آیات در شأن عائشه و حفصه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عائشه و
حفصه دو تن از
همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بودند که آیاتی در شانشان نازل شده است. در این نوشتار آیات را آورده و بررسی خواهیم کرد.
آیاتی که به صورت اختصاصی درباره شخص عائشه نازل شده است.
گروهی از
اهلسنت مدعی هستند که آیه «
افک» درباره عائشه نازل شده است و
خداوند او را از تهمتی که
صحابه به او زده بودند،
تبرئه کرده است. و در این زمینه از خود عائشه روایتی جعلی نقل میکنند که تنها آیهای که درباره خاندان عائشه نازل شده است، آیه افک است؛ چنانچه
محمد بن اسماعیل بخاری در
صحیح خود به نقل از عائشه مینویسد:
ما اَنْزَلَ الله فِینَا شیئا من الْقُرْآنِ الا اَنَّ اللَّهَ اَنْزَلَ عُذْرِی.
البته ما این مطلب را قبول نداریم و اعتقاد داریم که آیه افک درباره یکی دیگر از همسران رسول خدا نازل شده است. پیش از این در مقاله مفصلی این مطلب را ثابت کردهایم که دوستان عزیز میتوانند به آدرس ذیل مراجعه فرمایند.
آیاتی که درباره تمام
همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده و شامل عائشه نیز میشود؛ از جمله آیه مشهور «امهات مومنین» که در مورد همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است. خداوند در
سوره احزاب میفرماید:
«النَّبِیُّ اَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَ اَزْواجُهُ اُمَّهاتُهُمْ؛
پیامبر نسبت به
مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها (مؤمنان) محسوب میشوند.»
ما درباره این آیه و معنای «ام المؤمنین» و به خاطر اهمیت فراوان آن، مقاله مستقلی تهیه کردهایم که دوستان عزیز میتوانند به آدرس ذیل مراجعه فرمایند:
البته آیات دیگری نیز هست که احکام مخصوص همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را بیان میکند.
آیاتی که درباره عائشه و
حفصه همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است.
مقالهای که پیش رو دارید درباره آیاتی است که درباره حفصه و عائشه همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است.
طبق گفته مفسران و دانشمندان اهلسنت چندین
آیه از
قرآن کریم در شان این دو همسر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده است که ما به صورت مختصر به تعدادی از آنها اشاره و مدارک آن را ارائه خواهیم کرد.
استهزاء و تمسخر دیگران، اخلاق زشتی است که خداوند صراحتا از آن
نهی کرده است؛ چنانچه در قرآن کریم میفرماید:
«یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسی اَنْ یَکُونُوا خَیْراً مِنْهُمْ وَلا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی اَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ وَلا تَلْمِزُوا اَنْفُسَکُمْ وَلا تَنابَزُوا بِالْاَلْقابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْایمانِ وَمَنْ لَمْ یَتُبْ فَاُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُون؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیبجویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید و آنها که
توبه نکنند،
ظالم و ستمگرند!»
بزرگان
اهلسنت درباره معنای تمسخر و استهزا گفتهاند:
ومعنی السخریة: الاستهانة والتحقیر والتنبیه علی العیوب والنقائص علی وجه یضحک منه وقد یکون ذلک بالمحاکاة فی الفعل والقول وقد یکون بالاشارة والایماء واذا کان بحضرة المستهزا به لم یسم ذلک غیبة وفیه معنی الغیبة.
معنای تمسخر؛
توهین،
تحقیر و گوشزد کردن عیبها و نقصهای دیگران است؛ به صورتی که (با شنیدن آن) میخندند؛ گاهی به صورت عملی و گاهی با اشاره انجام میشود، اگر در حضور شخص استهزاء شده باشد،
غیبت محسوب نمیشود؛ ولی اگر در حضور او نباشد، غیبت است.
ابنکثیر دمشقی درباره معنا و حکم استهزای دیگران میگوید:
ینهی تعالی عن السخریة بالناس، وهو احتقارهم والاستهزاء بهم، کما ثبت فی الصحیح عن رسول الله صلی الله علیه وسلم انه قال: "الکِبْر بطر الحق
وغَمْص الناس" ویروی: "وغمط الناس" والمراد من ذلک: احتقارهم واستصغارهم، وهذا حرام، فانه قد یکون المحتقر اعظم قدرا عند الله واحب الیه من الساخر منه المحتقر له.
خداوند از تمسخر مردم نهی کرده است؛ و آن تحقیر و ریشخند کردن مردم است؛ چنانچه در صحیح (مسلم) از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است که فرمود: «کبر، از بین برنده حق و تحقیر کردن و کوچک شمردن مردم است» و این کار، حرام است؛ زیرا ممکن است که شخص تحقیر شده در پیشگاه خداوند مقام بالاتری داشته باشد و خداوند او را بیشتر از شخص تحقیرکننده و مسخرهکننده دوست داشته باشد.
مفسران اهل سنت قائل هستند که این آیه درباره عائشه که
امسلمه و یا
زینب بنت خزیمه را مسخره کرده بود، نازل شده است.
مقاتل بن سلیمان، متوفای ۱۵۰، مفسر مشهور و قدیمی اهل سنت در اینباره مینویسد:
«وَلا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسی اَنْ یَکُنَّ خَیْراً مِنْهُنَّ» نزلت فی عائشة بنت ابی بکر، رضی الله عنهما، استهزات من قصرام سلمة بنت ابی امیة.
آیه: «ولا نساء...» درباره عائشه نازل شده است؛ در آن هنگام که امسلمه را به خاطر کوتاه قد بودنش ریشخند کرد.
قرطبی متوفای ۶۷۱ مفسر پرآوازه اهل سنت در اینباره مینویسد:
قال المفسرون: نزلت فی امراتین من ازواج النبی صلی الله علیه وسلم سخرتا منام سلمة وذلک انها ربطت خصریها بسبیبة وهو ثوب ابیض ومثلها السب وسدلت طرفیها خلفها فکانت تجرها فقالت عائشة لحفصة رضی الله عنهما: انظری ما تجر خلفها کانه لسان کلب فهذه کانت سخریتهما.
وقال انس وبن زید: نزلت فی نساء النبی صلی الله علیه وسلم عیرنام سلمة بالقصر وقیل: نزلت فی عائشة اشارت بیدها الیام سلمة یا نبی الله انها لقصیرة.
مفسران گفتهاند: این آیه در شان دو تن از همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که امّسلمه را مسخره کرده بودند نازل شده است؛ چون او لباسی سفید پوشیده و دو طرف آن را پشت سرش رها کرده بود که هنگام راه رفتن کشیده میشد، عائشه به حفصه گفت: ببین چه چیزی پشت سرش میکشد که مانند زبان سگ است! و این بود مسخره کردن آنان.
انس و
ابنزید گفتهاند: درباره همسران پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که امّسلمه را به جهت کوتاهی قدش سرزنش کردهاند نازل شده است، و گفته شده است درباره عائشه است که با دستش به امّسلمه اشاره کرد و گفت: ای فرستاده خدا بببین چقدر کوتاه قد است.
شهابالدین آلوسی متوفای ۱۲۷۰برای اثبات این مطلب که مسخره دیگران هم برای مردان و هم برای زنان حرام است، به این روایات استناد کرده است:
والآیة علی ما روی عن مقاتل نزلت فی قوم من بنی تمیم سخروا من بلال وسلمان وعمار وخباب وصهیب وابن نهیرة وسالم مولی ابی حذیفة رضی الله تعالی عنهم ولا یضر فیه اشتمالها علی نهی النساء عن السخریة کما لا یضراشتمالها علی نهی الرجال عنها فیما روی ان عائشة وحفصة راتاام سلمة ربطت حقویها بثوب ابیض وسدلت طرفه خلفها فقالت عائشة لحفصة تشیر الی ما تجر خلفها: کانه لسان کلب فنزلت وما روی عن عائشة انها کانت تسخر من زینب بنت خزیمة الهلالیة وکانت قصیرة.
این آیه بنابر نقل مقاتل (بن سلیمان) درباره
قوم بنیتمیم نازل شده است که
بلال،
سلمان،
عمار،
خباب،
صهیب،
ابننهیره و
سالم مولی حذیفه را مسخره کرده بودند. نزول این آیه درباره این افراد مشخص، به شمول حکم به زنان که تمسخر کردن دیگران توسط آنان نیز حرام است، ضرری نمیزند؛ همانطوری که اگر شامل دیگر مردان نیز بشود، ضرر نمیزند؛ زیرا روایت شده است که عائشه و حفصه دیدند که امسلمه کمرش را با پارچه سفید بسته است که یک طرف آن از پشتش آویزان شده بود، عائشه در حالی که به لباس آویزان شده امسلمه اشاره میکرد گفت: همانند زبان سگ است. پس این آیه نازل شد و نیز نقل شده است که عائشه، زینب بنت خزیمه هلالی را که قد کوتاهی داشت، ریشخند کرده بود.
و
زمخشری، ادیب و مفسر بنام اهل سنت در ذیل این آیه مینویسد:
وعن عائشة رضی الله عنها انها کانت تسخر من زینب بنت خزیمة الهلالیة وکانت قصیرة. وعن ابن عباس ان امّ سلمة ربطت حقویها بسبنیّة وسدلت طرفها خلفها وکانت تجرّه، فقالت عائشة لحفصة: انظری ما تجرّ خلفها کانه لسان کلب. وعن انس: عیرت نساء رسول الله صلی الله علیه وسلم امّ سلمة بالقصر.
از عائشه نقل شده است که او زینب بنت خزیمه هلالیه را که قد کوتاهی داشته، مسخره کرده است و از
ابنعباس نقل شده است که امسلمه کمربندی از پارچه کتان به کمر خود بسته بود که یک طرف آن از پشتش آویزان شده بود و به زمین کشیده میشود، عائشه به حفصه گفت: به آن چیزی که از پشت او کشیده میشود نگاه کن که همانند زبان سگ آویزان شده است. از انس نقل شد است که زنان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) امسلمه را به خاطر کوتاه قد بودنش تمسخر کرده بودند.
دیگر بزرگان اهل سنت نیز این مطلب را تایید کردهاند که ما به جهت اختصار فقط به ذکر آدرس کتابهای آنها اکتفاء میکنیم.
خداوند مهربان در قرآن کریم در
سوره تحریم میفرماید:
«یَاَیهَُّا النَّبیِ ُّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا اَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ اَزْوَاجِکَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَکمُ ْ تحَِلَّةَ اَیْمَانِکُمْ وَاللَّهُ مَوْلَئکمُ ْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الحَْکِیمُ. وَاِذْ اَسَرَّ النَّبیِ ُّ اِلیَ بَعْضِ اَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّاَتْ بِهِ وَاَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَاَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّاَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ اَنبَاَکَ هَاذَا قَالَ نَبَّاَنیِ َ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ. اِن تَتُوبَا اِلیَ اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَاِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَاِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَئهُ وَجِبرِْیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَئکَةُ بَعْدَ ذَالِکَ ظَهِیرٌ. عَسیَ رَبُّهُ اِن طَلَّقَکُنَّ اَن یُبْدِلَهُ اَزْوَاجًا خَیرًْا مِّنکُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَئبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَئحَاتٍ ثَیِّبَاتٍ وَاَبْکاَرًا؛
ای پیامبر! چرا چیزی را که
خدا بر تو حلال کرده بخاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟! و خداوند آمرزنده و رحیم است. خداوند راه گشودن سوگندهایتان را (در این گونه موارد) روشن ساخته و خداوند مولای شماست و او دانا و حکیم است.
(به خاطر بیاورید) هنگامی را که پیامبر یکی از رازهای خود را به بعضی از همسرانش گفت، ولی هنگامی که وی آن را افشا کرد و خداوند پیامبرش را از آن آگاه ساخت، قسمتی از آن را برای او بازگو کرد و از قسمت دیگر خودداری نمود هنگامی که پیامبر همسرش را از آن خبر داد، گفت: «چه کسی تو را از این راز آگاه ساخت؟» فرمود: «خداوند عالم و آگاه مرا با خبر ساخت!».
اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید (به نفع شماست، زیرا) دلهایتان از حق منحرف گشته و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید، (کاری از پیش نخواهید برد) زیرا خداوند یاور اوست و همچنین
جبرئیل و مؤمنان صالح، و
فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند.
امید است که اگر او شما را طلاق دهد، پروردگارش به جای شما همسرانی بهتر برای او قرار دهد، همسرانی مسلمان، مؤمن، متواضع، توبهکار، عابد، هجرتکننده، زنانی غیر باکره و باکره!»
شیعه و
سنی اتفاق دارند که این آیات درباره عائشه و حفصه نازل شده است؛ چنانچه محمد بن اسماعیل بخاری در صحیح خود مینویسد:
حدثنی الْحَسَنُ بن مُحَمَّدِ بن صَبَّاحٍ حدثنا حَجَّاجٌ عن بن جُرَیْجٍ قال زَعَمَ عَطَاءٌ اَنَّهُ سمع عُبَیْدَ بن عُمَیْرٍ یقول: سمعت عَائِشَةَ رضی الله عنها اَنَّ النبی صلی الله علیه وسلم کان یَمْکُثُ عِنْدَ زَیْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ وَیَشْرَبُ عِنْدَهَا عَسَلًا فَتَوَاصَیْتُ انا وَحَفْصَةُ اَنَّ اَیَّتَنَا دخل علیها النبی صلی الله علیه وسلم فَلْتَقُلْ انی اَجِدُ مِنْکَ رِیحَ مَغَافِیرَ اَکَلْتَ مَغَافِیرَ.
فَدَخَلَ علی اِحْدَاهُمَا فقالت له: ذلک. فقال: لَا بَلْ شَرِبْتُ عَسَلًا عِنْدَ زَیْنَبَ بِنْتِ جَحْشٍ وَلَنْ اَعُودَ له. فَنَزَلَتْ «یا اَیُّهَا النبی لِمَ تُحَرِّمُ ما اَحَلَّ الله لک» الی «ان تَتُوبَا الی اللَّهِ» لِعَائِشَةَ وَحَفْصَةَ «وَاِذْ اَسَرَّ النبی الی بَعْضِ اَزْوَاجِهِ» لِقَوْلِهِ بَلْ شَرِبْتُ عَسَلًا.
عبید بن عمیر میگوید: از عائشده شنیدم که گفت: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیش زینب بنت حجش میماند و (شربت) عسل مینوشید، من و حفصه با یکدیگر قرار گذاشتیم که رسول خدا پیش هر کدام از ما که آمد به او بگوئیم: از تو بوی مغافیر به مشام ما میرسد، آیا مغافیر خوردهای؟ رسول خدا پیش یکی از آنها آمد و او همین را گفت. رسول خدا فرمود: نه بلکه در خانه زینب بنت جحش عسل خوردهام؛ ولی دیگر تکرار نمیکنم؛ پس این ایه نازل شد «یا ایها النبی...».
معنای مغافیرمغافیر، صمغی بود که از درختی به نام «رمث» یا «عُرفط» تراوش میکرد؛ هرچند که بسیار شیرین بود؛ ولی بوی نامناسب و کریهی داشت.
ابومنصور ازهری در
تهذیب اللغه مینویسد:
المغافیر: صمغ یسیل من شجر العرفط حُلو، غیر ان رائحته لیست بطیّبة.
مغافیر، صمغ شیرینی است که از درخت عرفط سرازیر؛ ولی بوی خوشی ندارد.
و
ابنحجر عسقلانی در
شرح صحیح بخاری درباره معنای مغافیر مینویسد:
والمغفور صمغ حلو له رائحة کریهة وذکر البخاری ان المغفور شبیه بالصمغ یکون فی الرمث بکسر الراء وسکون المیم بعدها مثلثة وهو من الشجر التی ترعاها الابل وهو من الحمض وفی الصمغ المذکور حلاوة یقال اغفر الرمث اذا ظهر ذلک فیه.
مغفور صمغ شیرینی است که بوی بدی دارد، بخاری گفته: مغفور شبیه صمغ است که در در «رِمْث» یافت میشود و آن درخی است که شتر از آن میخورد و ترش است. در این صمغی شیرینی است که به آن «اغفر الرمث» در آن هنگام که بر (تنه) آن ظاهر میشود، گفته میشود.
بخاری در روایت دیگر به نقل از
خلیفه دوم مینویسد که آن دو زنی که بر ضد رسول خدا همپیمان شده بودند، عائشه و حفصه بودند:
حدثنا عَلِیٌّ حدثنا سُفْیَانُ حدثنا یحیی بن سَعِیدٍ قال سمعت عُبَیْدَ بن حُنَیْنٍ قال سمعت بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما یقول اَرَدْتُ اَنْ اَسْاَلَ عُمَرَ فقلت یا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ من الْمَرْاَتَانِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا علی رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فما اَتْمَمْتُ کَلَامِی حتی قال عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ.
از ابنعباس نقل شده است که میگفت: میخواستم از عمر سؤال کنم کهای
امیرمؤمنان! آن دو زنی که بر ضدّ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) همپیمان شدند، چه کسانی بودند؟ سخنم را تمام نکرده بودم که عمر گفت: حفصه و عائشه بودند.
و در جائی دیگر مینویسد:
عَنْ عُبَیْدِ بْنِ حُنَیْن، اَنَّهُ سَمِعَ ابْنَ عَبَّاس رضی الله عنهما یُحَدِّثُ اَنَّهُ قَالَ مَکَثْتُ سَنَةً اُرِیدُ اَنْ اَسْاَلَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ عَنْ آیَة، فَمَا اَسْتَطِیعُ اَنْ اَسْاَلَهُ هَیْبَةً لَهُ. حَتَّی خَرَجَ حَاجًّا فَخَرَجْتُ مَعَهُ فَلَمَّا رَجَعْتُ وَکُنَّا بِبَعْضِ الطَّرِیقِ عَدَلَ اِلَی الاَرَاکِ لِحَاجَة لَهُ قَالَ: فَوَقَفْتُ لَهُ حَتَّی فَرَغَ سِرْتُ مَعَهُ فَقُلْتُ یَا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ مَنِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم مِنْ اَزْوَاجِهِ فَقَالَ تِلْکَ حَفْصَةُ وَعَائِشَةُ. قَالَ فَقُلْتُ وَاللَّهِ اِنْ کُنْتُ لاُرِیدُ اَنْ اَسْاَلَکَ عَنْ هَذَا مُنْذُ سَنَة، فَمَا اَسْتَطِیعُ هَیْبَةً لَکَ.
ابنعباس میگوید: یک سال منتظر ماندم تا شاید بتوانم از عمر درباره یک آیه قرآن چیزی بپرسم؛ ولی نتوانستم؛ چون ترس از عمر اجازه نمیداد.
تا اینکه قصد سفر
حج کرد، من نیز با او همراه شدم، هنگام بازگشت، در میان راه برای قضای حاجت به طرف محل پر درختی رفت، من ایستادم تا او فارغ شد، به او ملحق شدم و گفتم: ای امیرمؤمنان! آن دو زنی که از بین زنان رسول خدا برای مقابله با آن حضرت پشت به پشت هم دادند (هم پیمان شدند) چه کسانی بودند؟ عمر گفت: آن دو حفصه و عائشه هستند.
گفتم: قسم به خدا یک سال است که میخواستم این سؤال را از تو بپرسم؛ اما ترس از تو اجازه نمیداد.
و باز در جای دیگر نقل میکند:
حدثنا سُلَیْمَانُ بن حَرْبٍ حدثنا حَمَّادُ بن زَیْدٍ عن یحیی بن سَعِیدٍ عن عُبَیْدِ بن حُنَیْنٍ عن بن عَبَّاسٍ رضی الله عنهما قال لَبِثْتُ سَنَةً وانا اُرِیدُ اَنْ اَسْاَلَ عُمَرَ عن الْمَرْاَتَیْنِ اللَّتَیْنِ تَظَاهَرَتَا علی النبی صلی الله علیه وسلم فَجَعَلْتُ اَهَابُهُ فَنَزَلَ یَوْمًا مَنْزِلًا فَدَخَلَ الْاَرَاکَ فلما خَرَجَ سَاَلْتُهُ فقال عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ.
از ابنعباس نقل شده است که یکسال صبر کردم تا از عمر سال کنم که آن دو زنی که بر ضدّ رسول خدا همپیمان شده بودند، چه کسانی بودند؟ اما از ترس او نمیتوانستم؛ تا این که روزی به منزلی رسیدیم و عمر وارد محل پُر درختی (برای قضای حاجت) شد و هنگامی خارج شد سؤالم را مطرح کردم و او گفت: آن دو زن عائشه و حفصه بودند.
مسلم نیشابوری نیز همین روایت را در صحیح خود به صورت دیگری نقل کرده است:
وحدثنا ابو بَکْرِ بن ابی شَیْبَةَ وَزُهَیْرُ بن حَرْبٍ واللفظ لِاَبِی بَکْرٍ قالا حدثنا سُفْیَانُ بن عُیَیْنَةَ عن یحیی بن سَعِیدٍ سمع عُبَیْدَ بن حُنَیْنٍ وهو مولی الْعَبَّاسِ قال سمعت بن عَبَّاسٍ یقول کنت اُرِیدُ اَنْ اَسْاَلَ عُمَرَ عن الْمَرْاَتَیْنِ اللَّتَیْنِ تَظَاهَرَتَا علی عَهْدِ رسول اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَلَبِثْتُ سَنَةً ما اَجِدُ له مَوْضِعًا حتی صَحِبْتُهُ الی مَکَّةَ فلما کان بِمَرِّ الظَّهْرَانِ ذَهَبَ یقضی حَاجَتَهُ فقال اَدْرِکْنِی بِاِدَاوَةٍ من مَاءٍ فَاَتَیْتُهُ بها فلما قَضَی حَاجَتَهُ وَرَجَعَ ذَهَبْتُ اَصُبُّ علیه وَذَکَرْتُ فقلت له یا اَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ من الْمَرْاَتَانِ فما قَضَیْتُ کَلَامِی حتی قال عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ.
از ابنعباس نقل شده است که میگفت: میخواستم از عمر سؤال کنم که آن دو زنی که بر ضدّ رسول خدا همپیمان شده بودند، چه کسانی بودند؛ یکسال صبر کردم و مکان مناسبی پیدا نمیشد؛ تا اینکه در مسافرت
مکه همراه او شدم، وقتی به منطقه
مر الظهران رسیدیم، عمر برای قضای حاجت رفت؛ سپس گفت: برایم آب بیاور و من برای او آب بردم، وقتی کارش تمام شد و برگشت پیش او رفتم و سؤالم را مطرح کردم، سخنم به پایان نرسیده بود که عمر گفت: آن دو زن عائشه و حفصه بودند.
طبری در تفسیر این آیات مینویسد:
عن بن عباس قوله «یَاَیهَُّا النَّبیِ ُّ لِمَ تحَُرِّمُ مَا اَحَلَّ اللَّهُ لَکَ» الی قوله «وَهُوَ الْعَلِیمُ الحَْکِیمُ» قال کانت حفصة وعائشة متحابتین وکانتا زوجتی النبی صلی الله علیه وسلم فذهبت حفصة الی ابیها فتحدثت عنده فارسل النبی صلی الله علیه وسلم الی جاریته فظلت معه فی بیت حفصة وکان الیوم الذی یاتی فیه عائشة فرجعت حفصة فوجدتهما فی بیتها فجعلت تنتظر خروجها وغارت غیرة شدیدة فاخرج رسول الله صلی الله علیه وسلم جاریته ودخلت حفصة فقالت قد رایت من کان عندک والله لقد سؤتنی فقال النبی صلی الله علیه وسلم والله لارضینک فانی مسر الیک سرا فاحفظیه قالت ما هو قال انی اشهدک ان سریتی هذه علی حرام رضا لک.
وکانت حفصة وعائشة تظاهران علی نساء النبی صلی الله علیه وسلم فانطلقت حفصة الی عائشة فاسرت الیها ان ابشری ان النبی صلی الله علیه وسلم قد حرم علیه فتاته فلما اخبرت بسر النبی صلی الله علیه وسلم اظهر الله (عزّوجلّ) النبی صلی الله علیه وسلم فانزل الله علی رسوله لما تظاهرتا علیه یا ایها النبی لم تحرم مااحل الله لک تبتغی مرضاة ازواجک الی قوله وهو العلیم الحکیم.
از ابنعباس در تفسیر این آیه «یا ایها النبی...» نقل شده است که گفت: عائشه و حفصه یکدیگر را دوست میداشتند و هر دو همسر رسول خدا بودند. حفصه پیش پدرش رفته تا با او سخن بگوید، در این زمان رسول خدا یکی از کنیزان خود را خواست و با او در خانه حفصه ماندند و آن روزی بود که عائشه (پیش رسول خدا) میآمد. حفصه وقتی برگشت رسول خدا و آن کنیز را در خانه خود یافت، منتظر خروج آنها ماند و حسادت او به شدت به جوش آمد، وقتی رسول خدا کنیزش را فرستاد، حفصه وارد شد و گفت: من آن کسی را که نزد تو بودم دیدم، به خدا قسم که مرا ناراحت کردی، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: به خدا سوگند که تو را راضی خواهم کرد، من رازی با تو در میان میگذارم، آن را حفظ کن، حفصه گفت: آن راز چیست؟ فرمود: من پیش تو شهادت میدهم که به خاطر رضایت تو همخوابی با او بر من حرام باشد.
حفصه و عائشه که علیه زنان رسول خدا همدست بودند، پس حفصه پیش عائشه رفت و راز را با او در میان گذاشت و گفت: بشارت باد که رسول خدا همخوابی با کنیزان را بر خود حرام کرد. وقتی راز رسول خدا را فاش کرد، خداوند رسولش را از این قضیه آگاه کرد و هنگامی که آن دو بر ضدّ رسول خدا همدست شدند، خداوند این آیه را نازل کرد که ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده به خاطر جلب رضایت همسرانت بر خود حرام میکنی؟!....
قرطبی، مفسر مشهور اهل سنت در تفسیر این آیات مینویسد:
قوله تعالی: «اِن تَتُوبَا اِلیَ اللَّهِ» یعنی حفصة وعائشة حثهما علی التوبة علی ما کان منهما من المیل الی خلاف محبة رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) «فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا» ای زاغت ومالت عن الحق وهو انهما احبتا ما کره النبی...
قوله تعالی: «وَاِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ» ای تتظاهرا وتتعاونا علی النبی صلی الله علیه وسلم بالمعصیة والایذاء.
این سخن خداوند «اگر آن دو توبه کنند به سوی خداوند» یعنی حفصه و عائشه که خداوند آن را برای توبه تحریک میکند؛ چرا که آنها بر انجام چیزی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آنها را دوست نداشت تمایل پیدا کردند. فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا؛ یعنی آنها از حق منحرف شده و چیزی را دوست داشتند که رسول خدا آن را دوست نداشت....
معنی این فرمایش خداوند: (وان تظاهرا علیه) این است که اگر شما دو نفر به کمک یکدیگر پیامبر را با نافرمانی و اذیت و آزار مورد بیمهری قرار دهید.
قرطبی در جای دیگر درباره نهایت مدت قهر کردن تصریح میکند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، به خاطر همپیمان شدن عائشه و حفصه علیه آن حضرت، یک ماه با آن دو قهر بوده است:
وهذا الهجر غایته عند العلماء شهر کما فعل النبی صلی الله علیه وسلم حین اسر الی حفصة فافشته الی عائشة وتظاهرتا علیه.
نهایت قهر کردن با دیگران از دیدگاه علما یک ماه است؛ چنانچه رسول خدا در هنگامی حفصه راز آن حضرت را پیش عائشه فاش کرد و آنها علیه رسول خدا همپیمان شدند، این چنین کرد.
بسیاری از مفسران اهل سنت در ذیل آیه، عائشه و حفصه را با زنان
نوح و
لوط مقایسه و تشبیه کردهاند که ما در اینجا به گفته یکی از آنها اشاره میکنیم؛ هر چند که در بررسی آیه بعدی گفتارهای دیگری نیز نقل خواهد شد.
سمرقندی از مفسران شهیر اهل سنت در
تفسیر بحر العلوم مینویسد:
ثم قال «وَاِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ» یعنی تعاونا علی اذاه ومعصیته فیکون مثلکما کمثل امراة نوح وامراة لوط تعملان عملا تؤذیان بذلک رسول الله صلی الله علیه وسلم.
(وان تظاهرا علیه) یعنی با کمک همدیگر رسول خدا را
اذیت یا نافرمانی کنید، که در این صورت داستان شما همانند داستان همسر نوح و لوط خواهد بود که با اعمالشان پیامبر خدا را اذیت میکردند.
مسلم نیشابوری به نقل از عمر بن الخطاب مینویسد که عائشه و حفصه با همپیمانی خود بر ضدّ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آن حضرت را اذیت کرده بودند:
فَدَخَلْتُ عَلَی عَائِشَةَ فَقُلْتُ یَا بِنْتَ اَبِی بَکْر اَقَدْ بَلَغَ مِنْ شَاْنِکِ اَنْ تُؤْذِی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم فَقَالَتْ مَا لِی وَمَا لَکَ یَا ابْنَ الْخَطَّابِ عَلَیْکَ بِعَیْبَتِکَ. قَالَ فَدَخَلْتُ عَلَی حَفْصَةَ بِنْتِ عُمَرَ فَقُلْتُ لَهَا یَا حَفْصَةُ اَقَدْ بَلَغَ مِنْ شَاْنِکِ اَنْ تُؤْذِی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَاللَّهِ لَقَدْ عَلِمْتِ اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم لاَ یُحِبُّکِ. وَلَوْلاَ اَنَا لَطَلَّقَکِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم.
نزد عائشه رفتم، گفتم: ای دختر ابوبکر کارت به آنجا رسیده است که رسول خدا را اذیت میکنی؟! گفت: ای پسر خطاب! تو با من چه کار داری؟ به فکر مشکلات دختر خودت باش! سپس نزد حفصه رفتم و گفتم: چرا پیامبر خدا را اذیت میکنی؟ به خدا
سوگند خودت میدانی که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تو را دوست ندارد و اگر من نبودم تو را
طلاق میداد.
با توجه به حرمت قطعی آزار و اذیت رسول خدا، حال سؤال ما از علما و دانشمندان اهل سنت این است که جواب شما از این
روایات چیست؟
آیا این اذیت و آزاری که توسط عائشه و حفصه انجام شد مصداق این آیه از قرآن کریم نیست که خداوند میفرماید:
«اِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَاَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا؛
آنها که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خداوند آنان را از
رحمت خود در
دنیا و
آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکنندهای آماده کرده است.»
امیدواریم که علمای اهل سنت جواب صریح و قانعکنندهای از این روایات داشته باشند.
خداوند کریم در ادامه سوره تحریم میفرماید:
«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا امْرَاَةَ نُوحٍ وَامْرَاَةَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ فَخانَتاهُما فَلَمْ یُغْنِیا عَنْهُما مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَقیلَ ادْخُلاَ النَّارَ مَعَ الدَّاخِلینَ؛
خداوند برای کسانی که
کافر شدهاند به همسر نوح و همسر لوط مثَل زده است، آن دو تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو
خیانت کردند و ارتباط با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر
عذاب الهی) نداشت، و به آنها گفته شد: «وارد آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!».
بسیاری از مفسران اهل سنت تصریح کردهاند که این آیه نیز درباره عائشه و حفصه نازل شده است.
قرطبی در تفسیر این آیه مینویسد:
قوله «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ کَفَرُوا» مثل ضربه الله یحذر به عائشة وحفصة فی المخالفة حین تظاهرتا علی رسول الله.
این سخن خداوند «ضرب الله...» مثلی است که خداوند به منظور ترساندن عائشه و حفصه نازل کرده است؛ در آن هنگام که مخالفت کردند و علیه رسو ل خدا همپیمان شدند.
و
ابن القیم الجوزیه، شاگرد شخیص
ابنتیمیه و ناشر افکار او، بعد از نقل این روایت میگوید:
ثُمَّ فی هذه الْاَمْثَالِ من الْاَسْرَارِ الْبَدِیعَةِ ما یُنَاسِبُ سِیَاقَ السُّورَةِ فَاِنَّهَا سِیقَتْ فی ذِکْرِ اَزْوَاجِ النبی صلی اللَّهُ علیه وسلم وَالتَّحْذِیرِ من تَظَاهُرِهِنَّ علیه وَاَنَّهُنَّ انْ لم یُطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیُرِدْنَ الدَّارَ الْآخِرَةَ لم یَنْفَعْهُنَّ اتِّصَالُهُنَّ بِرَسُولِ اللَّهِ صلی اللَّهُ علیه وسلم کما لم یَنْفَعْ امْرَاَة نُوحٍ وَلُوط اتِّصَالهمَا بِهِمَا وَلِهَذَا انَّمَا ضَرْب فی هذه السُّورَةِ مَثَلَ اتِّصَالَ النِّکَاحِ دُونَ الْقَرَابَةِ.
قال یحیی بن سَلَّامٍ ضَرَبَ اللَّهُ الْمَثَلَ الْاَوَّلَ یُحَذِّرُ عَائِشَةَ وَحَفْصَةَ ثُمَّ ضَرَبَ لَهُمَا الْمَثَلَ الثَّانِیَ یُحَرِّضُهُمَا علی التَّمَسُّکِ بِالطَّاعَةِ.
در این مثالها اسرار عالی نهفته است که با سیاق آیه تناسب دارد؛ زیرا درباره همسران پیامبر و بر حذر داشتن آنان از نافرمانی آن حضرت نازل شده است که اگر از خدا و رسول اطاعت نکنند و در عین حال مشتاق سعادت اخروی باشند، پیوند با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نفعی برای آنان نخواهد داشت؛ همانگونه که ازدواج با نوح و لوط برای همسران آنان فایدهای نداشت و به همین جهت هم در این سوره از رابطه سببی یعنی ازدواج مثال آورد نه نسبی مثل فرزند و غیره.
یحیی بن سلام گفته است: خداوند در مثال اول عائشه و حفصه را بر حذر داشته و در مثل دوم آن دو را به پیروی و اطاعت از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ترغیب فرموده است.
علامه
محمد بن علی شوکانی نیز مینویسد:
وما احسن من قال فان ذکر امراتی النبیین بعد ذکر قصتهما ومظاهرتهما علی رسول الله صلی الله علیه واله وسلم یرشد اقم ارشاد ویلوح ابلغ تلویح الی ان المراد تخویفهما مع سائر امهات المؤمنین وبیان انهما وان کانتا تحت عصمة خیر خلق الله وخاتم رسله فان ذلک لا یغنی عنهما من الله شیئا....
و چه نیکو سخنی گفته است آنکه گفت: یادآوری داستان دو نفر (عائشه و حفصه) از همسران پیامبر و حرکت آن دو بر ضد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، محکمترین پیام و ارشاد را همراه دارد، که به آن دو نفر و دیگر همسران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اعلام میدارد که همسر خاتم پیامبران بودن سبب نجات آنان نخواهد بود.
فیروزآبادی، مفسر، ادیب و لغتشناس مشهور اهل سنت در کتاب تفسیر ابنعباس مینویسد:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً....
ثم خوّف عائشة وحفصة لایذائهما النبی صلی الله علیه وسلم بامراة نوح وامراة لوط فقال «ضَرَبَ اللَّهُ» بین الله «مثلا» صفة «لِلَّذینَ کَفَرُوا» بالمراتین الکافرتین «امْرَاَةَ نُوحٍ» واهلة «وَامْرَاَةَ لُوطٍ» واعلة «کانَتا تَحْتَ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَیْنِ» مرسلین «فَخانَتاهُما». ...
سپس خداوند عائشه و حفصه به خاطر اذیت کردن رسول خدا میترساند و سرنوشت زن نوح و لوط را برای آنها مثال میزند و....
فخرالدین رازی، تفسیر پرداز شهیر اهل سنت، در کتاب
المحصول خود مینویسد که
عثمان بن عفان نیز اعتقاد داشته است که این آیه درباره عائشه و حفصه نازل شده است:
الحکایة الثانیة:
ان عثمان رضی الله عنه اخر عن عائشة رضی الله عنها بعض ارزاقها فغضبت ثم قالت یا عثمان اکلت امانتک وضیعت الرعیة وسلطت علیهم الاشرار من اهل بیتک والله لولا الصلوات الخمس لمشی الیک اقوام ذوو بصائر یذبحونک کما یذبح الجمل
فقال عثمان رضی الله عنه ضرب الله مثلا للذین کفروا امراة نوح وامراة لوط الآیة فکانت عائشة رضی الله عنها تحرض علیه جهدها وطاقتها وتقول ایها الناس هذا قمیص رسول الله صلی الله علیه وسلم لم یبل وقد بلیت سنته اقتلوا نعثلا قتل الله نعثلا.
عثمان در ارسال بعضی از ما سهم
بیتالمال عائشه تاخیر کرد؛ به همین جهت عائشه ناراحت شد و به عثمان گفت: آنچه نزد تو به امانت بود خوردی، امت را تحقیر کردی، افراد بد خاندانت را بر آنان مسلط کردی، به خدا سوگند! اگر نمازهای پنجگانه نبود گروههایی از مردم آگاه بر تو هجوم میآوردند و تو را همانند شتر ذبح میکردند.
عثمان به آیهای از قرآن که در آن از دو تن از همسران پیامبران یعنی همسر نوح و لوط به بدی یاد شده است استشهاد میکند: خدا برای افرادی که
کفر ورزیدهاند، زن نوح و زن لوط را مثل آورده است.
به همین سبب بود که عائشه با تمام توان و قدرتش مردم را علیه عثمان تحریک میکرد و میگفت: ای مردم این پیراهن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است که هنوز کهنه نشده است؛ ولی سنت او را از بین بردند، بکشید نعثل را (اسم مردی از یهودیان مصر که ریش بلندی داشت و به حماقت معروف بود)، خدا او را بکشد.
دیگر مفسران اهل سنت نیز تصریح کردهاند که این آیه درباره عائشه و حفصه نازل شده است که ما به نام و آدرس کتاب برخی از آنها اشاره میکنیم.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا آیهای در شان عائشه و حفصه نازل شده است؟».