ابن بازیار (مقالهدوم)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابن بازیار (م.
۳۵۲ق)
ادیب و
کاتب مشهور
قرن چهارم هجری قمری بود و به عنوان ندیم
سیف الدوله حمدانی شناخته میشد. او در دربار
عباسیان و سپس دربار
سیف الدوله حمدانی، نقشهای مهمی ایفا کرد و در سال ۳۵۲ هجری قمری درگذشت.
ابوعلی احمد بن نصر بن حسین بن بازیار حلبی خراسانی معروف به ابن بازیار، ادیب، کاتب و ندیم سیف الدوله حمدانی (حکومت
۳۳۳-
۳۵۶ق) که نیای وی از خراسان بودهاند.
پدرش نصر در زمان خلافت
معتضد عباسی (
۲۷۹-
۲۸۹ق) به
سامرا کوچید و به دربار معتضد راه یافت. حرفه نصر، تربیت باز و مرغان شکاری دیگر بود؛ ازاین رو معتضد یک نوع از مرغان شکاری خود را به او سپرد.
ظاهراً نخستین خبر از ابن بازیار مربوط به سال
۳۰۹ هجری است که در این سال، وی در جریان محاکمه
حسین بن منصور حلاج (م. ۳۰۹ق) در
بغداد به نمایندگی از دایی خود
ابوالقاسم علی بن محمد بن حواری که از دولتمردان عصر خود بوده، در مجلس حضور داشت.
این نشان میدهد وی در دستگاه خلافت
مقتدر (
۲۹۵-
۳۲۰ق) دارای مقام و منزلتی بوده است. در سال
۳۳۰ هجری که
ابواسحاق محمد بن احمد اسکافی قراریطی در بغداد به وزارت
متقی عباسی (
۳۲۹-
۳۳۳ق) رسید، ابن بازیار را در
دیوان مغرب و
زمام سواد به کار گماشت.
سپس به شفاعت
ابن مکرم، کاتب
ناصرالدوله حمدانی (برادر سیف الدوله)
دیوان مشرق،
زمام برّ و
زمام مغرب را نیز بر عهده گرفت.
پس از سال ۳۳۳ هجری که سیف الدوله به امارت
حلب دست یافت،
ابن بازیار در حلب به عنوان ندیم خاص سیف الدوله تا پایان عمر در کنار او بود.
گفته شده هنگامی که
ابوالعباس صفری، از شعرای دربار سیف الدوله گرفتار حبس شد، ابیاتی از زندان برای ابن بازیار فرستاد و در آن از وی درخواست کمک کرد.
آثار ابن بازیار را
- تهذیب البلاغه
- و کتاب اللسان ذکر کردهاند.
همچنین
یاقوت حموی ذیل «عین جاره»، منطقه و زمین حاصلخیزی در اطراف حلب که
سیف الدوله به اقطاع به ابن بازیار واگذار کرده بود، حکایتی نقل کرده و میگوید: این حکایت به خط ابوعلی ابن بازیار در الاصل ذکر شده است.
ابن بازیار سرانجام در سال ۳۵۲ هجری در زمان حیات سیف الدوله از دنیا رفت،
ولی پیکر او را به بغداد بردند و در آنجا به خاک سپردند. پس از درگذشت وی، سیف الدوله پیوسته از او یاد میکرد و بر او رحمت میفرستاد واندرزهای او را به یاد میآورد.
(دیگر منابع:
)
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد حلبی»، ج۲، ص۸۷.