• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیه امن یجیب (علوم قرآنی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیه امن یجیب به آیه ۶۲ نمل، درباره اجابت دعای مضطر، و در شان حضرت مهدی علیه‌السّلام اطلاق می‌شود.



به آیه ۶۲ سوره نمل «آیه امن یجیب» می‌گویند: (امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض ا اله مع الله قلیلا ما تذکرون)؛ «یا کسی که دعای مضطر را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرار می‌دهد، آیا معبودی با خداست؟ کمتر متذکر می‌شوید! ».


در آن هنگام که تمام درهای عالم اسباب به روی انسان بسته شده، و از هر نظر درمانده و مضطر می‌گردد، تنها کسی که می‌تواند قفل مشکلات را بگشاید، و نور امید در دلها بپاشد، و درهای رحمت به روی انسانهای درمانده بگشاید، تنها ذات پاک او است. از آنجا که این واقعیت به عنوان یک احساس فطری در درون جان همه انسانها است، بت پرستان نیز به هنگامی که در میان امواج خروشان دریا گرفتار می‌شوند تمام معبودهای خود را فراموش کرده، دست به دامن لطف «الله» می‌زنند، همانگونه که قرآن می‌گوید: (فاذا رکبوا فی الفلک دعوا الله مخلصین له الدین)؛ «هنگامی که سوار کشتی می‌شوند خدا را می‌خوانند در حالی که پرستش را مخصوص او می‌دانند».
در این آیه، خداوند می‌فرماید: نه تنها مشکلات و ناراحتیها را بر طرف می‌سازد بلکه شما را خلفای زمین قرار می‌دهد. منظور از «خلفاء الارض» ممکن است به معنای ساکنان زمین و صاحبان آن باشد، چرا که خدا با آن همه نعمت و اسباب رفاه و آسایش و آرامش که در زمین قرار داده انسان را حکمران این کره خاکی ساخته، و او را برای سلطه بر آن آماده کرده است. مخصوصا هنگامی که انسان در اضطرار فرو می‌رود و به درگاه خدا رو می‌آورد و او به لطفش بلاها و موانع را بر طرف می‌سازد، پایه‌های این خلافت مستحکم تر می‌شود. و نیز ممکن است اشاره به این باشد که خدا ناموس حیات را چنین قرار داده که دائما اقوامی می‌آیند و جانشین اقوام دیگر می‌شوند که اگر این تناوب نبود تکاملی صورت نمی‌گرفت.
گرچه خداوند دعای همه را- هر گاه شرائطش جمع باشد- اجابت می‌کند ولی در آیات فوق مخصوصا روی عنوان «مضطر» تکیه شده است، به این دلیل که یکی از شرائط اجابت دعا آن است که انسان چشم از عالم اسباب بکلی برگیرد و تمام قلب و روحش را در اختیار خدا قرار دهد، همه چیز را از آن او بداند و حل هر مشکلی را به دست او ببیند، و این درک و دید در حال اضطرار دست می‌دهد. درست است که عالم، عالم اسباب است، و مؤمن نهایت تلاش و کوشش خود را در این زمینه به کار می‌گیرد ولی هرگز در جهان اسباب گم نمی‌شود، همه را از برکت ذات پاک او می‌بیند، دیده‌ای نافذ و سبب سوراخ کن دارد که اسباب را از بیخ و بن بر می‌کند، و در پشت حجاب اسباب، ذات «مسبب الاسباب» را می‌بیند و همه چیز را از او می‌خواهد. آری اگر انسان به این مرحله برسد مهمترین شرط اجابت دعا را فراهم ساخته است.


در بعضی از روایات ، این آیه تفسیر به قیام حضرت مهدی علیه‌السّلام شده. در روایتی از امام باقر علیه‌السّلام می‌خوانیم که فرمود: «و الله لکانی انظر الی القائم و قد اسند ظهره الی الحجر ثم ینشد الله حقه... قال هو والله المضطر فی کتاب الله فی قوله: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاء الارض: به خدا سوگند گویا من مهدی علیه‌السّلام را می‌بینم که پشت به حجر الاسود زده و خدا را به حق خود می‌خواند... سپس فرمود: به خدا سوگند مضطر در کتاب الله در آیه امن یجیب المضطر... او است».
در حدیث دیگری از امام صادق علیه‌السّلام چنین آمده: «نزلت فی القائم من آل محمد علیهم‌السّلام هو و الله المضطر اذا صلی فی المقام رکعتین و دعا الی الله عزّوجلّ فاجابه و یکشف السوء و یجعله خلیفة فی الارض: این آیه در مورد مهدی از آل محمد علیه‌السّلام نازل شده، به خدا سوگند مضطر او است، هنگامی که در مقام ابراهیم دو رکعت نماز بجا می‌آورد و دست به درگاه خداوند متعال بر می‌دارد دعای او را اجابت می‌کند، ناراحتی‌ها را بر طرف می‌سازد، و او را خلیفه روی زمین قرار می‌دهد».


بدون شک منظور از این تفسیر، منحصر ساختن مفهوم آیه به وجود مبارک مهدی علیه‌السّلام نیست، بلکه آیه مفهوم گسترده‌ای دارد که یکی از مصداقهای روشن آن وجود مهدی علیه‌السّلام است که در آن زمان که همه جا را فساد گرفته باشد و درها بسته شده، و کارد به استخوان رسیده بشریت در بن بست سختی قرار گرفته، و حالت اضطرار در کل عالم نمایان است در آن هنگام در مقدس‌ترین نقطه روی زمین دست به دعا برمی دارد و تقاضای کشف سوء می‌کند و خداوند این دعا را سرآغاز انقلاب مقدس جهانی او قرار می‌دهد و به مصداق: «و یجعلکم خلفاء الارض» او و یارانش را خلفای روی زمین می‌کند.
[۱۱] بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۲۴.



۱. نمل/سوره۲۷، آیه۶۲.    
۲. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۵.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۵۱۷.    
۴. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۱۰.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۷، ص۳۹۶.    
۶. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۶، ص۳۷۲.    
۷. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۳۸۱.    
۸. فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۵۶۵.    
۹. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۹۴.    
۱۰. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۲۹.    
۱۱. بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۲۴.



فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیه امن یجیب».    




جعبه ابزار