آثار عجم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب آثار عجم، اثر
محمدنصیر حسینی شیرازی، مشهور به فرصت و ملقب به فرصت
الدوله (۱۳۳۹- ۱۲۷۱ ق) به
زبان فارسی در موضوع
جغرافیای عمومی نگاشته شده است. این کتاب توسط دکتر منصور رستگار فسایی تصحیح و تحشیه شده است.
فرصتالدوله شیرازی، بنا به اظهار خود در سالهای پایانی سلطنت ناصری؛ یعنی در سال ۱۳۰۷ ق دستور نقشهبرداری و تهیه تصاویر از
آثار باستانی و نقشهای قدیمی و تعیین فاصله مناطق از یکدیگر، آن هم عمدتا در
فارس را از مقامات دولتی
قاجار دریافت نمود.
بر اساس آنچه از مطالب کتاب مستفاد میشود، فرصت
الدوله در گام نخست شروع به مسافرت و نقشهبرداری کرد، لیکن زمانی که یادداشتهای خود را به
تهران فرستاد بنا به دلایلی آن یادداشتها از بین رفت، به همین دلیل پس از مدتی، ظاهرا در ۱۳۱۱ ق مجددا اقدام به مسافرت و نگارش در سطحی وسیعتر نمود. سختی و صعوبت قضیه و دوبارهنویسی با توجه به نداشتن و فقدان اولیه، بر اهمیت این کتاب افزود. فرصت در ۱۳۱۴ ق مطالب کتاب خود را به اتمام رساند.
کتاب از دو جلد تشکیل شده که زندگی مولف، بخشی عظیمی از جلد اول را تشکیل میدهد و جلد دوم با فهرست مطالب و متن شروع شده و با تقریظات و تعلیقات ادامه پیدا کرده و با فهرست اعلام دو جلد به اتمام میرسد.
عنوان کتاب تا حدی معرف محتوا و نوشتار کتاب میباشد. کتاب از دو بخش تشکیل شده است:
بخش نخست کتاب ضمن آنکه در بردارنده مطالب مختصری درباره
عرفا و شعرای عرب و دانشمندان و حکمای ایرانی و یونانی از زمان قدیم است، عمدتا به معرفی آثار باستانی موجود در فارس اختصاص یافته و آثار و ابنیه موجود در مناطق دیگر، از جمله
بوشهر،
خوزستان،
کرمانشاه،
همدان،
مازندران،
چهارمحال بختیاری،
کهکیلویه و بویراحمد و
اردبیل را نیز به اختصار توضیح میدهد.
در مورد بخش نخست کتاب که به موضوع آثار باستانی فارس مربوط میشود، نویسنده غرض و هدف خود را از این کار تا اکتشاف آثار مزبور، بلکه ثبت و ضبط آن اعلام میکند، کاری که با دقت نظر از سوی وی انجام گرفته است.
از محاسن کتاب در این قسمت توضیحات مفصلی است که نویسنده در مورد نقشبرجستهها داده است (از جمله اسارت والرین توسط شاپور ساسانی). وی همچنین کتیبههای موجود در آن منطقه را خط به خط ترجمه و عینا در متن کتاب آورده است و حتی در این باره به منابع اروپایی؛ مانند
تاریخ ایران نوشته
سرجان ملکم نیز استناد کرده است. این ویژگی نه تنها ارزش عملی کار مؤلف را نشان میدهد، بلکه تبحر او را در ترجمه متون
خط میخی نشان میدهد، هر چند قابل مقایسه با کیفیت و سطح مطالعات امروزی نباشد.
بخش دوم که نویسنده آن را (شیرازنامه) نامیده؛ شامل مطالبی درباره آثار ابنیه، محلات، دروازهها، مساجد، مدارس مذهبی، بقاع مزارات و شرح حال برخی از دانشمندان، فقها، ادبا، اطباء، صاحبان مشاغل، همچنین خوشنویسان، نقاشان، ادارات و اهل صنعت
شیراز است.
در بخش آخر کتاب نیز
سلاطین و حکام شیراز از زمان
امویان - از
سال ۷۴ ق- تا واپسین روزهای سلطنت
ناصرالدین شاه؛ یعنی زمانی که فرصت
الدوله کتاب را به رشته تحریر درآورده، نام برده شدهاند، چنانکه خود نیز اشاره میکند، در این خصوص از کتاب
گوبینو استفاده نموده است، منتهی با توجه به اینکه گوبیتو در سالهای نخست سلطنت ناصری (۱۸۵۸- ۱۸۵۵ م) به
ایران سفر کرده، این مطالب فقط تا همان سالها را در بر میگیرد، از آن پس تا پایان عصر ناصری را فرصت
الدوله، با مطالعه منابع و دیدهها و شنیدههای خود تکمیل نموده است.
برخی از ویژگیهای کتاب به شرح ذیل است:
ویژگیهای برجسته آثار عجم هنگامی آشکارتر میگردد که کار فرصت
الدوله با منابع هم عصر خود نظیر
فارسنامه ناصری مقایسه گردد. چنانکه در کتاب اخیر فقط توضیحی در مورد نقش برجستهها داده شده و به ندرت کتیبهای خوانده شده است. البته نویسنده کتاب،
میرزاحسن حسینی فسایی، خود نیز اشاره نموده است که (... ترجمه کتیبهها را با نامهای که به وزیر علوم وقت؛ یعنی علی
قلیخان مخبرالدوله نوشتم، خواستم، او نیز چون تسلط به
زبان آلمانی داشت، از یکی از منابع آلمانی اخذ کرده ترجمه و برای بنده فرستاد...).
تلاش پیگیر فرصت در آموختن خطوط باستانی، آنهم در یکصد و چند سال گذشته مایه تحسین است و مدد جستن او از سیاحان و فرستادگان خارجی اعم از، روسی، ایتالیایی، هلندی و آلمانی در فراگیری این خطوط نشان همت والای اوست.
از ویژگیهای دیگر کار فرصت این است که به ویژه در ذکر آثار فارس تنها به نقل خواندهها یا شنیدهها بسنده نکرده است، بلکه مطالب کتاب حاصل مشاهدات خود او میباشد، از جمله دلایل اثبات این مدعا یکی نقاشی و تصویرهای متعددی است که از آثار و ابنیه فراهم آورده، دیگری اشاره او به بناهایی است که هم اکنون اثری از آنها نیست، در حالی او در کتابش، هم از آنها نام برده و هم آنها را به تصویر کشیده است.
از جمله (
آتشکده آذرجو ) در حالی که از آثار مهم شهر داراب است، بر بالای این اثر گنبدی را ترسیم کرده، اما هماکنون با گذشت بیش از یک قرن، این گنبد وجود خارجی ندارد.
این موضوع برای مطالعات باستانشناختی دارای اهمیت است. فرصت در مورد نقوش و کتیبههای
تخت جمشید نیز به تفصیل سخن گفته است. بررسی دخمهها و وارد شدن به آنها و ذکر مطالب به صورت مشروح در این خصوص از مشخصههایی به شمار میآید که نظیر آن در فارسنامه به عنوان منبع همزمان و نسبتا هم موضوع با آثار عجم به چشم نمیخورد.
ترجمه
کتیبه بیستون و پرداخته شدن به آن در آثار عجم باز از جمله امتیازات کتاب در مقایسه با منابع هم عصر آن است. شایان ذکر است، ترجمهای که در آن زمان از کتیبههای مختلف شده است با ترجمههای کنونی تفاوتهایی دارد و برداشتهایی که هم اکنون از نقوش و کتیبهها با روشهای جدید علمی به عمل میآید، از جهات متعدد قابل مقایسه با گذشته نیست، منتهی این مقاله در صدد بررسی نوشتههای این منبع از حیث کتیبهخوانی و مقاسیه آن با مطالعات کنونی نمیباشد.
با این وجود باید اضافه کرد برخی از واژههایی که در کتیبهها آمده است، در آثار عجم درست خوانده نشدهاند؛ ولی در تحقیقات اخیر آن واژهها شناخته شدهاند. بطور مثال در کتیبه بیستون بر اساس آنچه در آثار عجم آمده واژههایی نظیر (... اوجها، بابروش، ائرا، و...) دیده میشود که هم اکنون به صورت
خوزستان،
بابل،
آشور و...) شناخته شدهاند و احتمالا فرصت نام و اسامی این مناطق را که خود نیز برخی از آنها را ترجمه دقیقتری کرده، از منابع دیگر گرفته است. ظاهرا فرصت تسلط خود را به خطوط میخی برای ارائه مطلب کافی نمیدیده، برای تکمیل توضیحات به منابع خارجی مراجعه نموده است؛ به طوری که در کتاب ذکر میکند به کرات از
سفرنامه سیاحان روسی، انگلیسی و فرانسوی استفاده کرده است.
یکی دیگر از ویژگیهای برجسته آثار عجم در زمینه آثار باستانی ترسیم و نقاشی نقوش و آثار باستانی اماکن متعددی نظیر تخت جمشید، فیروز آباد، داراب و... است. بالطبع ارائه مطلب به همراه تصاویر، فهم مطلب را سهلتر و مطالعه کتاب را شوقانگیزتر و مطلوبتر میساخت. و از آنجا که امکان مسافرت در آن زمان برای همگان به سهولت وجود نداشت و عکسبرداری و فن
عکاسی نیز هنوز متداول نشده بود، تصاویر نقاشی شده کتاب، ارزش و اهمیت فراوانی به کتاب میبخشید. در هر صورت به لحاظ شناسایی و بررسی آثار باستانی، آثار عجم نسبت به منبع همزمان خود، فارسنامه ناصری مطالب مفصلتری دارد.
نکته دیگری که فرصت در کتاب خود به آن پرداخته این است که حدود و فاصله مناطق را از یکدیگر، بویژه در فارس، تهیه و درج نموده است. هر چند با مسافتهای کنونی تفاوتهایی دارد، لیکن نظر به مقیاسهایی که در دست داشته و با توجه به توسعه شهرها تا زمان حاضر، مسافتهایی که ذکر میکند، قریب به صحت است.
کتاب در سال ۱۳۱۴ ق به اتمام رسیده و در ۱۳۵۳ ق؛ یعنی چهارده سال پس از فوت فرصت، برای نخستین بار در
بمبئی چاپ گردیده است. در پایان، ۵ تقریظ (از
شیخ مفید،
ابوالحسن میرزا،
ابوالحسن اصطهباناتی،
عبدالوهاب آشتیانی و
میرزامهدیخان وکیلالدوله بر کتاب زده شده)، آورده شده، سپس تعلیقات کتاب و در پایان فهرست اعلام دو جلد ذکر شده است.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).