمام آنچه را استادش استخراج کرده بود، در کتاب مجمع الرجال آورد.
محقق جلالی متن کتاب الرجال لابن الغضایری را که مشتمل بر ۱۵۹ عنوان میشود، بازیابی کرده و در بخشی به عنوان مستدرکات، با استفاده از نجاشی،
احمد بن علی، رجال نجاشی، حلی و ابن داود، عناوین کتاب را به ۲۲۵ مورد رسانده است.
به هرحال، مجلسی بر این کتاب اعتماد نکرده و مینویسد: اعتماد بر این کتاب موجب رد بیشتر
اخبار کتابهای مشهور میشود؛
زیرا به گفته
وحید بهبهانی، وی بسیاری از راویان ثقه و مشهور را جرح کرده و کمتر کسی از تیغ
جرح او در امان مانده است.
آقابزرگ تهرانی نیز قاطعانه نسبت این کتاب را به ابن غضائری رد کرده است؛
همچنین
خویی معتقد است انتساب آن به ابن غضائری ثابت نشده است و احتمالاً بعضی از مخالفان آن را نوشته و به ابن غضائری نسبت دادهاند.
در مقابل،
فاضل تونی و برخی دیگر بالاخص محقق جلالی درباره نسبت این کتاب به ابن غضائری و صحت محتوای آن به دیده اعتماد نگریستهاند.
(دیگر منابع:
)
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از
مقاله «ابن غضائری»، ج۳، ص۴۶.