آیات صفت استواء
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیات
صفت استواء به
آیات بیانگر استیلای خدا بر تدبیر
جهان اطلاق میشود.
"
استوا" به معنای برابری
است و اگر با "علی" متعدی شود، به معنای استقرار و برقرار شدن
است.
۱. (وقضی الامر واستوت علی الجودی)؛ "و فرمان گزارده شده و
[۱] بر جودی قرار گرفت".
۲. (فاذا استویت انت ومن معک علی الفلک فقل الحمد لله الذی نجانا من القوم الظالمین)؛ "و چون تو با آنان که همراه تواند بر کشتی نشستی بگو
ستایش خدایی را که ما را از
[۳] گروه ظالمان رهانید".
و اگر با "الی" متعدی شود، معنای توجه و قصد و روکردن میدهد. مثال:
۳. (ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سماوات…)؛ "سپس به
[۵] آسمان پرداخت و هفت آسمان را استوار کرد... ".
۴. (ثم استوی الی السماء وهی دخان...) ؛ "سپس آهنگ
[۷] آسمان کرد و آن بخاری بود... ".
واژه "سوی" با مشتقات آن در
قرآن فراوان به کار رفته
است؛ ولی در مواردی "
استوا" به
خداوند سبحان نسبت داده شده
است که به آنها "آیات
صفت استوا" میگویند که عبارتند از: آیه ۵۴
سوره اعراف : (… ثم استوی علی العرش…)
؛ " سپس بر عرش
[۱۰] استیلا یافت". و نیز همین تعبیر در آیات ۳
سوره یونس ، ۵۹
سوره فرقان ،
۴
سوره سجده ،
۲
سوره رعد و ۴
سوره حدید آمده
است. در آیه ۵
سوره طه آمده
است: (الرحمن علی العرش استوی)؛ "خدای رحمان که بر عرش استیلا یافته
است ". این
صفت مانند تعدادی دیگر از
صفاتی که در قرآن و
روایات برای خداوند بکار رفته
است (مثل
صفت فوقیت،
وجه ، ید،
غضب ،
حب ،
بغض ، مکر و…) مورد بحث میان مفسران و دانشمندان علوم قرآنی واقع شده
است. غالبا آیاتی را که این قبیل اوصاف را برای
خداوند اثبات کرده
است آیات متشابه دانستهاند و بر اساس مبنایی که در باب
آیات متشابه اتخاذ کردهاند درباره تفسیر این آیات نظر دادهاند. گروهی از ظاهرگرایان همانند "کرامیه" و "مجسمه" با توجه به
ظواهر این آیات و با استناد به کاربرد لفظ "
استوا" در محاورات عربی، بر این پندارند که خداوند سبحان جسم
است و بر تخت خود - عرش - قرار میگیرد! دیگران ضمن رد قول مجسمه که مستلزم
تشبیه و جسمیت خداوند میباشد، میگویند در همه این موارد؛ "
استوا" با "علی" متعدی شده، و به معنای استقرار
است؛ ولی منظور استقرار ظاهری و جسمانی نیست؛ بلکه
کنایه از "تدبیر و اداره امور عالم"
است.
آیات عرش و کرسی .
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «آیات صفت استواء».