• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آستان قاسم بن موسی کاظم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مزار قاسم، فرزند امام موسی کاظم (علیهالسّلام)، در نزدیکی شهر حله در کشور عراق قرار دارد. به اتفاق همه مورخان قاسم در زمان حیات امام کاظم (علیهالسّلام) از دنیا رفته است. 
آستان قاسم بن موسی کاظم
آستان قاسم بن موسی کاظم
آستان قاسم بن موسی کاظم
اطلاعات عمومی
نامآستان قاسم بن موسی کاظم
کاربری زیارتگاه
مکان عراق، حله
وابسته‌به‌دین‌یا‌مذهبشیعه




قاسم، فرزند امام موسی کاظم (علیهالسّلام)، از نظر ایمان، علم، تقوا و صلاحیت، دارای مقام بسیار بلندی بوده است. وی بعد از امام رضا (علیهالسّلام)، از جمله فرزندان مورد توجه و علاقه امام هفتم (علیهالسّلام)، محسوب می‌شد. شیخ مفید (رحمه الله) و دیگران، مادرش را‌ ام ولد دانسته‌اند.
[۳] رجایی موسوی، سیدمهدی، الکواکب المشرقه، ج۲، ص۱۸.
اما مرحوم حرزالدین، قائل است که مادرش ام‌البنین و برادر اعیانی امام رضا (علیهالسّلام) و حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) است.
[۵] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۱۸۱.

علمای انساب، قاسم را از فرزندان بلاعقب امام موسی کاظم (علیهالسّلام)، ذکر نموده‌اند. حتی در هیچ منبعی، او را صاحب فرزند دختر نیز ندانسته‌اند و می‌نویسند که او، به حسب ظاهر، به انتخاب همسر، موفق نشده است.
[۷] موسوی، محمدکاظم، النفحة العنبریه، ص۶۳.
[۸] اعرجى، جعفر بن محمد، مناهل الضرب فی انساب العرب، ص۳۹۳.
[۱۰] قاضی مروزی، سيدعزالدين، الفخری فی انساب الطالبیّین، ص۱۷.
[۱۱] التذکره، ص۱۵۱.
[۱۲] فلسفی، علی، فرزندان امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام)، ص۲۴.



علامه نمازی شاهرودی در مستدرکات علم رجال الحدیث، پس از بیان نام و نسب شریف او، می‌نویسد: «علمای رجال قدیم، نام او را در کتاب‌هایشان ذکر ننموده‌اند؛ اما او سیدی جلیل‌القدر بود که پدرش، او را بسیار دوست می‌داشت و به وی محبت می‌کرد.»
[۱۳] نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۶۲.


عبدالحسین شبستری، مؤلف احسن التراجم، درباره وی می‌نویسد: احد ابناء الامام (علیهالسّلام) و کان عالما جلیل‌القدر عظیم المنزله و کان الامام (علیهالسّلام) یحبّه ویراف به ولاه الامام (علیهالسّلام) علی صدقاته. کان حیا قبل سنة ۱۸۳ ه. ق و قبره بالقرب من الحلّة بالعراق.
[۱۴] شبستری، عبدالحسین، احسن التراجم، ج۲، ص۲۸ - ۲۹.


وی یکی از فرزندان امام موسی کاظم (علیهالسّلام) است. او مردی عالم و جلیل‌القدر و بلند جایگاه بود. امام موسی (علیهالسّلام)، او را دوست می‌داشت و به او محبت می‌کرد و تولیت موقوفات خود را به او، سپرده بود. قاسم تا قبل از سال ۱۸۳ ه. ق، در قید حیات بود. قبرش نزدیک حله در عراق است.

مرحوم سید بن طاووس نیز قاسم بن موسی را در ردیف حضرت ابوالفضل عباس (علیهالسّلام) و علی‌اکبر فرزند امام حسین (علیهالسّلام) قرار داده و گفته است: هرگاه خواستی یکی از فرزندان ائمه (علیهم‌السّلام)، مانند قاسم، فرزند امام کاظم (علیهالسّلام) و عباس، فرزند امیرمؤمنان (علیهالسّلام) یا علی بن حسین (علیهالسّلام)، شهید کربلا یا کسانی را که در این ردیف‌اند، زیارت کنی، برابر قبرشان که صلوات خدا بر ایشان باد، می‌ایستی و می‌گویی:...


مورخان اتفاق‌نظر دارند که قاسم بن موسی (علیهالسّلام)، در حیات پدر بزرگوارش، وفات نموده است، چنان‌که می‌نویسند:
قاسم نیز همانند برخی دیگر از خویشان و فرزندان علوی (علیهالسّلام)، تحت پیگرد مخالفان‌ اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) قرار گرفت و به ناچار، مدینه را ترک گفت و به‌طور ناشناس و غریبانه، در منطقه سوری از نواحی حلّه، با سختی زندگی می‌کرد تا بر اثر غصه زندانی بودن پدرش، امام موسی کاظم (علیهالسّلام) و سختی غربت و وحشت تنهایی، در جوانی وفات یافت و در سرزمینی که هم‌اکنون به محله قاسم معروف است و در هشت فرسنگی حلّه قرار دارد، به خاک سپرده شد و بقعه و بارگاهی برایش ساختند.
[۱۶] قرشی، باقر شریف، حیاة الامام موسی بن جعفر (علیهالسّلام)، ج۲، ص۴۳۱.


ابن‌عنبه و دیگران، این ماجرا را به قاسم بن عباس بن موسی (علیهالسّلام) متعلق می‌دانند و معتقدند که او در حله، مدفون است.
[۱۸] ابن‌طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی فی انساب الطالبیّین، ص۱۸۰.
با وجود این، یاقوت حموی و صاحب مراصد الاطلاع، ذیل مادّه شوشه، قبر مذکور را در حله، برای قاسم بن موسی (علیهالسّلام) دانسته‌اند و مرحوم حرزالدین نیز منشأ این اشتباه را ذکر کرده است.
[۲۱] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، صص ۱۹۰ و ۱۹۴.


در برخی منابع قدیمی، به انتساب این قبر، به قاسم بن موسی (علیهالسّلام)، تصریح شده است‌ (عیسی بن ابی‌بکر هروی نیز از این زیارتگاه، با عنوان ابوالقاسم بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) یاد کرده است. ) و بسیاری از نویسندگان متأخر نیز انتساب آن را به وی، پذیرفته‌اند.
[۲۵] حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۱۸۱.
[۲۶] قمی، عباس، تحفة الاحباب، ص۳۹۳.
[۲۷] مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۴.
[۲۸] قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۲، ص۳۵۵.
[۳۰] شوشتری، عبداللطیف، تحفة العالم، ج۲، ص۳۳.
[۳۱] فیض، عباس، بدر فروزان، ج۱، ص۳۴.


۳.۱ - سخن محلاتی

نویسنده کتاب اختران تابناک نیز پس از ذکر شرح‌حال قاسم، می‌نویسد: معلوم نیست این قاسم، چرا به سرزمین حله آمده و در آنجا از دنیا رفته است؟ آیا با خواهرش حضرت معصومه بوده است؟ یا با برادرش شاه‌چراغ (احمد بن موسی)؟! یا میان لشگر ابوالسرایا بوده است؟ در هر صورت، معلوم نیست که چرا او به حله رفته است؟!
[۳۲] محلاتی، ذبیح‌الله، اختران تابناک، ج۱، ص۳۸۳.


او پاسخی به پرسش‌های طرح شده، نمی‌دهد. در پاسخ به احتمالات سه‌گانه وی، باید گفت که هیچ‌کدام از وجوه سه‌گانه، نمی‌تواند منشأ صحیحی داشته باشد؛ زیرا چنان‌که اشاره شد، قاسم در زمان پدر بزرگوارش، وفات یافته است؛ درحالی‌که هجرت حضرت معصومه (علیهاالسّلام) در سال ۲۰۱ یا ۲۰۳ ه. ق و هجرت احمد بن موسی نیز مقارن همین‌ سال‌ها و نهضت ابوالسرایا در سال ۱۹۹ ه. ق، بوده است؛ بنابراین کسی که در زمان حیات پدر، در سال ۱۸۳ ه. ق، وفات یافته است، چگونه توانسته در سال ۱۹۹ تا ۲۰۳ ه. ق، با ابوالسرایا یا با خواهر و برادرش، همراهی کند. درنتیجه، می‌توان دریافت که شخصیت قاسم بن عباس بن موسی (علیهالسّلام)، با قاسم بن موسی (علیهالسّلام)، برای برخی از مؤلفان کتاب‌های تراجم، خلط شده است.


۱. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۲۴۴.    
۲. عمری، علی بن ابی‌الغنائم، المجدی فی انساب الطالبیّین، ص۲۹۹.    
۳. رجایی موسوی، سیدمهدی، الکواکب المشرقه، ج۲، ص۱۸.
۴. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج۳، ص۷۶۴.    
۵. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۱۸۱.
۶. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۲۲۷.    
۷. موسوی، محمدکاظم، النفحة العنبریه، ص۶۳.
۸. اعرجى، جعفر بن محمد، مناهل الضرب فی انساب العرب، ص۳۹۳.
۹. فخر رازی، محمد بن عمر، الشجرة المبارکه، ص۷۷.    
۱۰. قاضی مروزی، سيدعزالدين، الفخری فی انساب الطالبیّین، ص۱۷.
۱۱. التذکره، ص۱۵۱.
۱۲. فلسفی، علی، فرزندان امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام)، ص۲۴.
۱۳. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۶، ص۲۶۲.
۱۴. شبستری، عبدالحسین، احسن التراجم، ج۲، ص۲۸ - ۲۹.
۱۵. سید بن طاووس، علی بن موسی، مصباح الزائر، ص۵۰۳.    
۱۶. قرشی، باقر شریف، حیاة الامام موسی بن جعفر (علیهالسّلام)، ج۲، ص۴۳۱.
۱۷. ابن‌عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب فی انساب آل ابی‌طالب، ص۲۳۰.    
۱۸. ابن‌طقطقی، محمد بن علی، الاصیلی فی انساب الطالبیّین، ص۱۸۰.
۱۹. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۳۷۲.    
۲۰. ابن‌عبدالحق، عبدالمؤمن، مراصد الاطلاع، ج۲، ص۸۱۹.    
۲۱. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، صص ۱۹۰ و ۱۹۴.
۲۲. ر. ک:یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۳۷۲.    
۲۳. ر. ک:هروی، علی بن ابی‌بکر، الاشارات الی معرفة الزیارات، ص۶۸.    
۲۴. قمی، عباس، سفینة البحار، ج۷، ص۳۰۵.    
۲۵. حرزالدین، محمد، مراقد المعارف، ج۲، ص۱۸۱.
۲۶. قمی، عباس، تحفة الاحباب، ص۳۹۳.
۲۷. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال، ج۲، ص۲۴.
۲۸. قمی، عباس، منتهی الآمال، ج۲، ص۳۵۵.
۲۹. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۸، ص۲۸۳.    
۳۰. شوشتری، عبداللطیف، تحفة العالم، ج۲، ص۳۳.
۳۱. فیض، عباس، بدر فروزان، ج۱، ص۳۴.
۳۲. محلاتی، ذبیح‌الله، اختران تابناک، ج۱، ص۳۸۳.



زیارتگاه‌های عراق، محمدمهدی فقیه بحرالعلوم، برگرفته از مقاله «آستان قاسم بن موسی کاظم» ج۲، ص۱۱۸.    






جعبه ابزار