ابن جریج (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوولید عبدالملک بن عبدالعزیز مکی (
۸۰-
۱۵۰ق)، معروف به ابن جُرَیج،
محدث،
فقیه، حافظ، قاری و مفسر
قرن دوم هجری قمری در
مکه بود.
ابوولید عبدالملک بن
عبدالعزیز بن جریج
مکّی اموی قرشی رومی، معروف به ابن جُرَیج، محدث، فقیه، حافظ، قاری و مفسر
مکی بود. در سال ۸۰ق در سال سیل مکه
عام جحاف،
در شهر مکه به دنیا آمد و همانجا رشد کرد.
گویند که جد وی جریج، در اصل بردهای رومی از آنِ ام حبیب دختر جُبیر و همسر
عبدالعزیز بن عبدالله بن خالد بن اسید اموی بود و از اینرو، او را به
عبدالعزیز نسبت دادهاند.
ابن جریج دانش خویش را از بزرگانی چون
عطاء بن ابی رباح،
عمرو بن دینار،
زهری،
مجاهد و
امام صادق (علیهالسّلام) فرا گرفت
و به گفته خویش مدت هیجده یا بیست سال ملازم عطاء بود و پس از آن هفت سال در حلقه درس عمرو بن دینار دانش آموخته است.
به گفته
احمد بن حنبل، او انبان علم بود.
ایشان خود از
تابعین است، ولی
صحابه خردسال
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را درک کرده است.
ابن جریج برای نشر دانش خود نخست به
یمن مسافرت کرد و در زمان حکومت
سفیان بن معاویه به
بصره رفت
و سپس به
بغداد نزد
منصور دوانیقی (خلافت
۱۳۶-
۱۵۸ق) شتافت و کتاب تالیفی خود را که حاوی احادیث
ابن عباس بود، به منصور عرضه داشت و مدعی شد که هیچ کسی چون او آنها را جمع نکرده است، اما منصور صله و انعامی به وی نداد.
ابن جریج شاگردان بسیاری تربیت کرد که برجستهترین آنها کسانی چون
اوزاعی،
سفیان ثوری،
سفیان بن عیینه،
حماد بن سلمه،
وکیع و بسیاری دیگر بودهاند.
گویند که وی یکی از پنج محدث بزرگ مکه و از جمله شش تدوین کننده نخست حدیث بود.
ابن خلکان مینویسد که ایشان نخستین کسی بود که در
اسلام به تدوین کتاب پرداخته است.
عطاء سفارش میکرد که پس از او پرسشهای خود را از ابن جریج بپرسند.
ابن سعد به نقل از
واقدی، او را ثقه و کثیرالحدیث دانسته است.
بعضی او را در عین
ثقه بودن،
مُدلّس دانستهاند،
شاید از آنجهت که او
متعه را
جایز میدانسته یا وی را به آن متهم کرده باشند. گویند که وی شصت یا نود زن را متعه کرده است.
وی از آموختههای خود آثاری با عنوان السنن، مناسک الحج و تفسیر القرآن پدید آورد.
تاریخ درگذشت او به اختلاف نقل شده،
اما ابن سعد آن را در دهه اول
ذی حجه سال ۱۵۰ق در ۷۶ سالگی دانسته است.
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۴۹۹-۵۰۰، برگرفته از مقاله «عبدالملک
مکی».