آثار وضعی گناهان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیشترین آثار وضعی زیانبار
گناهان، دامنگیر افرادی میشود که با اختیار و آگاهی مرتکب آن شوند، اما کسانی که
بدون اطلاع از
گناه بودن عملی مرتکب آن شدهاند و یا کسانی که هیچ نقشی در بروز
گناه نداشته بلکه قربانی
گناهانی شدهاند که اسباب آن را دیگران ایجاد کردهاند، به مقتضای
عدالت و
حکمت خداوند، نمیتوان به صورت مطلق آنان را از رسیدن به
سعادت محروم دانست، بلکه با اندک تلاشی میتوان آثار منفی آن
گناهان را زدود.
در متون دینی و سخنان پیشوایان (علیهمالسّلام) راههای جبران بسیاری برای
گناهان ذکر شده است، چه رسد به اموری که واقعا
گناه نبودهاند.
آثار وضعی
گناهان در زندگی افراد از اموری است که در
آیات قرآن و
روایات از آن سخن گفته شده است.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «کسی که تصرف در
مال یتیم به ستم کند،
خداوند فردی را مسلط بر او یا نسلش میسازد که همان ستم را در حق آنان روا دارد، و سپس این
آیه را تلاوت کردند؛ آنان که فرزندانی ناتوان از خود باقی میگذارند و نگران آینده آنها هستند، باید از خدا بترسند و (در حق یتیمان مردم) درست سخن گویند.»
امام رضا (علیهالسّلام) فرمود: «خداوند به یکی از پیامبرانش وحی کرد، رضایتم را در اطاعتم قرار دادم، و اگر از کسی راضی شدم نعمتم را بر او افزون کنم و پایانی برای
نعمت من متصور نیست، و از طرفی اگر کسی مورد
خشم من قرار گیرد او را لعنت میکنم، و آثار
لعنت من تا هفت نسل او را شامل خواهد شد.»
در مورد انتقال آثار وضعی
گناه به نسلهای بعد باید دانست که از اعتقادات
مذهب امامیه این است که خداوند عادل و حکیم است، و در آیات متعدد قرآن آمده است: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ اُخْری؛
هیچ کس بار
گناه دیگری را بر دوش نمیگیرد». با توجه به این سخن، روایاتی که دلالت دارد که
گناهان تاثیر خود را حتی برای افرادی که دخالتی هم در آن ندارند میگذارد، چه توجیهی داشته و آیا با
عدالت و
حکمت خداوند، منافات ندارد! ؟
برای روشن شدن این مسئله آن را در چند بخش بررسی میکنیم:
روایاتی که دلالت میکند ستمکاری پدران در
نسل آنها تاثیر میگذارد به صورت مطلق نیست، بلکه تنها صورتی را شامل میشود که فرزندان راضی به افعال آنان باشند؛ از این رو
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «کس کردار قومی را دوست بدارد با آنها در آن اعمال شریک است».
اما اگر فرزندان از اعمال زشت پدران بیزاری جویند و با
اراده خود، شریک در
ظلم آنان نشوند، و اگر اموال حرامی از گذشتگان وارد زندگی آنان شده است، با برگشت دادن آن اموال به صاحبانش، در صدد جبران برآیند، در این صورت چنین اولادی از مورد این اخبار بیرون خواهد بود؛ زیرا انتقام از آنها خلاف
عدل است.
علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) بعد از نقل روایت اشاره شده از امام رضا (علیهالسّلام) میگوید: اشکال شده است
گناه فرزندان چیست که تا نسل هفتم پدر، لعنت پروردگار شامل آنان شود؟ جواب میتواند این باشد که این تنها در صورتی است که فرزندان، راضی به افعال پدران باشند، همان گونه که در روایات آمده است که
امام مهدی (علیهالسّلام) فرزندان قاتلین
امام حسین (علیهالسّلام) را به جهت رضایت آنان به جنایات گذشتگان، میکشد.
وی در ادامه میگوید ممکن است مراد از تاثیر در نسلهای آینده، آثار دنیایی مثل
فقر و گرفتاریها و ابتلائات دنیایی باشد، چنان که بیشتر فرزندان ستمکاران در دنیا با خواری و
ذلت زندگی میکنند.
این یکی از مجازاتهایی است که خداوند برای ستمکاران در این
دنیا مقرر کرده و علتش آن است که با توجه فطری بودن دوستی فرزندان، احتمال برگشت اثر وضعی ستم به آنان، عاملی بازدارنده از ستم شود و دیگرانی که قصد ستم را دارند نیز با دیدن چنین اثری در فرزندان ستمکاران پیشین، از تصمیم خویش بازگردند. آیه نهم
سوره نساء نیز به همین ظرافت اشاره دارد.
بنا بر اعتقاد شیعه، ایرادی ندارد که خداوند به دلیل مصالح مهمتری عدهای را – هر چند بیگناه - به سختی بیفکند، در صورتی که زیان دیده، بداند خداوند این
ضرر ظاهری را به نحوی جبران خواهد کرد، آنان نیز در نهایت راضی خواهند شد، اضافه بر همه این امور، گرفتاری و مشکلاتی که برای فرزندان ظالمان به وجود میآید، شاید به
مصلحت خود آنان نیز باشد؛ زیرا آنان را از ادامه راه پدران ستمکارشان بازخواهد داشت.
آثار وضعی
گناه در فرزندانی که از
لقمه حرام و یا از طریق نامشروع به دنیا میآیند نیز از جمله اسباب و مسببات بوده و
علت تامه و غیر قابل تخلف به شمار نمیآید و بسیار دیده شده است که از پدرانی
فاسد و
مشرک، فرزندانی صالح به وجود آمدهاند که نمونه آن را در صحابیانی میبینیم که پدرانشان در سپاه
مشرکان بوده و خودشان در رکاب
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شمشیر می زدند و در مقابل فرزندان برخی
انبیا و
اولیا نیز به کژراهه کشیده شدهاند.
البته همان گونه که در امور تکوینی آثاری که ایجاد میشود از شدت و ضعف برخوردار است، در امور معنوی و تشریعی نیز چنین است؛ به این معنا که بعضی از اسباب به قدری خطرناک است که فرصت جبران را نیز از آدمی میگیرد، مثل خوردن سم مهلک که اثر وضعی آن
هلاکت است. بر خلاف وارد شدن میکروب کوچکی در
بدن، که خیلی زود قابل مداوا است، آثار به جا مانده از رفتار
گناه آلود نیز چنین است که بسته به اندازه
گناه و
دانش و اختیار
انسان در انجام آن متفاوت میباشد که گاهی آثار
گناهی با یک
استغفار از بین میرود، و بسا با
رحمت خداوند تبدیل به خوبی میشود.
شخصی که
گناهی را
بدون آگاهی از
گناه بودن آن انجام داده نیز وضعیتی مانند موارد قبلی دارد و به عبارتی گرچه او
گناهی را مرتکب نشده که او را از
سعادت بازداشته و
غضب خدا را بر علیه او برانگیزد، اما محتمل است به دلیل اخطار و هشدار به مردم در مورد نتایج زیانبار یک
گناه، برخی آثاری وضعی دامنگیر او شود که خود او و دیگران به این نکته پی ببرند که باید در افزایش دانش خود تلاش نموده تا ناخودآگاه نیز مرتکب رفتار ناپسندی نشوند.
البته چنانچه بیان شد، این آثار از شدت و قدرتی برخوردار نیست که موجب
خسران ابدی او شود، بلکه در حد یک اخطار و هشدار باقی خواهد ماند.
۱.
کلم الطیب در تقریر عقاید اسلام.
۲.
عدل الهی مرحوم
مطهری
پایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «آثار وضعی گناهان در زندگی بشر»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۱۰.