آثار جنگ (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
جنگ با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
آوارگی از
خانه و ديار خود، پيامد جنگ و درگيرى:
۱. «ثُمَّ انتُم هؤُلاءِ تَقتُلونَ انفُسَكُم وتُخرِجونَ فَريقًا مِنكُم مِن دِيرِهِم تَظهَرونَ عَلَيهِم بِالاثمِ والعُدونِ وان يَأتوكُم اسرى تُفدوهُم وهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيكُم اخراجُهُم ...؛
اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید و در این گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند،
فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود....»
۲. «هُوَ الَّذى اخرَجَ الَّذينَ كَفَروا مِن اهلِ الكِتبِ مِن ديرِهِم لِاوَّلِ الحَشرِ ما ظَنَنتُم ان يَخرُجوا وظَنّوا انَّهُم مانِعَتُهُم حُصونُهُم مِنَ اللَّهِ فَاتهُمُ اللَّهُ مِن حَيثُ لَم يَحتَسِبوا وقَذَفَ فى قُلوبِهِمُ الرُّعبَ يُخرِبونَ بُيوتَهُم بِايديهِم وايدِى المُؤمِنينَ فَاعتَبِروا ياولِى الابصر • ولَولا ان كَتَبَ اللَّهُ عَلَيهِمُ الجَلاءَ لَعَذَّبَهُم فِى الدُّنيا ولَهُم فِى الأخِرَةِ عَذابُ النّار؛
او کسی است که
کافران اهل کتاب را در نخستین برخورد (با مسلمانان) از خانه هایشان بیرون راند! گمان نمیکردید آنان خارج شوند، و خودشان نیز گمان میکردند که دژهای محکمشان آنها را از عذاب الهی مانع میشود اما خداوند از آنجا که گمان نمیکردند به سراغشان آمد و در دلهایشان ترس و وحشت افکند، بگونهای که خانههای خود را با دست خویش و با دست مؤمنان ویران میکردند پس
عبرت بگیرید ای صاحبان بصیرت! واگر نه اين بود كه خداوند ترک
وطن را بر آنان مقرّر داشته بود، آنها را در همين دنيا مجازات مىكرد؛ و براى آنان در آخرت نيز عذاب آتش است.»
اسارت، از پیامدهای جنگ:
۱. «ثُمَّ انتُم هؤُلاءِ تَقتُلونَ انفُسَكُم وتُخرِجونَ فَريقًا مِنكُم مِن دِيرِهِم تَظهَرونَ عَلَيهِم بِالاثمِ والعُدونِ وان يَأتوكُم اسرى تُفدوهُم وهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيكُم اخراجُهُم ...؛
اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید و در این گناه و
تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود.»
۲. «ما كانَ لِنَبِىّ ان يَكونَ لَهُ اسرى حَتّى يُثخِنَ فِى الارضِ تُريدُونَ عَرَضَ الدُّنيا واللَّهُ يُريدُ الأخِرَةَ واللَّهُ عَزيزٌ حَكيم • يايُّهَا النَّبِىُّ قُل لِمَن فى ايديكُم مِنَ الاسرَى ان يَعلَمِ اللَّهُ فى قُلوبِكُم خَيرًا يُؤتِكُم خَيرًا مِمّا اخِذَ مِنكُم ويَغفِر لَكُم واللَّهُ غَفورٌ رَحيم؛
هیچ پیامبری حق ندارد اسیرانی (از دشمن) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد (و جای پای خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید (و مایلید اسیران بیشتری بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید) ولی خداوند، سرای دیگر را (برای شما) میخواهد و خداوند قادر و حکیم است.»
۳. «فَاذَا انسَلَخَ الاشهُرُ الحُرُمُ فَاقتُلوا المُشرِكينَ حَيثُ وجَدتُموهُم وخُذوهُم واحصُروهُم واقعُدوا لَهُم كُلَّ مَرصَدٍ فَان تَابوا واقَاموا الصَّلوةَ وءاتَوُا الزَّكوةَ فَخَلّوا سَبيلَهُم ...؛
(اما) وقتی ماههای حرام پایان گرفت، مشرکان را هر جا یافتید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها بنشینید!....»
۴. «وانزَلَ الَّذينَ ظهَروهُم مِن اهلِ الكِتبِ مِن صَياصيهِم وقَذَفَ فى قُلوبِهِمُ الرُّعبَ فَريقًا تَقتُلونَ وتَأسِرونَ فَريقا؛
و خداوند گروهی از
اهل کتاب (
یهود) را که از آنان (مشرکان عرب ) حمایت کردند از قلعههای محکمشان پایین کشید و در دلهایشان رعب افکند (و کارشان به جایی رسید که) گروهی را به قتل میرساندید و گروهی را اسیر میکردید»
۵. «فَاذا لَقيتُمُ الَّذينَ كَفَروا فَضَربَ الرّقابِ حَتّى اذا اثخَنتُموهُم فَشُدُّوا الوَثاقَ فَامّا مَنّا بَعدُ وامّا فِداءً حَتّى تَضَعَ الحَربُ اوزارَها ذلِكَ ولَو يَشاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنهُم ولكِن لِيَبلوا بَعضَكُم بِبَعضٍ ...؛
و هنگامی که با کافران (جنایت پیشه) در میدان جنگ رو به رو شدید گردنهایشان را بزنید، (و این کار را هم چنان ادامه دهید) تا به اندازه کافی دشمن را در هم بکوبید در این هنگام اسیران را محکم ببندید سپس یا بر آنان منت گذارید (و آزادشان کنید) یا در برابر آزادی از آنان فدیه (غرامت) بگیرید (و این وضع باید هم چنان ادامه یابد) تا جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، (آری) برنامه این است! و اگر خدا میخواست خودش آنها را مجازات میکرد، اما میخواهد بعضی از شما را با بعضی دیگر بیازماید....»
اشغال سرزمین و خانه و کاشانه، پیامد جنگ:
«قالَت انَّ المُلوكَ اذا دَخَلوا قَريَةً افسَدوها وجَعَلوا اعِزَّةَ اهلِها اذِلَّةً وكَذلِكَ يَفعَلون.؛
گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی میکشند، و عزیزان آنجا را ذلیل میکنند (آری) کار آنان همین گونه است.»
اضطراب و دلهره، پیامد جنگ و درگیری:
۱. «لَقَد نَصَرَكُمُ اللَّهُ فى مَواطِنَ كَثيرَةٍ ويَومَ حُنَينٍ اذ اعجَبَتكُم كَثرَتُكُم فَلَم تُغنِ عَنكُم شيًا وضاقَت عَلَيكُمُ الارضُ بِما رَحُبَت ثُمَّ ولَّيتُم مُدبِرين؛
خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد (و بر دشمن پیروز شدید) و در روز حنین (نیز یاری نمود) در آن هنگام که فزونی جمعیتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیت) هیچ به دردتان نخورد و
زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید!»
۲. «يايُّها الَّذينَ ءامَنوا اذكُروا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَيكُم اذ جاءَتكُم جُنودٌ فَارسَلنا عَلَيهِم ريحًا وجُنودًا لَم تَرَوها وكانَ اللَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرا • اذجاءوكُم مِن فَوقِكُم ومِن اسفَلَ مِنكُم واذ زاغَتِ الابصرُ وبَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وتَظُنّونَ بِاللَّهِ الظُّنونا؛
طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم) و خداوند همیشه به آنچه انجام میدهید بینا بوده است. (به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگون بدی به خدا میبردید.»
۳. «قَد يَعلَمُ اللَّهُ المُعَوّقينَ مِنكُم والقالينَ لِاخونِهِم هَلُمَّ الَينا ولا يَأتونَ البَأسَ الّا قَليلا • اشِحَّةً عَلَيكُم فَاذا جاءَ الخَوفُ رَايتَهُم يَنظُرونَ الَيكَ تَدورُ اعيُنُهُم كَالَّذى يُغشى عَلَيهِ مِنَ المَوتِ ...؛
خداوند کسانی که مردم را از جنگ بازمیداشتند و کسانی را که به برادران خود میگفتند: بسوی ما بیایید (و خود را از معرکه بیرون کشید) بخوبی میشناسد و آنها (مردمی ضعیفند و) جز اندکی پیکار نمیکنند! آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند و هنگامی که (لحظات) ترس (و بحرانی) پیش آید، میبینی آن چنان به تو نگاه میکنند، و چشمهایشان در حدقه میچرخد، که گویی میخواهند قالب تهی کنند!....»
جراحت ، از آثار جنگ و نبرد میان دو گروه:
۱. «ان يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ وتِلكَ الايّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ ...؛
اگر (در میدان احد،) به شما جراحتی رسید (و ضربهای وارد شد)، به آن جمعیت نیز (در میدان
بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها (ی
پیروزی و
شکست) را در میان مردم میگردانیم (و این خاصیت زندگی دنیاست)....»
۲. «الَّذينَ استَجابوا لِلَّهِ والرَّسولِ مِن بَعدِ ما اصابَهُمُ القَرحُ لِلَّذينَ احسَنوا مِنهُم واتَّقَوا اجرٌ عَظيم؛
آنها که دعوت خدا و پیامبر صلیاللهعلیهوآله را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان حمراء الاسد حرکت نمودند) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و
تقوا پیش گرفتند،
پاداش بزرگی است.»
ویرانی و خرابی، از پیامدهای جنگ و هجوم:
۱. «الَّذينَ اخرِجوا مِن دِيرِهِم بِغَيرِ حَقٍّ الّا ان يَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ولَولا
دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدّمَت صَومِعُ وبِيَعٌ وصَلَوتٌ ومَسجِدُ يُذكَرُ فِيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيرًا و لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ انَّ اللَّهَ لَقَوِىٌّ عَزيز؛
همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه میگفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست! و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر
دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش
دفاع نمایند) یاری میکند خداوند قوی و شکست ناپذیر است.»
۲. «قالَت انَّ المُلوكَ اذا دَخَلوا قَريَةً افسَدوها وجَعَلوا اعِزَّةَ اهلِها اذِلَّةً وكَذلِكَ يَفعَلون؛
گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی میکشند، و عزیزان آنجا را ذلیل میکنند (آری) کار آنان همین گونه است.»
خسارتهای جانی، از پیامدهای جنگ با
دشمن:
۱. «ثُمَّ انتُم هؤُلاءِ تَقتُلونَ انفُسَكُم وتُخرِجونَ فَريقًا مِنكُم مِن دِيرِهِم تَظهَرونَ عَلَيهِم بِالاثمِ والعُدونِ وان يَأتوكُم اسرى تُفدوهُم وهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيكُم اخراجُهُم ...؛
اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید و در این گناه و
تجاوز ، به یکدیگر کمک مینمایید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود.»
۲. «ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ ... ونَقصٍ مِنَ ... والانفُسِ ...؛
قطعا همه شما را با چیزی از
ترس، گرسنگی،... و کاهش در ... و جانها ... آزمایش میکنیم....» با توجّه به ارتباط آيه مذكور با «و لاتقولوا لمن يقتل فى سبيلاللّه ...» در آيه قبل مىتوان چنين استفادهاى كرد.
۳. «يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَكونوا كَالَّذينَ كَفَروا وقالوا لِاخونِهِم اذا ضَرَبوا فِى الارضِ او كانوا غُزًّى لَو كانوا عِندَنا ما ماتوا وما قُتِلوا لِيَجعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسرَةً فى قُلوبِهِم واللَّهُ يُحىِ ويُمِيتُ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، همانند آن کافران مباشید که درباره برادران خود که به سفر یا به جنگ رفته بودند، میگفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمیمردند یا کشته نمیشدند. خدا این پندار را چون حسرتی در دل آنها نهاد. و خداست که زنده میکند....»
۴. «لَتُبلَوُنَّ فى ... وانفُسِكُم ...؛
شما را به ... و جان آزمایش خواهند کرد....»«لتبلونّ فى أموالكم و أنفسكم» يعنى رنجها و سختيها در مال و جان به شما روى آورد؛ مثل آنچه در احُد به شما رسيد.
۵. «فَلَم تَقتُلوهُم ولكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم وما رَمَيتَ اذ رَمَيتَ ولكِنَّ اللَّهَ رَمى ولِيُبلِىَ المُؤمِنِينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا انَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم؛
این شما نبودید که آنها را کشتید بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختی بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبی کند خداوند شنوا و داناست.»
خسارتهای
مالی، پیامد جنگ و درگیری»
۱. «ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ مِنَ ... ونَقصٍ مِنَ الامولِ ...؛
قطعا همه شما را با ... و کاهش در ... و اموال ... آزمایش میکنیم....»
۲. «لَتُبلَوُنَّ فى امولِكُم ...؛
به يقين همه شما در اموال آزمايش مىشويد!....»
خوف، از آثار جنگ و نبرد با دشمنان:
۱. «ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ مِنَ الخَوفِ والجوعِ ونَقصٍ مِنَ الامولِ والانفُسِ ....؛
قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم....»
۲. «سَنُلقى فى قُلُوبِ الَّذينَ كَفَروا الرُّعبَ بِما اشرَكوا بِاللَّهِ ما لَم يُنَزّل بِهِ سُلطنًا ومَأوهُمُ النّارُ وبِئسَ مَثوَى الظلِمين؛
بزودی در دلهای کافران، بخاطر اینکه بدون دلیل، چیزهایی را برای خدا همتا قرار دادند، رعب و ترس میافکنیم و جایگاه آنها، آتش است و چه بد جایگاهی است جایگاه ستمکاران!»
۳. «اذ يوحى رَبُّكَ الَى المَلَكَةِ انّى مَعَكُم فَثَبّتوا الَّذينَ ءامَنوا سَالقى فى قُلوبِ الَّذينَ كَفَروا الرُّعبَ فَاضرِبوا فَوقَ الاعناقِ واضرِبوا مِنهُم كُلَّ بَنان؛
و (به یاد آر) موقعی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شما هستم کسانی را که ایمان آوردهاند، ثابت قدم دارید! بزودی در دلهای کافران ترس و وحشت میافکنم ضربهها را بر بالاتر از گردن (بر سرهای دشمنان) فرود آرید! و همه انگشتانشان را قطع کنید!»
۴. «اذجاءوكُم مِن فَوقِكُم ومِن اسفَلَ مِنكُم واذ زاغَتِ الابصرُ وبَلَغَتِ القُلوبُ الحَناجِرَ وتَظُنّونَ بِاللَّهِ الظُّنونا؛
(به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگون بدی به خدا میبردید.»
۵. «اشِحَّةً عَلَيكُم فَاذا جاءَ الخَوفُ رَايتَهُم يَنظُرونَ الَيكَ تَدورُ اعيُنُهُم كَالَّذى يُغشى عَلَيهِ مِنَ المَوتِ فَاذا ذَهَبَ الخَوفُ سَلَقوكُم بِالسِنَةٍ حِدادٍ اشِحَّةً عَلَى الخَيرِ اولكَ لَم يُؤمِنوا فَاحبَطَ اللَّهُ اعملَهُم وكانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرا؛
آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند و هنگامی که (لحظات) ترس (و بحرانی) پیش آید، میبینی آن چنان به تو نگاه میکنند، و چشمهایشان در حدقه میچرخد، که گویی میخواهند قالب تهی کنند! اما وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از
خشم و عصبانیت بر شما میگشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه میکنند! ) در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند آنها (هرگز) ایمان نیاوردهاند، از این رو خداوند اعمالشان را
حبط و نابود کرد و این کار بر خدا آسان است.»
۶. «وانزَلَ الَّذينَ ظهَروهُم مِن اهلِ الكِتبِ مِن صَياصيهِم وقَذَفَ فى قُلوبِهِمُ الرُّعبَ فَريقًا تَقتُلونَ وتَأسِرونَ فَريقا؛
و خداوند گروهی از اهل کتاب (یهود) را که از آنان(مشرکان عرب ) حمایت کردند از قلعههای محکمشان پایین کشید و در دلهایشان رعب افکند (و کارشان به جایی رسید که) گروهی را به قتل میرساندید و گروهی را اسیر میکردید.»
ذلت و تحقیر قدرتمندان و بزرگان، پیامد جنگ و اشغالگری است.
«قالَت انَّ المُلوكَ اذا دَخَلوا قَريَةً افسَدوها وجَعَلوا اعِزَّةَ اهلِها اذِلَّةً وكَذلِكَ يَفعَلون؛
گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به فساد و تباهی میکشند، و عزیزان آنجا را ذلیل میکنند (آری) کار آنان همین گونه است.»
جنگ، در پی دارنده رنج و
سختی:
۱. «ام حَسِبتُم ان تَدخُلوا الجَنَّةَ ولَمّا يَأتِكُم مَثَلُ الَّذينَ خَلَوا مِن قَبلِكُم مَسَّتهُمُ البَأساءُ والضَّرّاءُ وزُلزِلوا حَتّى يَقولَ الرَّسولُ والَّذينَ ءامَنوا مَعَه مَتى نَصرُ اللَّهِ الا انَّ نَصرَ اللَّهِ قَريب؛
آیا گمان کردید داخل
بهشت میشوید، بی آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: پس یاری خدا کی خواهد آمد؟! (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاری خدا نزدیک است!»
۲. «فَلَمّا فَصَلَ
طالوتُ بِالجُنودِ قالَ انَّ اللَّهَ مُبتَليكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنهُ فَلَيسَ مِنّى ومَن لَم يَطعَمهُ فَانَّهُ مِنِّى الّا مَنِ اغتَرَفَ غُرفَةَ بِيَدِهِ فَشَرِبوا مِنهُ الّا قَليلًا مِنهُم فَلَمّا جاوزَهُ هُوَ والَّذينَ ءامَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا اليَومَ بِجالوتَ وجُنودِهِ ... واللَّهُ مَعَ الصبِرين • ولَمّا بَرَزوا لِجالوتَ وجُنودِهِ قالوا رَبَّنا افرِغ عَلَينا صَبرًا وثَبّت اقدامَنا وانصُرنا عَلَى القَومِ الكفِرينَ؛
و هنگامی که
طالوت (به فرماندهی لشکر
بنیاسرائیل منصوب شد، و) سپاهیان را با خود بیرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسیله یک نهر آب، آزمایش میکند آنها (که به هنگام تشنگی،) از آن بنوشند، از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود، بیشتر از آن نخورند، از من هستند. جز عده کمی، همگی از آن
آب نوشیدند. سپس هنگامی که او، و افرادی که با او ایمان آورده بودند، (و از بوته آزمایش، سالم به در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از کمی نفرات خود، ناراحت شدند و عدهای) گفتند: امروز، ما توانایی مقابله با (
جالوت) و سپاهیان او را نداریم. ... و هنگامی که در برابر (جالوت) و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: پروردگارا! پیمانه شکیبایی و
استقامت را بر ما بریز! و قدمهای ما را ثابت بدار! و ما را بر جمعیت کافران، پیروز بگردان!»
۳. «وما اصبَكُم يَومَ التَقَى الجَمعانِ فَبِاذنِ اللَّهِ ولِيَعلَمَ المُؤمِنِين؛
و آنچه (در روز احد،) در روزی که دو دسته (مؤمنان و کافران) با هم نبرد کردند به شما رسید، به فرمان خدا (و طبق سنت الهی) بود و برای این بود که مؤمنان را مشخص کند.»
۴. «وانَّ مِنكُم لَمَن لَيُبَطّئَنَّ فَان اصبَتكُم مُصيبَةٌ قَالَ قَد انعَمَ اللَّهُ عَلَىَّ اذ لَم اكُن مَعَهُم شَهيدا؛
در میان شما، افرادی (منافق) هستند، که (هم خودشان سست میباشند، و هم) دیگران را به سستی میکشانند اگر مصیبتی به شما برسد، میگویند: خدا به ما نعمت داد که با مجاهدان نبودیم، تا شاهد (آن مصیبت) باشیم!»
۵. «ولا تَهِنوا فِى ابتِغاءِ القَومِ ان تَكونوا تَألَمونَ فَانَّهُم يَألَمونَ كَما تَألَمونَ ...؛
و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج میبینید، آنها نیز همانند شما درد و رنج میبینند....»
تسلط بیگانگان و
حاکمیت اجانب، از آثار جنگ:
۱. «الَم تَرَ الَى المَلَإِ مِن بَنى اسرءيلَ مِن بَعدِ موسى اذ قالوا لِنَبِىّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِكًا نُقتِل فى سَبيلِ اللَّهِ قالَ هَل عَسَيتُم ان كُتِبَ عَلَيكُمُ القِتالُ الَّا تُقتِلوا قالوا وما لَنا الَّا نُقتِلَ فى سَبيلِ اللَّهِ وقَد اخرِجنا مِن دِيرِنا وابنانا فَلَمّا كُتِبَ عَلَيهِمُ القِتالُ تَوَلَّوا الّا قَليلًا مِنهُم واللَّهُ عَليمٌ بِالظلِمين؛
آیا مشاهده نکردی جمعی از بنیاسرائیل را بعد از
موسی، که به پیامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهی) برای ما انتخاب کن! تا (زیر فرمان او) در راه خدا پیکار کنیم. پیامبر آنها گفت: شاید اگر دستور پیکار به شما داده شود، (سرپیچی کنید، و) در راه خدا،
جهاد و پیکار نکنید! گفتند: چگونه ممکن است در راه خدا پیکار نکنیم، در حالی که از خانهها و فرزندانمان رانده شدهایم، (و شهرهای ما به وسیله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسیر شدهاند)؟! اما هنگامی که دستور پیکار به آنها داده شد، جز عده کمی از آنان، همه سرپیچی کردند. و خداوند از ستمکاران، آگاه است.»
۲. «قالَت انَّ المُلوكَ اذا دَخَلوا قَريَةً افسَدوها وجَعَلوا اعِزَّةَ اهلِها اذِلَّةً وكَذلِكَ يَفعَلون؛
گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه آبادی شوند آن را به
فساد و تباهی میکشند، و عزیزان آنجا را ذلیل میکنند (آری) کار آنان همین گونه است.»
از آثار جنگ،
غنیمت است.
قتل، از پیامدهای جنگ با دشمن:
۱. «ثُمَّ انتُم هؤُلاءِ تَقتُلونَ انفُسَكُم وتُخرِجونَ فَريقًا مِنكُم مِن دِيرِهِم تَظهَرونَ عَلَيهِم بِالاثمِ والعُدونِ وان يَأتوكُم اسرى تُفدوهُم وهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيكُم اخراجُهُم ...؛
اما این شما هستید که یکدیگر را میکشید و جمعی از خودتان را از سرزمینشان بیرون میکنید و در این
گناه و تجاوز، به یکدیگر کمک مینمایید (و اینها همه نقض پیمانی است که با خدا بستهاید) در حالی که اگر بعضی از آنها به صورت اسیران نزد شما آیند، فدیه میدهید و آنان را آزاد میسازید! با اینکه بیرون ساختن آنان بر شما حرام بود.»
۲. «يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَكونوا كَالَّذينَ كَفَروا وقالوا لِاخونِهِم اذا ضَرَبوا فِى الارضِ او كانوا غُزًّى لَو كانوا عِندَنا ما ماتوا وما قُتِلوا لِيَجعَلَ اللَّهُ ذلِكَ حَسرَةً فى قُلوبِهِم واللَّهُ يُحىِ ويُمِيتُ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید، همانند آن کافران مباشید که درباره برادران خود که به سفر یا به جنگ رفته بودند، میگفتند: اگر نزد ما مانده بودند نمیمردند یا کشته نمیشدند. خدا این پندار را چون حسرتی در دل آنها نهاد. و خداست که زنده میکند....»
۳. «لَتُبلَوُنَّ فى ... وانفُسِكُم ...؛
شما را به ... و جان آزمایش خواهند کرد....» «لتبلونّ فى أموالكم و أنفسكم» يعنى رنجها و سختيها در مال و جان به شما روى آورد؛ مثل آنچه در احُد به شما رسيد.
۴. «فَلَم تَقتُلوهُم ولكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُم وما رَمَيتَ اذ رَمَيتَ ولكِنَّ اللَّهَ رَمى ولِيُبلِىَ المُؤمِنِينَ مِنهُ بَلاءً حَسَنًا انَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيم؛
این شما نبودید که آنها را کشتید بلکه خداوند آنها را کشت! و این تو نبودی (ای پیامبر که
خاک و
سنگ به صورت آنها) انداختی بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست
مؤمنان را به این وسیله
امتحان خوبی کند خداوند شنوا و داناست.»
کمبود محصولات
کشاورزی، از پیامدهای ناشی از جنگ:
«ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ مِنَ ... ونَقصٍ مِنَ ... الثَّمَرتِ ....،
قطعا همه شما را با چیزی از ... و کاهش در ... و میوهها، آزمایش میکنیم....»
گرسنگی پیامد ناشی از جنگ:
«ولَنَبلُوَنَّكُم بِشَىءٍ ... والجوعِ ....؛
قطعا همه شما را با چیزی از ... گرسنگی ... آزمایش میکنیم....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۹، ص۵۶۷، برگرفته از مقاله «آثار جنگ»