آرزوی ناپسند (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
آیات قران برخی از
آرزوها، ناپسند معرفی شدهاند.
آرزوهای ناپسند با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
آرزوی داشتن عمری طولانی، آرزویی ناپسند است.
آرزوى عمر طولانى هزار ساله از جانب
مشرکان:
«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ ...؛
آنها را حريصترين مردم حتي حريصتر از مشركان بر زندگي (اين دنيا و اندوختن ثروت) خواهي يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند ....»
احتمال دارد «من الّذين أشركوا»، خبر براى مبتداى محذوف باشد؛ يعنى از مشركان، كسانى هستند كه آرزوى عمر هزار ساله دارند.
یهود به گزاف، در آرزوى
عمر هزار ساله:
«وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ ...؛
آنها را حريصترين مردم حتي حريصتر از مشركان بر زندگي (اين دنيا و اندوختن ثروت) خواهي يافت (تا آنجا) كه هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند....»
برداشت پيش بر اين اساس است كه «و من الّذين أشركوا» عطف بر «النّاس» باشد.
آرزوى اختصاص داشتن
بهشت به
اهلکتاب، آرزويى گزاف:
«وَقَالُواْ لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ ...؛
آنها گفتند هيچكس جز يهود يا نصاري هرگز داخل بهشت نخواهد شد، اين آرزوي آنها است....»
«أمانى» جمع «أمنية»، و به معناى صورتى است كه در
نفس بر اثر آرزو پيدا مىشود.
آرزوی بازگشت مسلمانان به کفر از آرزوهای ناپسند است.
آرزوى اهلكتاب براى بازگشت مسلمانان از
ایمان، برخاسته از
حسادت و بدون ريشه دينى:
«وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ...؛
بسياري از اهل كتاب از روي حسد كه در وجود آنها ريشه دوانده دوست ميداشتند شما را بعد از اسلام و ايمان به حال كفر باز گردانند، با اينكه حق براي آنها كاملا روشن شده است....»
کافران، آرزومند بازگشت مسلمانان از
اسلام به كفر:
«إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ؛
اگر آنها بر شما مسلط شوند دشمنتان خواهند بود، و دست و زبان خود را به بدي بر شما ميگشايند و دوست دارند شما به كفر باز گرديد.»
آرزوى ناپسند منافقان به همراهى و همسانى
مؤمنان با آنان در
کفر:
«فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ ... • وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء ...؛
چرا درباره منافقين دو دسته شده ايد! ... آنان دوست دارند كه شما هم مانند آنها كافر شويد و مساوي يكديگر گرديد....»
اهلكتاب، در آرزوى گمراه شدن
مسلمانان:
«وَدَّت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلاَّ أَنفُسَهُمْ ...؛
جمعي از اهل كتاب (از يهود)، دوست داشتند (و آرزو ميكردند) شما را گمراه كنند، (اما آنها بايد بدانند كه نميتوانند شما را گمراه سازند،) آنها گمراه نميكنند مگر خودشان را....»
چشمداشت به نعمت
هاى خدادادى ديگران و آرزوى دستيابى به آن، امرى ناپسند:
«وَلاَ تَتَمَنَّوْاْ مَا فَضَّلَ اللّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ ...؛
برتريهايي را كه خداوند نسبت به بعضي از شما بر بعضي ديگر قرار داده آرزو نكنيد ....»
آرزوى ورود به
بهشت و رهايى از
جهنّم بهصرف انتساب به
ادیان الهى آرزويى ناروا:
«وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ... • لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُوءًا يُجْزَ بِهِ ...؛
و كساني كه ايمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند بزودي آنها را در باغهائي از بهشت وارد ميكنيم كه نهرها از زير درختان آن جاري است... (فضيلت و برتري) به آرزوهاي شما و آرزوهاي اهل كتاب نيست، هر كس كه عمل بد كند كيفر داده ميشود....»
دنیاطلبان، آرزومند داشتن اموال و امكاناتى به اندازه
قارون:
«... قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنيَا يَا لَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ ...؛
... گفتند: اي كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم!....»
تكذيبكنندگان، در آرزوى سازش
پیامبر صلیاللهعلیهوآله با آنان:
«فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ • وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ؛
حال كه چنين است از تكذيب كنندگان اطاعت مكن. آنها دوست دارند نرمش نشان دهي تا آنها نرمش نشان دهند (نرمشي تواءم با انحراف از مسير حق).»
آرزوى نارواى متخلّفان از صحنه
جنگ، براى بهرهمند بودن از
غنایم:
«وَإِنَّ مِنكُمْ لَمَن لَّيُبَطِّئَنَّ فَإِنْ أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ ... • وَلَئِنْ أَصَابَكُمْ فَضْلٌ مِّنَ الله لَيَقُولَنَّ كَأَن لَّمْ تَكُن بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ مَوَدَّةٌ يَا لَيتَنِي كُنتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزًا عَظِيمًا؛
در ميان شما افرادي (منافق) هستند كه هم خودشان سستند و هم ديگران را سست مينمايند. اگر مصيبتي به شما برسد ... و اگر غنيمتي به شما برسد، درست مثل اينكه هرگز ميان شما و آنها مودت و دوستي نبوده، ميگويند: اي كاش ما هم با آنها بوديم و به رستگاري و پيروزي بزرگي نائل ميشديم!»
چون خداوند، كسانى را كه در جهاد سستى مىكنند، اگر در آن به
قتل نرسيدند، شادمان مىشوند و در صورتى كه به مجاهدان ديگر غنيمتى برسد، آرزوى حضور در
جهاد را بروز مىدهند، سرزنش مىكند، آشكار مىشود كه چنين خواستهاى بىجا است.
شیطان، القا كننده آرزوى ناروا، پس از گمراه كردن انسانها:
«وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّيَنَّهُمْ ... • يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا؛
و آنها را گمراه ميكنم و به آرزوها سرگرم ميسازم ...
شيطان به آنها
وعدهها(ي دروغين) ميدهد و به آرزوها سرگرم ميسازد و جز فريب و نيرنگ به آنها
وعده نميدهد.»
وعده
هاى پوچ شيطان، زمينه فراهم آمدن آرزوى ناروا:
«يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا؛
شيطان به آنها
وعدهها(ي دروغين) ميدهد و به آرزوها سرگرم ميسازد و جز فريب و نيرنگ به آنها
وعده نميدهد.»
افراد دارای آرزوی ناپسند دچار کیفر خواهند شد.
آرزوى
شيطانى، درپىدارنده
عذاب جهنّم:
«وَلأُضِلَّنَّهُمْ وَلأُمَنِّيَنَّهُمْ ... • يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا • أُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلاَ يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا؛
و آنها را گمراه ميكنم و به آرزوها سرگرم ميسازم...
شيطان به آنها
وعدهها(ي دروغين) ميدهد و به آرزوها سرگرم ميسازد و جز فريب و نيرنگ به آنها
وعده نميدهد. آنها (پيروان
شيطان) جايگاهشان جهنم است و هيچ راه فراري ندارند.»
آرزوى ناپسند، به دنبال دارنده فرجامى ناخوشايند:
«ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ؛
بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها آنانرا غافل سازد، ولي به زودي خواهند فهميد.»
عبارت «فسوف يعلمون»
تهدید است و از آن استفاده مىشود كه آرزوى ناروا، فرجام خوشى ندارد.
فريفته شدن به آرزوها، از جمله عوامل گرفتار شدن منافقان به
عذاب:
«يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا ... وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ • يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ ...؛
روزي كه مردان و زنان منافق به مؤ منان ميگويند: نظري به ما بيفكنيد ... برونش عذاب!آنها را صدا ميزنند كه مگر ما با شما نبوديم؟! ميگويند: آري، ولي شما خود را به هلاكت افكنديد و انتظار (مرگ پيامبر را) كشيديد، و (در همه چيز) شك و ترديد داشتيد، و آرزوهاي دور و دراز شما را فريب داد تا فرمان خدا فرارسيد....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۲۵۶، برگرفته از مقاله «آرزوی ناپسند»