آسانی تکلیف حج (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از موارد
آسانی تکالیف که در
آیات قرآن به آنان اشاره شد، «
تکلیف حج» است.
آسانگیرى بر
مُحرِم، در
حلق (جواز تراشیدن سر)، پیش از وقت آن به دلیل
بیماری:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد كه پس از
احرام بستن، وارد
مكه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح كنید، و از
احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود) و اگر كسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و كفارهای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد!....»
تبدیل حكم
قربانی به
روزه براى حجگزار در صورت ناتوانى از قربانى كردن در حال
حج:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ... فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِی الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ ...؛
و حج و
عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد كه پس از
احرام بستن، وارد
مکه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (
ذبح كنید، و از
احرام خارج شوید)! ... هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح كند)! و هر كه نیافت، سه روز در ایام حج، و هفت روز هنگامی كه باز میگردید، روزه بدارد!....»
حجگزار، مجاز به قربانى كردن در حدّ امكان با رفع عذر بیمارى یا
ترس از
دشمن:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد كه پس از
احرام بستن، وارد
مكه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح كنید، و از
احرام خارج شوید)! و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود) و اگر كسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید فدیه و كفارهای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! و هنگامی كه (از بیماری و دشمن) در امان بودید، هر كس با ختم عمره، حج را آغاز كند، آنچه از قربانی برای او میسر است (ذبح كند)!....»
مجاز بودن حجگزاران به
قربانی کردن در حدّ امكان، در صورت واقع شدن در حصر:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! و اگر محصور شدید، (و مانعی مانند ترس از دشمن یا بیماری، اجازه نداد كه پس از
احرام بستن، وارد
مكه شوید،) آنچه از قربانی فراهم شود (ذبح كنید، و از
احرام خارج شوید)!....»
مخيّر بودن حجگزار در اداى
کفّاره (روزه،
صدقه یا قربانى)، در صورت تراشیدن سر خود پیش از موعد:
«وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ ... وَلاَ تَحْلِقُواْ رُؤُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِیضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ ...؛
و حج و عمره را برای خدا به اتمام برسانید! ... و سرهای خود را نتراشید تا قربانی به محلش برسد (و در قربانگاه ذبح شود) و اگر كسی از شما بیمار بود و یا ناراحتی در سر داشت، (و ناچار بود سر خود را بتراشد،) باید
فدیه و كفارهای از قبیل روزه یا صدقه یا گوسفندی بدهد! ....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۱۸، برگرفته از مقاله «موارد آسانی تکالیف (تکلیف حج)»