• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَدْعیاء (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَدْعِیاء: (فِی اَزْواجِ اَدْعِیآئِهِمْ)
«اَدْعِیاء» جمع‌ «دَعِیّ» به معنای پسرخوانده است.



(وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا) (به خاطر بياور زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيز به او نعمت داده بودى به فرزند خوانده‌ات «زید» مى‌گفتى: «همسرت را براى خود نگاه‌دار و از خدا بپرهيز» و در دل خود چيزى را پنهان مى‌داشتى كه خداوند آن را آشكار مى‌كند؛ و از مردم مى‌ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد و از او جدا شد، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده‌هايشان -هنگامى كه از آنها بى نياز شدند و آنها را طلاق دادند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است و سنّت غلط تحريم‌ اين زنان بايد شكسته شود).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: خدای تعالی بر پیامبر خود واجب کرده بوده که باید با همسر زید، پسر خوانده‌اش ازدواج کند، تا به این وسیله همه بفهمند که همسر پسر خوانده محرم انسان نیست، و سایر مسلمانان نیز می‌توانند با همسر پسر خوانده‌هایشان ازدواج کنند، رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) این معنا را در دل پنهان می‌داشت، چون از اثر سوء آن در مردم می‌ترسید، خدای تعالی با عتاب (وَ تَخْشَی النَّاسَ وَ اللَّهُ اَحَقُّ اَنْ تَخْشاهُ) او را امنیت داد؛ و با این عتاب می‌خواهد آن جناب را نصرت و تایید کند تا جبران طعن طاعنان بیمار دل را بکند. یکی از ادله‌ای که دلالت دارد بر اینکه منظور از آیه مورد بحث تایید و انتصار آن جناب است، که به صورت عتاب آمده، این است که بعد از آن جمله فرموده: (فَلَمَّا قَضی‌ زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها) همین که زید از همسرش صرف نظر کرد، ما او را به ازدواج تو در می‌آوریم، و از این تعبیر به خوبی پیداست که گویی ازدواج با زینب از اراده و اختیار رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) خارج بوده، و خدا اینکار را کرده، دلیل دومش جمله (وَ کانَ اَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا)) «کارهای خدا انجام شدنی است»، می‌باشد، که باز داستان ازدواج را کار خدا دانسته.
پس جمله‌ (فَلَمَّا قَضی‌ زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها) نتیجه‌گیری از مطالب قبل است، که می‌فرمود: (وَ تُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ)، و حاصل مجموع آن دو این است که، خدا آنچه را تو پنهان کرده‌ای آشکار می‌سازد، پس به زودی بعد از آنکه زید او را طلاق داد به ازدواج تو در می‌آوریم و تعبیر قضای وطر، کنایه است از بهره‌مندی از وی، و هم‌خوابگی با او، و جمله‌ (لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی اَزْواجِ اَدْعِیائِهِمْ اِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً) تعلیل ازدواج مورد بحث، و بیان مصلحت این حکم است، می‌فرماید: اینکه ما زینب را به ازدواج تو در می‌آوریم، و این عمل را حلال و جایز کردیم، علتش این است که خواستیم مؤمنین در خصوص ازدواج با همسران پسر خوانده‌هایشان، بعد از آنکه بهره خود را گرفتند، در فشار نباشند، آنها نیز می‌توانند با همسران پسرخوانده خود ازدواج کنند.
از اینجا روشن می‌شود که آنچه رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) در دل پنهان می‌داشته همین حکم بوده، و معلوم می‌شود این عمل قبلا برای آن جناب واجب شده بود، نه اینکه رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) آن طوری که بعضی‌ از مفسرین گفته‌اند عاشق زینب شده باشد، و عشق خود را پنهان کرده باشد، بلکه وجوب این عمل را پنهان می‌کرده. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۳۴۴.    
۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۷.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۳.    
۵. زمخشری، کشاف، ج۳، ص۵۴۱.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۸۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۲۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۲۷-۱۲۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۶۵.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «أَدْعِیاء»، ص۳۳.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره احزاب | لغات قرآن




جعبه ابزار