• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آزمون‌های هوش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آزمون‌های هوش، یکی از مباحث مطرح در روان‌سنجی در علم روان‌شناسی بوده و به معنای آزمون‌هایی است به سنجش و اندازه‌گیری هوش انسان می‌پردازد. البته هوش جهات مختلفی دارد که هر آزمون، مخصوص سنجش جهتی از هوش می‌باشد. هوش به معنای توانایی سازگاری آگاهانه و فعال با موقعیت‌های تازه یا نسبتا تازه‌ای که فرد باید با آنها روبرو شود. از آنجا که این موقعیت‌ها ماهیت و پیچیدگی بسیار متغیری دارند، بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که انواع هوش نیز باید همان تنوع و پیچیدگی را داشته باشند. در این مقاله بعد از بیان تعریف هوش و آزمون‌های هوش به بررسی انواع این آزمون‌ها، پایایی و اعتبار و کاربرد بالینی این آزمون‌ها می‌پردازیم.



هر کسی تصور می‌کند که می‌داند هوش یعنی چه، کلمه‌ای که در روز ده‌ها بار به‌کار برده می‌شود، اما تعریف کردنش بسیار دشوار است. دشواری تعریف هوش از اینجا ناشی می‌شود که مفهوم آن بر واقعیت بسیار پیچیده‌ای منطبق می‌شود و تحت جنبه‌های بسیار متفاوتی تجلی می‌کند. محققان قدیمی، هوش را یک عامل عمومی یا خصیصه‌ای می‌دانستند که در قالب طیف وسیعی از رفتارها نمایان می‌شود.
اما روان‌شناسان بعدی اظهار داشتند که هوش، مجموعه‌ای از توانایی‌های نسبتا مستقل است. در دیدگاه اول، اشخاص بسیار باهوش از بسیاری جهات بر دیگران برتری داشتند در حالی که در دیدگاه دوم، ممکن بود اشخاص هوش منطقی بالایی داشته ولی هوش هنری آنان در سطح پایینی باشد. نکته مورد اختلاف دوم، قضیه وراثتی و تغییرناپذیر بودن هوش یا محیطی بودن و اصلاح‌پذیری آن است.
[۱] تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۰، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.

به‌طورکلی می‌توان هوش را به صورت زیر تعریف کرد: توانایی سازگاری آگاهانه و فعال با موقعیت‌های تازه یا نسبتا تازه‌ای که فرد باید با آنها روبرو شود. از آنجا که این موقعیت‌ها ماهیت و پیچیدگی بسیار متغیری دارند، بنابراین می‌توان پیش‌بینی کرد که انواع هوش نیز باید همان تنوع و پیچیدگی را داشته باشند. زیرا به کمک انواع سازگاری‌ها و آزمون‌هایی که برای ارزشیابی عینی این سازگاری‌ها ساخته می‌شوند، تعریف می‌گردند.
[۲] گنجی، حمزه، آزمون‌های روانی، ص۱۶۸، مشهد، دانشگاه امام رضا، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.



شاید پایاترین و برای مقاصد متعدد، معتبرترین آزمون‌های روانی، آزمون‌هایی باشند که هوش را‌ اندازه‌گیری می‌کنند. آزمون‌های هوش به دو دسته آزمون‌های فردی و آزمون‌های گروهی تقسیم می‌شوند. این آزمون‌ها از نوع کلامی یا عملی هستند و یا در آن‌واحد هم آزمایش‌های کلامی دارند و هم غیرکلامی.

۲.۱ - آزمون‌های هوش فردی

از انواع آزمون‌های هوش فردی، می‌توان آزمون استانفورد – بینه (Stanford – Bint Test) و آزمون وکسلر (Wechsler) را نام برد.

۲.۱.۱ - آزمون استانفورد بینه

اولین آزمون هوش به صورت امروزی، توسط آلفرد بینه و همکارش سیمون (Simon) ابداع شد که مخصوص کودکان و نوجوانان بود و سن عقلی آنان را می‌سنجید.
زیرا فرض او بر این بود که افراد از لحاظ هوشی با هم تفاوتی ندارند بلکه سرعت رشد ذهنی آنها با هم متفاوت است. مثلا رشد ذهنی یک کودک کودن از لحاظ کارکرد، برابر با ذهن کودکی است که در سن پایین‌تر از او قرار دارد. این روش پس از چندین بار تجدیدنظر، توسط ترمن (Terman) کامل و ارائه گردید که به آزمون هوش استانفورد – بینه شهرت یافت و بالاخره جدیدترین فرم تجدیدنظرشده آن در سال ۱۹۸۵ توسط ثرندایک (Thorndike) و هیگن تهیه گردید که سن عقلی را به‌طور کامل کنار گذاشته و به جای آن، ضریب هوشی استاندارد را قرار دادند.
[۳] مقدمی‌پور، مرتضی، روان‌شناسی کار، ص۵۵، تهران، مهربان، ۱۳۸۷، چاپ ششم.


۲.۱.۲ - آزمون وکسلر

یکی دیگر از معروف‌ترین آزمون‌های هوش، آزمون وکسلر است. دو تفاوت عمده مقیاس وکسلر با مقیاس استانفورد – بینه، یکی به‌کار بستن مقیاس امتیازی به جای مقیاس سنی و دیگری وارد کردن مقیاس هوش عملی است. مقیاس هوش عملی شامل موادی است که به موجب آن، آزمودنی به جای آنکه تنها به سؤال‌های کلامی پاسخ بدهد، باید عمل معینی را نیز انجام دهد.
گرچه این نوع تکالیف در آزمون استانفورد – بینه هم گنجانده شده‌اند، اما اولا این سؤال‌ها برای سنین پایین‌تر در نظر گرفته شده‌اند و ثانیا برای آنها نمره جداگانه‌ای در نظر گرفته نشده است. گنجانیدن مقیاس هوش عملی در این آزمون موجب می‌شود که تاثیر سوگیری‌های ناشی از زبان و عوامل فرهنگی و آموزشی در‌ اندازه‌گیری‌های هوش کاهش یابد.
[۴] پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روانآزمایی، ص۳۲۹، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.


۲.۲ - آزمون‌های گروهی هوش

گسترش دایمی آزمون‌ها برای اخذ نتایج مختلف مخصوصا در زمینه‌های تحصیلی و نظامی موجب رشد سریع آزمون‌های گروهی شده است. تعداد آزمون‌های گروهی بسیار زیاد است، اما همه آنها بعد از ۶ سالگی یعنی عملا بعد از سن تحصیلی کاربرد دارد. چون این آزمون‌ها در برخی کشورها به صورت اجبار قسمتی از امتحانات ورودی را تشکیل می‌دهد، بنابراین الزاما باید به‌طور دایم سری‌های تازه‌ای تهیه شود تا از افشای محتوای آنها جلوگیری به‌ عمل آید و این امر یکی از دلایل گسترش آنهاست. اولین آزمون‌های گروهی هوش، آزمون‌های گروهی ارتش آمریکاست. این آزمون‌ها هر چند که در اوایل جنگ جهانی دوم تجدید نظر شده است، هنوز هم موارد استعمال فراوان دارد.
آنها به عنوان الگو برای تهیه اکثر آزمون‌های گروهی مورد استفاده قرار گرفته‌اند. آزمون‌های ارتش آمریکا در واقع دارای دو مقیاس است. یکی از مقیاس‌ها محتوای کلامی و دیگری ماهیت عملی دارد. مقیاس اول برای‌ اندازه‌گیری میزان هوش باسوادان و مقیاس دوم برای آزمایش بی‌سوادان و کسانی که زبان انگلیسی بلد نیستند به‌کار می‌رود. از دیگر انواع آزمون‌های گروهی می‌توان ماتریس‌های ریون و همچنین آزمون نابسته به فرهنگ ریموند کتل را نام برد.
[۵] گنجی، حمزه، آزمون‌های روانی، ص۲۱۱-۲۱۲، مشهد، دانشگاه امام رضا، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.



پایایی (Reliability) و اعتبار (Validity) آزمون‌های هوش: به‌طور کلی صاحبنظران معتقدند آزمون‌های هوشی که به درستی اجرا شوند از پایایی بالایی برخوردارند. معیاریابی دقیق و استفاده از نمرات تبدیل‌شده، در پایایی این آزمون‌ها نقش دارند. علاوه بر این، آزمون‌های هوش طوری طراحی شده‌اند که خصایص بادوام را بسنجند.
اکثر آدم‌ها وقتی در مقاطع کوتاه زمانی آزمون هوش می‌دهند تقریبا نمره مشابهی می‌گیرند جز کودکان که انگیزش و همکاری، تاثیرات شدیدی بر نمرات آنان می‌گذارد. برای مثال بهره هوشی یک کودک ۱۲ ساله به‌طور کلی شبیه بهره هوشی ۱۳ سالگی اوست، البته بهره‌های هوشی بین ۲۰ سالگی و ۱۲ سالگی شباهت کمتری دارند هر چند هنوز هم به یکدیگر نزدیک‌اند.


اما اختلاف نظرها در مورد اعتبار آزمون‌های هوش بیشتر است. همان‌گونه که می‌دانید اعتبار در آزمون هوش یعنی اینکه، آیا آزمون‌های هوش واقعا همان‌گونه که ادعا می‌کنند، هوش را‌اندازه می‌گیرند؟ ب
ا توجه به تفاوتی که در تعریف روان‌شناسان مختلف در مورد هوش وجود دارد، آنها در مورد اعتبار آزمون‌های هوش نیز اختلاف نظر دارند. برای مثال گاردنر، پیاژه و همکارانش معتقد بودند هوش انواع مختلفی دارد و آزمون‌های هوش نمی‌توانند آن را‌ اندازه بگیرند. به نظر گاردنر در فرهنگ آمریکایی فقط دو نوع مهارت‌های زبان‌شناختی و مهارت‌های منطقی و ریاضی ارزشمندند و آزمون‌های هوش موجود فقط این دو نوع هوش را‌ اندازه می‌گیرند نه هوش "حقیقی" را.
وقتی از آزمون‌های هوش در مورد اعضای سایر فرهنگ‌ها استفاده می‌شود، مساله اعتبار اهمیت خاصی پیدا می‌کند. به نظر برخی از صاحبنظران، آزمون‌های هوش در واقع ماده‌های یک فرهنگ هستند که درون بافت‌ها و چارچوب‌های نژادی، فرهنگی و اقتصادی – اجتماعی ساخته می‌شوند. در نتیجه خصوصیات نژادی، فرهنگی و اقتصادی – اجتماعی سازنده، اجرا کننده و گیرنده آزمون بر نتایج آن تاثیر گذاشته و اعتبار آزمون را تعیین می‌کند.
[۶] تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۷، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.



آزمون‌های هوش، نقش مهمی در ارزیابی عقب‌ماندگی ذهنی و آسیب مغزی ایفا می‌کنند. علاوه بر این، آنها تنها آزمون‌های روانی هستند که معمولا در مورد کودکان آموزشگاهی به‌کار برده می‌شوند و تا‌ اندازه‌ای نوع آموزشی را که آنها کسب خواهند کرد، تعیین می‌کنند.
[۷] روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، روان‌شناسی نابهنجاری، ص۲۶۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.

در حال حاضر، مقیاس‌های وکسلر در مقایسه با مقیاس استانفورد – بینه یا سایر آزمون‌های هوش در امور بالینی مصرف بیشتری دارند. نسخه تجدید نظر شده مقیاس هوش بزرگسالان وکسلر برای سنجش آن دسته از بزرگسالان تهیه شده است که بر اثر بیماری یا جراحت، برخی از کارکردهای شناختی خود را از دست داده‌اند. از چاپ سوم مقیاس هوش کودکان وکسلر برای شناسایی اختلال عصبی – روان‌شناختی یا ناتوانی در یادگیری استفاده می‌کنند.
به نظر بسیاری از روان‌شناسان، آزمون‌های هوش، روشی برای جمع‌آوری مشاهدات رفتاری در شرایط ساخت‌دار نیز می‌باشند. آنها با اجرای این آزمون‌ها، طرز برخورد کودک با فشارهای روانی ناشی از اجرای آزمون، پاسخ‌های شفاهی وی و رفتارهای غیرکلامی و هماهنگی جسمی وی در حین اجرای آزمون را مورد مشاهده قرار می‌دهند.
[۸] تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.



۱. تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۰، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۲. گنجی، حمزه، آزمون‌های روانی، ص۱۶۸، مشهد، دانشگاه امام رضا، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.
۳. مقدمی‌پور، مرتضی، روان‌شناسی کار، ص۵۵، تهران، مهربان، ۱۳۸۷، چاپ ششم.
۴. پاشاشریفی، حسن، اصول روان‌سنجی و روانآزمایی، ص۳۲۹، تهران، رشد، ۱۳۷۷، چاپ پنجم.
۵. گنجی، حمزه، آزمون‌های روانی، ص۲۱۱-۲۱۲، مشهد، دانشگاه امام رضا، ۱۳۷۷، چاپ هفتم.
۶. تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۷، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۷. روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، روان‌شناسی نابهنجاری، ص۲۶۰، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۸. تاد، جودیت و بوهارت، آرتور، اصول روان‌شناسی بالینی و مشاوره، ص۱۱۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، رسا، ۱۳۷۹، چاپ اول.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آزمون های هوش»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۱۹.    






جعبه ابزار