پیامبرآزاری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس گزارش مجموعهای از آیات، پیامبران با کمترین اقبال توده مردم روبهرو بودهاند و بهطور عام، گروهی اندک و بیشتر مستضعفان به آنان ایمان میآوردند
حاکمان ستمگر، اشرافزادگان و ثروتاندوزان که گروه فراوانی از مردم را با استفاده از اهرم قدرت و ثروت، گرد خود جمع میکردند، با دعوت پیامبران به مخالفت پرداخته، با استفاده از شیوههای گوناگون، به آزار ایشان دست میزدند
که این نوع آزارها، گاهی با دروغگو و سفیه نامیدن
ساحر، مجنون، شاعر و کاهن خواندن،
و گاه بهصورت شکنجههای جسمی مانند به آتش افکندن، ضرب و جرح و در نتیجه به انزوا کشاندن ایشان صورت میگرفت.
این اذیّت و آزارها، در
قرآن نوعی ابتلا و امتحان دانسته شده است.
در ماجرای نوح، انواع ابتلاها دیده میشود.
قوم
نوح با آزار وی (تمسخر، استهزا و تهدید) با تبلیغ و ترویج
دین مقابله میکردند؛ ولی نوح مدّتی طولانی با بردباری به رسالت خود میپرداخت.
، و شاید شکایت او از قومش نه به جهت اذیّت و آزار آنها، بلکه به جهت تکذیب دین از سوی آنان بوده است.
آیاتی از قرآن
ابتلای ابراهیم (علیهالسلام) به اذیّت و آزار قومش را بیان میکند.
موسی (علیهالسلام) نیز به خوبی بر آلام، آزارها و گرفتاریها صبر کرد.
آیات
هر کدام به نوعی بیانگر آزارهایی است که از سوی
فرعون ،
هامان ،
قارون و
بنیاسرائیل به موسی رسیده است.
عیسی (علیهالسلام) و مادرش
مریم نیز از سوی قوم خود اذیّت شدند. آنها مریم را به فحشا و عیسی را به
جادو متّهم ساخته، در پی
قتل او برآمدند.
چنانکه دیگر پیامبران مانند
لوط ،
صالح و نیز هر کدام به نوعی از سوی قوم خویش آزار شدند.
پیامبر اسلام نیز از این آزارها مصون نبود؛ حتی بنابر برخی روایات، حضرت بیش از همه پیامبران مورد اذیّت قوم خویش قرار گرفت: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت
این آزارها گاهی از سوی پیروان ادیان پیشین نیز سر میزد. پس از بیان مسأله امتحان مؤمنان و سخنان یهودیان که ممکن است باعث سستی آنان شود، در آیه ۱۸۶ آل عمران
آمده است که مسأله آزمایش از یک سو، و گفتارهای پنهانی و زخم زبان
اهلکتاب از سوی دیگر، مسائلی هستند که مؤمنان همواره با آن روبهرو خواهند بود؛ بدین جهت باید
صبر و
تقوا داشته باشند تا خداوند آنان را از لغزش و سستی نگه دارد: «ولَتَسمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ اُوتوا الکِتـبَ مِن قَبلِکُم ومِنَ الَّذینَ اَشرَکوا اَذیً کَثیرًا».
برخی شأن نزول آیه را «
کعببن اشرف » به جهت هجو پیامبر و تشبیب و تغزّل به زنان مؤمن دانستهاند
که به نقلی پیامبر به قتل او، به جهت ایذا و نه
شرک ، فرمان داد و برخلاف دیگر مشرکان، بدون فراخوانی به اسلام کشته شد.
همچنین گفته شده: پیامبر کافرانی چون نضربن حارث و عقبةبن ابیمعیط را که حضرت را با دشنام میآزردند، هیچگاه نبخشید.
آیه ۵۷ احزاب:۳۳ اذیّتکنندگان خداوند و پیامبران را به لعنت و عذاب بیم داده است: «اِنَّ الَّذینَ یُؤذونَ اللّهَ و رَسولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنیا والأخِرَةِ و اَعَدَّ لَهُم عَذابـًا مُهینـا». در تفسیر «اذیّت» در این آیه، آرای گوناگونی بیان شده است؛ ازجمله، هرگونه سرپیچی و گناه، سرپیچی یهود از فرمان خدا و پیامبر،
نسبت دادن فرزند به خدا یا انکار رستاخیز،
شبیهسازی آفریدههای خداوند (نقاشی و مجسمهسازی)، زخم زبان به پیامبر اسلام به جهت ازدواج با صفیّه
یا ضرب و جرح و شکستن دندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ساحر و کاهن خواندن آن حضرت در آغاز اسلام و تکذیب او.
برخی نیز مقصود از «یؤذون اللّه» را اذیّت دوستان و اولیاءالله یا اذیّت و آزار پیامبر خدا دانستهاند که برای ارج نهادن به مقام ایشان از آن به اذیّت خداوند تعبیر شده است.
؛
برخی با استناد به آیه ۶۱
توبه ،
ارتداد اذیّتکنندگان پیامبر و وجوب قتل آنها را محتمل دانستهاند.
دائرة المعارف قران کریم جلد دوم، برگرفته از مقاله"اذیت"