آداب صوفیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آداب جمع
ادب به معنای مجموعه گفتارها و رفتارهای شایسته است. در اصطلاح
صوفیه مجموعه قواعد و رسوم و وظایفی است که رعایت آنها بر سالکان طریقت لازم است.
در مورد آداب صوفیه تقسیمبندی مختلفی صورت گرفته است. برخی آن را به دو بخش آداب ظاهری و آداب باطنی و برخی به سه بخش ادب با
خدا، ادب با خود و ادب با
خلق تقسیم کردهاند.
در تعریف ادب گفتهاند: «عبارت است از تحسین
اخلاق و
تهذیب اقوال و افعال».
چون افعال دوگونهاند: افعال قلوب یا نیات که اموری باطنیاند و افعالِ قوالب یا اعمال که به
ظاهر مربوط میشوند.
پس ادیب کامل کسی است که ظاهر و باطنش به محاسن اخلاق و اقوال و نیات و اعمال آراسته باشد.
از این روست که
خواجه عبدالله انصاری گفته است: «الادب تهذیب الظاهر و الباطن».
حقیقتِ ادب، گرد آمدن خصلتهای نیکو در
سالک است.
این خصلتها کدام است؟
ابونصر سراج در پاسخ میگوید: «ادب به نزدیک ایشان
ریاضت نفس و
تأدیب جوارح و نگاهداشت حدود و ترک
شهوات است».
افزون بر این، ادب یعنی «
طهارت دل و مراعات سِرّ و وفا کردن به
عهد و نگاه داشتن وقت و کمتر نگریستن به خواطر پراکنده و نیکوکرداری اندر محل طلب و وقت
حضور و مقام
قرب».
هجویری آداب صوفیه را ۳ بخش کرده است: «یکی اندر
توحید با
حق (عزوجل)، دیگر ادب با خود اندر معاملت و دیگر ادب با
خلق اندر صحبت».
این ۳ قسم ادب از یکدیگر جدا نیست، بلکه رعایت یکی مستلزم مراعات دو دیگر است.
نجمالدین کبری از آداب ظاهر و آداب باطن سخن گفته است.
آداب ظاهر رعایت هفت امر است:
۱. ادب در خرقه پوشیدن.
۲. در نشستن و خاستن.
۳. در رفتن به
خانقاه.
۴. در طعام خوردن.
۵. در رفتن به دعوتها.
۶. در سماع شنیدن.
۷. در سفر کردن.
اما آداب باطن «خود کاری دیگر است و آن را ابواب بسیار است و مقامات و منازل بیشمار».
نجمالدین برای آگاهی از آداب باطن،
منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری را پیشنهاد کرده، ولی یادآور شده است که سالک تنها با خواندن این کتاب به مقصود نمیرسد، زیرا «کار به کار است نه به گفتار، که شناختن
آب تشنگی را ننشاند».
در نظر صوفیان هر یک از مراحل
سلوک، از آغاز تا پایان، آدابی ویژه دارد، تا آنجا که
ابوحفص حداد گفته است: «
تصوف همهاش آداب است برای هر هنگام و هر حال و هر جایگاه».
مأخذ این آداب چیزی جز
سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، اخلاق و احوال نبوی و اقوال و افعال مصطفی نیست.
از اینجاست که پیران طریقت گفتهاند: «کمال ادب هیچ کس را نبود مگر
انبیاء را».
نکته مهم این است که در همه مراحل سلوک، رعایت آداب طریقت و
شریعت شرط بنیادی است و حتی سالک اگر به برترین پایگاه نیز رسیده و از سرحدِ
تکلیف گذشته باشد، باز هم به هیچ روی بیبند و باری وی پذیرفته نیست، بلکه همواره، چه در جریان سلوک و چه در پایان کار، یکی از شرایط سالکِ عارف این است که «کُند با خواجگی کار غلامی»
به طور کلی، آداب صوفیان را میتوان بدین سان دستهبندی کرد:
۱. آداب
حضرت ربوبیت، زیرا «هر بندهای که
محبت الهی در دل او راسختر، اهتمام او به مراعات آداب حضرتِ عزت بیشتر».
۲. آداب
حضرت رسالت، یعنی کمال متابعت از سنت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم).
۳. آداب
مرید با
شیخ.
۴. آداب شیخی و وظایف شیخ نسبت به مرید: «همچنان که مرید را با شیخ ادبی است که آن حق ارادت است، شیخ را با مرید هم ادبی است که آن حق
تربیت است».
۵. آداب صحبت با
خلق.
۶. آداب معیشت و طریقه گذران زندگی، که یا از راه کسب است و یا از راه کدیه و یا فتوحی که از حق تعالی رسد.
۷. آداب تجرد و
تأهل.
۸. آداب سفر، چه مرید باید «سفر از بَهرِ ۳ چیز کند: زیارت را یا دیدن مشایخ را یا ریاضت را».
۹. آداب تعهدات نفس که مربوط به رفع نیازهای ضروری زندگی است و «تعهدات ضروری ۳ چیز است: خورش و پوشش و خواب».
۱۰. آداب جوارح، که شامل ادب زبان، دل، دست و پا میشود.
۱۱. آداب خانقاه.
۱۲. آداب
سَماع که «غذای ارواح اهل معرفت است».
۱۳. اداب ریاضت و مجاهدت.
۱۴. آداب خلوت و
چلهنشینی یا «در آمدن به اربعینیه.»
عارفان برای سیر و سلوک آدابی ذکر کردهاند از جمله: پیوسته با طهارت بودن، مجاهده با نفس و داشتن خلوت و حضور قلب.
امام خمینی نیز آدابی برای سالک ذکر کرده است از جمله:
۱- توجه به
عز ربوبیت و ذل عبودیت: یکی از وظایف و آداب باطنی
سالک، توجه به
عز ربوبیت و ذل
عبودیت است که قوت سلوکی هر شخصی، به مقدار قوت این نظر است.
سالک لازم است در عبادات خود به قلب و قوای خود، قرب حضور حق را بفهماند و آداب صوری و معنوی را رعایت کند و سالک الی الله با قدم حق و با ریاضت و تقوای کامل سیر کند.
۲- منزوی بودن: انزوای از مردم از شرایط سلوک نیست، همان گونه که اولیا و انبیاء انزوا اختیار نکرده و با مردم بودند و کارهای اجتماعی انجام میدانند. امام خمینی خاطرنشان کرده در سیر الی الله لازم نیست انسان در گوشهای بنشیند، بلکه همانند انبیای الهی و اولیای الهی که در عین حکومت و جنگ، سیر و سلوک داشتند.
۳- وجوب رعایت ظاهر: انسان سالک باید در انتخاب ماده و هیئت لباس از آنچه بر روحش تاثیر بد میگذارد و قلب را غافل میکند، دوری کند.
۴- پردهپوش بودن از عیوب دیگران: همان گونه که حقتعالی ستارالعیوب بندگان است سالک نیز باید چنین باشد.
۵- برخورداری از شرح صدر: یکی از امور مهم در سیر و سلوک برای رسیدن به عالم ملکوت و گذشتن از عالم ظلمت، شرح صدر است که سالک با آن از درکات نقص به درجات کمال میرسد.
۶- توجه نکردن به غیر خداوند: سالک الی الله و طالب وصول برای رسیدن به لقای خداوند باید هرچه غیر حق است کنار بزند و با
ریاضت شرعی آن را از میان ببرد.
(۱) محمد بن محمود آملی، نفائس الفنون، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۷ـ۱۳۷۹ق، ۲/۷ـ۱۲، ۳۸ـ۴۲.
(۲) ضیاءالدین سهروردی، آداب المریدین، ترجمه عمر بن محمد شیرکان، به کوشش نجیب مایل هروی، تهران، مولی، ۱۳۶۳ش، ص ۸۲ ـ ۱۷۵.
(۳) محمود شبستری، گلشن راز، لاهور، انتشارات اسلامی، ۱۹۷۸م.
(۴) ابوالقاسم قشیری، رساله قشیریه، به کوشش بدیعالزمان فروزانفر، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۵ش، ص ۴۷۷ـ۵۱۰، ۵۹۱ ـ۶۲۱.
(۵) محمود بن علی کاشانی، مصباح الهدایه، به کوشش جلال همایی، تهران، ۱۳۲۳ش، ص ۲۰۳ـ۲۸۲.
(۶) نجمالدین کبری، احمد بن عمر آداب الصوفیه، به کوشش مسعود قاسمی، تهران، زوار، ۱۳۶۳ش، جم.
(۷) عزیزالدین نسفی، الانسان الکامل، به کوشش ماریژان موله، تهران، انستیتو ایران و فرانسه، ۱۳۵۰ش، ص ۱۲۰ـ۱۳۰.
(۸) علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، به کوشش و، آ، ژوکوفسکی، تهران، طهوری، ۱۳۵۸ش، ص ۴۳۲ـ ۴۷۸.
•
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آداب صوفیه»، شماره۱۱۳. •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.