إحتجاج
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احتجاج اقامه
حجّت و
دلیل برای اثبات
حقّ میباشد.
احتجاج از باب افتعال بهمعنای اقامه
حجّت بر مدّعا است. «احتجّ بالشّیء أی اتّخذه حجّةً = به چیزی احتجاج کرد یعنی آن را حجّت قرار داد».
حجّت در لغت به معنای
دلیل و برهان است و علّت نامگذاری آن به حجّت، این است که از ریشه «حجّ» بهمعنای قصد گرفته شده و
دلیلی که با آن مدّعا اثبات میشود، مقصود شخص احتجاجکننده است
یا به واسطه
دلیل، اثبات مدّعا قصد میشود
یا آنکه
دلیل، خود قصد اثبات مدّعا را دارد
به گفته برخی، حجّت،
دلالت روشن برای اثبات مقصد حق و درست است.
و براساس نقل برخی دیگر، حجّت، چیزی است که بر صحّت ادّعا
دلالت میکند.
حجّت در
منطق ، تصدیقات معلومی است که باعث نیل به شناخت تصدیق مجهول میشود.
و آن بر سه قسم است:
قیاس ،
استقرا و
تمثیل . قیاس نیز از جهت مادّه، به
صناعات خمس (برهان،
جدل ،
خطابه ،
شعر و
مغالطه ) تقسیم میشود
و در
اصول فقه،
دلیلی است که واسطه اثبات
احکام شرعی برای متعلّق خود باشد.
موضوع احتجاج در
قرآن کریم از واژه حجّت که در ۷
آیه آمده است، استفاده میشود.
این مفهوم، از آیات دیگری نیز قابل انتزاع است که در آنها به موارد ذیل پرداخته شده:
۱.
اعجاز قرآن و
تحدّی بر آن و دیگر معجزات که نوعی احتجاج عملی است.
۲. احتجاج از راه
مباهله.
۳. احتجاج از راه مَثَل زدن و
تشبیه.
۴. سفارش به استفاده از
حکمت ،
موعظه حسنه و جدال أحسن برای دعوت به حقّ
و بهکارگیری روشهای مذکور.
آیات دیگری نیز که در آنها بر
ربوبیت عام
خداوند و
معاد استدلال شده، با موضوع احتجاج در ارتباط است.
(۱)الاحتجاج.
(۲) الاشارات والتنبیهات.
(۳)
اصول
الفقه، مظفر.
(۴) تاجالعروس من جواهرالقاموس.
(۵) التبیان فی تفسیر القرآن.
(۶) التعریفات.
(۷) تفسیر آسان (منتخبی از تفاسیر معتبر).
(۸) تفسیر التحریروالتنویر.
(۹) تفسیر المراغی.
(۱۰) تفسیر المنار.
(۱۱) تفسیر منهجالصادقین.
(۱۲) تفسیر موضوعی قرآن کریم.
(۱۳) تفسیر نمونه.
(۱۴) تفسیر نورالثقلین.
(۱۵) جامعالبیان عن تأویل آی القرآن.
(۱۶) روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم.
(۱۷) شرح المنظومة السبزواری.
(۱۸) فرائدالاصول.
(۱۹) الکشاف.
(۲۰) لسانالعرب.
(۲۱) مجمعالبیان فی تفسیر القرآن.
(۲۲) مفردات الفاظ القرآن.
(۲۳) المنطق.
(۲۴) المیزان فی تفسیر القرآن.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«احتجاج».