آثار تفکر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آثار
تفکر با توجه به
آیات قرآن عبارتند از:
توجّه به
آخرت و مفتون
دنیا نشدن، مقتضاى خرد و انديشه:
۱. «ومَا الحَيوةُ الدُّنيا الّا لَعِبٌ ولَهوٌ ولَلدّارُ الأخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذينَ يَتَّقونَ افَلا تَعقِلون؛
زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمیاندیشید؟!»
۲. «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ ورِثوا الكِتبَ ... ودَرَسوا ما فيهِ والدّارُ الأخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذينَ يَتَّقونَ افَلا تَعقِلون؛
پس از آنها، فرزندانی جای آنها را گرفتند که وارث کتاب (آسمانی، تورات) شدند؛ ... و آنان بارها آنرا خواندهاند؟! و سرای آخرت برای پرهیزگاران بهتر است، آیا نمیفهمید؟!»
۳. «... افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم ولَدارُ الأخِرَةِ خَيرٌ لِلَّذينَ اتَّقَوا افَلا تَعقِلون؛
... آیا (مخالفان دعوت تو،) در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است! آیا فکر نمیکنید؟!»
تفكّر در
آفرینش به همراه
نیایش، زمينه استجابت دعا:
«انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ لَايتٍ لِاولِى الالبب • الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • فاستجاب لهُم ربُّهُم انّى لا اضيعُ عمل عمِلٍ مِنكُم مِن ذكرٍ او انثى بعضُكُم مِن بعضٍ ...؛
مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش ، نگاه دار! خداوند، درخواست آنها را پذیرفت؛ (و فرمود:) من عمل هیچ عملکنندهای از شما را، زن باشد یا مرد ، ضایع نخواهم کرد؛ شما همنوعید، و از جنس یکدیگر!....»
رعايت
ادب در چگونگى برخورد با پيامبر صلیاللهعلیهوآله، از آثار تعقّل و انديشه:
«انَّ الَّذينَ يُنادونَكَ مِن وراءِ الحُجُرتِ اكثَرُهُم لايَعقِلون؛
(ولی) کسانی که تو را از پشت حجرهها بلند صدا میزنند، بیشترشان نمیفهمند!»
ياد خدا به همراه تفكّر در خلقت آسمانها و زمين، زمينه قرار گرفتن در زمره
اولواالالباب:
«انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ لَايتٍ لِاولِى الالبب • الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار؛
مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
تفكّر در خلقت
آسمانها و
زمین، درپىدارنده اقرار به حقانيّت و هدفدارى آفرينش:
۱. «الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
۲. «اوَ لَم يَتَفَكَّروا فى انفُسِهِم ما خَلَقَ اللَّهُ السَّموتِ والارضَ وما بَينَهُما الّا بِالحَقّ واجَلٍ مُسَمًّى وانَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ بِلِقاىِ رَبّهِم لَكفِرون؛
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!»
ازآثار تقکر، ایمان است.
تفكّر در آفرينش آسمانها و زمين، زمينه
ایمان به عذاب
جهنّم:
«الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • رَبَّنا انَّك من تُدخِلِ النّار فقد اخزيتهُ وما لِلظلِمين مِن انصار؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! هر که را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افکنی، او را خوار و رسوا ساختهای! و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست!»
آیات یاد شده بیان میکند، که خردمندان اعتقاد به خدا، روز قیامت و پیامبران را از اندیشه و تامل در نشانههای الهی به دست آوردهاند.
تفكّر در خلقت آسمانها و زمين، زمينهساز پذيرش دعوت پيامبر صلیاللهعلیهوآله در ايمان به
خدا:
«الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • رَبَّنا انَّنا سمِعنا مُنادِيًا يُنادى لِلِايمنِ ان ءامِنوا بِربّكُم فامنّا رَبَّنا فاغفِر لَنا ذُنوبنا وكفّر عَنّا سيّاتِنا وتوفَّنا مع الابرار؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت میکرد که: به پروردگار خود، ایمان بیاورید! و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران!»
تفكّر و ژرفنگرى، زمينه توجّه و ايمان
انسان به آخرت:
۱. «الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • رَبَّنا انَّك من تُدخِلِ النّار فقد اخزيتهُ وما لِلظلِمين مِن انصار • رَبَّنا وءاتِنا ما وعدتنا على رُسُلِك ولا تُخزِنا يَوم القِيمةِ انَّك لا تُخلِفُ المِيعاد؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! هر که را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افکنی، او را خوار و رسوا ساختهای! و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست! پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچگاه از وعده خود، تخلف نمیکنی.»
۲. «اوَ لَم يَتَفَكَّروا فى انفُسِهِم ما خَلَقَ اللَّهُ السَّموتِ والارضَ وما بَينَهُما الّا بِالحَقّ واجَلٍ مُسَمًّى وانَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ بِلِقاىِ رَبّهِم لَكفِرون؛
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!»
نقش تعقّل و انديشه، در پذيرش دعوت
انبیای الهی:
۱. «الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • رَبَّنا انَّنا سمِعنا مُنادِيًا يُنادى لِلِايمنِ ان ءامِنوا بِربّكُم فامنّا رَبَّنا فاغفِر لَنا ذُنوبنا وكفّر عَنّا سيّاتِنا وتوفَّنا مع الابرار • ربَّنا وءاتِنا ما وعدتنا على رُسُلِك ولا تُخزِنا يَوم القِيمةِ انَّك لا تُخلِفُ المِيعاد؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! ما صدای منادی (تو) را شنیدیم که به ایمان دعوت میکرد که: به پروردگار خود، ایمان بیاورید! و ما ایمان آوردیم؛ پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و بدیهای ما را بپوشان! و ما را با نیکان (و در مسیر آنها) بمیران! پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچگاه از وعده خود، تخلف نمیکنی.»
۲. «وما ارسَلنا مِن قَبلِكَ الّا رِجالًا نوحى الَيهِم مِن اهلِ القُرَى افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم ولَدارُ الأخِرَةِ خَيرٌ لِلَّذينَ اتَّقَوا افَلا تَعقِلون؛
و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانی از اهل آبادیها که به آنها وحی میکردیم! آیا (مخالفان دعوت تو،) در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سرای آخرت برای پرهیزکاران بهتر است! آیا فکر نمیکنید؟!»
۳. «قالوا بَلى قَد جاءَنا نَذيرٌ فَكَذَّبنا وقُلنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِن شَىءٍ ان انتُم الّا فى ضَللٍ كَبير• وقالوا لَو كُنّا نَسمَعُ او نَعقِلُ ما كُنّا فى اصحبِ السَّعير؛
میگویند: آری، بیمدهنده به سراغ ما آمد، ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هرگز چیزی نازل نکرده، و شما در گمراهی بزرگی هستید!»
تفكّر و تعقّل، زمينهساز پذيرش
قرآن:
۱. «افلا يتدبَّرون القُرءان ولو كانَ مِن عِندِ غيرِ اللَّهِ لوجدوا فيهِ اختِلفًا كثيرا؛
آیا درباره قرآن نمیاندیشند؟! اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن مییافتند.»
۲. «او لَم يَنظُروا فى مَلَكوتِ السَّموتِ والارضِ وما خَلَقَ اللَّهُ مِن شَىءٍ وان عَسى ان يَكونَ قَدِ اقتَرَبَ اجَلُهُم فَبِاىّ حَديثٍ بَعدَهُ يُؤمِنون؛
.آیا در حکومت و نظام آسمانها و زمین، و آنچه خدا آفریده است، (از روی دقت و عبرت) نظر نیفکندند؟! (و آیا در این نیز اندیشه نکردند که) شاید پایان زندگی آنها نزدیک شده باشد؟! (اگر به این کتاب آسمانی روشن ایمان نیاورند،) بعد از آن به کدام سخن ایمان خواهند آورد؟!»
۳. «لَقَد انزَلنا الَيكُم كِتبًا فيهِ ذِكرُكُم افَلا تَعقِلون؛
ما بر شما کتابی نازل کردیم که وسیله تذکّر (و بیداری) شما در آن است! آیا نمیفهمید؟!»
۴. «افَلَم يَدَّبَّرُوا القَولَ ام جاءَهُم ما لَم يَأتِ ءاباءَهُمُ الاوَّلين؛
آیا آنها در این گفتار نیندیشیدند، یا اینکه چیزی برای آنان آمده که برای نیاکانشان نیامده است؟!»
۵. «افَلا يَتَدَبَّرونَ القُرءانَ ام عَلى قُلوبٍ اقفالُها؛
آیا آنها در قرآن تدبّر نمیکنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟!»
تعقّل و خردورزى، ابزار بهرهمندى از
آیات الهی:
۱. «انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ والفُلكِ الَّتى تجرى فِى البحرِ بِما ينفعُ النّاس وما انزل اللَّهُ مِنالسَّماءِ مِن ماءٍ فاحيا بِهِ الارض بعد موتِها وبثَّ فيها مِن كُلّ دابَّةٍ وتصريفِ الرّيحِ والسَّحابِ المُسخَّرِ بين السَّماءِ والارضِ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در
دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع
جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند!»
۲. «يايُّهَا الَّذين ءامنوا لا تتَّخِذوابِطانةً مِن دونِكُم لا يألونكُم خبالًا ودّوا ما عنِتُّم قد بدتِ البغضاءُ مِن افوهِهِم وماتُخفى صُدورُهُم اكبرُ قد بيَّنّا لكُمُ الأيتِ ان كُنتُم تعقِلون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود،
انتخاب نکنید! آنها از هرگونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانههای) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راههای پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!»
۳. «انَّما مَثَلُ الحَيوةِ الدُّنيا كَماءٍ انزَلنهُ مِنَ السَّماءِ فاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الارضِ مِمّا يَأكُلُ النّاسُ والانعمُ حَتّى اذا اخَذَتِ الارضُ زُخرُفَها وازَّيَّنَت وظَنَّ اهلُها انَّهُم قدِرونَ عَلَيها اتها امرُنا لَيلًا او نَهارًا فَجَعَلنها حَصيدًا كَان لَم تَغنَ بِالامسِ كَذلِكَ نُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم؛ که در پی آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شبهنگام یا در روز، (برای نابودی آن) فرامیرسد؛ (سرما یا صاعقهای را بر آن مسلّط میسازیم؛) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم!»
۴. «وهُوَ الَّذى مَدَّ الارضَ وجَعَلَ فيها رَوسِىَ وانهرًا ومِن كُلّ الثَّمَرتِ جَعَلَ فيها زَوجَينِ اثنَينِ يُغشِى الَّيلَ النَّهارَ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن
کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوهها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز میپوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر میکنند!»
۵. «وفِى الارضِ قِطَعٌ مُتَجوِرتٌ وجَنتٌ مِن اعنبٍ وزَرعٌ ونَخيلٌ صِنوانٌ وغَيرُ صِنوانٍ يُسقى بِماءٍ واحِدٍ ونُفَضّلُ بَعضَها عَلى بَعضٍ فِى الاكُلِ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیبتر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب میشوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت
میوه بر دیگری برتری میدهیم؛ در اینها نشانههایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار میگیرند!»
۶. «يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرعَ والزَّيتونَ والنَّخيلَ والاعنبَ ومِن كُلّ الثَّمَرتِ انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
خداوند با آن (آب
باران)، برای شما
زراعت و
زیتون و
نخل و
انگور، و از همه میوهها میرویاند؛ مسلماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است.»
۷. «وسَخَّرَ لَكُمُ الَّيلَ والنَّهارَ والشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومُ مُسَخَّرتٌ بِامرِهِ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
او
شب و
روز و
خورشید و
ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شمایند؛ در این، نشانههایی است (از عظمت خدا،) برای گروهی که عقل خود را به کار میگیرند!»
۸. «ومِن ثَمَرتِ النَّخيلِ والاعنبِ تَتَّخِذونَ مِنهُ سَكَرًا ورِزقًا حَسَنًا انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از میوههای درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه میکنند!»
۹. «ثُمَّ كُلى مِن كُلّ الثَّمَرتِ فَاسلُكى سُبُلَ رَبّكِ ذُلُلًا يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ الونُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.»
۱۰. «كُلوا وارعَوا انعمَكُم انَّ فى ذلِكَ لَاءيتٍ لِاولِى النُّهى؛
هم خودتان بخورید؛ و هم چهارپایانتان را در آن به چرا برید! مسلّماً در اینها نشانههای روشنی برای خردمندان است!»
۱۱. «افَلَم يَهدِ لَهُم كَم اهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرونِ يَمشونَ فى مَسكِنِهِم انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِاولِى النُّهى؛
آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، و اینها در مسکنهای (ویران شده) آنان راه میروند! مسلّماً در این امر، نشانههای روشنی برای خردمندان است.»
۱۲. «ولَقَد تَرَكنا مِنها ءايَةَ بَيّنَةً لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از این آبادی نشانه روشنی (و درس عبرتی) برای کسانی که میاندیشند باقی گذاردیم!»
۱۳. «ومِن ءايتِهِ ان خَلَقَ لَكُم مِنانفُسِكُم ازوجًا لِتَسكُنوا الَيها وجَعَلَ بَينَكُم مَوَدَّةً ورَحمَةً انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند!»
۱۴. «ومِن ءايتِهِ يُريكُمُ البَرقَ خَوفًا وطَمَعًا ويُنَزّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَيُحيى بِهِ الارضَ بَعدَ مَوتِها انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از آیات او این است که برق و رعد را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس و هم امید است (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران)، و از آسمان آبی فرو میفرستد که زمین را بعد از مردنش بوسیله آن زنده میکند؛ در این نشانههایی است برای جمعیّتی که میاندیشند!»
۱۵. «ضَرَبَ لَكُم مَثَلًا مِن انفُسِكُم هَل لَكُم مِن ما مَلَكَت ايمنُكُم مِن شُرَكاءَ فيما رَزَقنكُم فَانتُم فيهِ سَواءٌ تَخافونَهُم كَخيفَتِكُم انفُسَكُم كَذلِكَ نُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَعقِلون؛
خداوند مثالی از خودتان، برای شما زده است: آیا (اگر مملوک و بردهای داشته باشید)، این بردههای شما هرگز در روزیهایی که به شما دادهایم شریک شما میباشند؛ آنچنان که هر دو مساوی بوده و از تصرّف مستقل و بدون اجازه آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد شرکای آزاد خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را برای کسانی که تعقّل میکنند شرح میدهیم.»
۱۶. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الانفُسَ حينَ مَوتِها والَّتى لَم تَمُت فى مَنامِها فَيُمسِكُ الَّتى قَضى عَلَيهَا المَوتَ ويُرسِلُ الاخرى الى اجَلٍ مُسَمًّى انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که اندیشه میکنند!»
۱۷. «واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ وما انزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِن رِزقٍ فَاحيا بِهِ الارضَ بَعدَ مَوتِها وتَصريفِ الرّيحِ ءايتٌ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و نیز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و بارانی) که خداوند از آسمان نازل کرده و بوسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده و همچنین در وزش بادها، نشانههای روشنی است برای گروهی که اهل تفکّرند!»
۱۸. «وسَخَّرَ لَكُم ما فِى السَّموتِ وما فِى الارضِ جَميعًا مِنهُ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانههای (مهمّی) است برای کسانی که اندیشه میکنند!»
تفكّر و انديشيدن در آفرينش آسمان و زمين، زمينهساز
تسبیح خداوند:
الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
تفكر و انديشه، راهى براى
خداشناسی:
۱. «فقُلنا اضرِبوهُ بِبعضِها كذلِك يُحىِ اللَّهُ الموتى ويُريكُمءايتِهِ لعلَّكُم تعقِلون؛
قسمتی از گاو را به مقتول بزنید! (تا زنده شود، و قاتل را معرفی کند.) خداوند اینگونه مردگان را زنده میکند؛ و آیات خود را به شما نشان میدهد؛ شاید اندیشه کنید!»
۲. «انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ والفُلكِ الَّتى تجرى فِى البحرِ بِما ينفعُ النّاس وما انزل اللَّهُ مِنالسَّماءِ مِن ماءٍ فاحيا بِهِ الارض بعد موتِها وبثَّ فيها مِن كُلّ دابَّةٍ وتصريفِ الرّيحِ والسَّحابِ المُسخَّرِ بين السَّماءِ والارضِ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایی که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و میاندیشند!»
۳. «ايودُّ احدُكُم ان تكون لهُ جنَّةٌ مِن نخيلٍ واعنابٍ تجرى مِن تحتِها الانهرُ لهُ فيها مِن كُلّ الثَّمرتِ واصابهُ الكِبرُ ولهُ ذُرّيَّةٌ ضُعفاءُ فاصابها اعصارٌ فيهِ نارٌ فاحترقت كذلِك يُبيّنُ اللَّهُ لكُمُ الأيتِ لعلَّكُم تتفكَّرون؛
آیا کسی از شما دوست دارد که باغی از درختان خرما و انگور داشته باشد که از زیر درختان آن، نهرها بگذرد، و برای او در آن (باغ)، از هر گونه میوهای وجود داشته باشد، در حالی که به سن پیری رسیده و فرزندانی (کوچک و) ضعیف دارد؛ (در این هنگام،) گردبادی (کوبنده)، که در آن آتش (سوزانی) است، به آن برخورد کند و شعلهور گردد و بسوزد؟! (همینطور است حال کسانی که انفاقهای خود را، با ریا و منت و آزار، باطل میکنند.) این چنین خداوند آیات خود را برای شما آشکار میسازد؛ شاید بیندیشید (و با اندیشه، راه حق را بیابید)!»
۴. «انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ لَايتٍ لِاولِى الالبب • الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار؛
مسلماً در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانههای (روشنی) برای خردمندان است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»
۵. «وهُوَ الَّذى انشَاكُم مِن نَفسٍ واحِدَةٍ فَمُستَقَرٌّ ومُستَودَعٌ قَد فَصَّلنَا الأيتِ لِقَومٍ يَفقَهون؛
او کسی است که شما را از یک نفس آفرید! و شما دو گروه هستید: بعضی پایدار (از نظر ایمان یا خلقت کامل)، و بعضی ناپایدار؛ ما آیات خود را برای کسانی که میفهمند، تشریح نمودیم!»
۶. «انَّما مَثَلُ الحَيوةِ الدُّنيا كَماءٍ انزَلنهُ مِنَ السَّماءِ فاختَلَطَ بِهِ نَباتُ الارضِ مِمّا يَأكُلُ النّاسُ والانعمُ حَتّى اذا اخَذَتِ الارضُ زُخرُفَها وازَّيَّنَت وظَنَّ اهلُها انَّهُم قدِرونَ عَلَيها اتها امرُنا لَيلًا او نَهارًا فَجَعَلنها حَصيدًا كَان لَم تَغنَ بِالامسِ كَذلِكَ نُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
مثل زندگی دنیا، همانند آبی است که از آسمان نازل کردهایم؛ که در پی آن، گیاهان (گوناگون) زمین -که مردم و چهارپایان از آن میخورند- میروید؛ تا زمانی که زمین، زیبایی خود را یافته و آراسته میگردد، و اهل آن مطمئن میشوند که میتوانند از آن بهرهمند گردند، (ناگهان) فرمان ما، شبهنگام یا در روز، (برای نابودی آن) فرامیرسد؛ (سرما یا صاعقهای را بر آن مسلّط میسازیم؛) و آنچنان آن را درو میکنیم که گویی دیروز هرگز (چنین کشتزاری) نبوده است! این گونه، آیات خود را برای گروهی که میاندیشند، شرح میدهیم!»
۷. «وهُوَ الَّذى مَدَّ الارضَ وجَعَلَ فيها رَوسِىَ وانهرًا ومِن كُلّ الثَّمَرتِ جَعَلَ فيها زَوجَينِ اثنَينِ يُغشِى الَّيلَ النَّهارَ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
و او کسی است که زمین را گسترد؛ و در آن کوهها و نهرهایی قرار داد؛ و در آن از تمام میوهها دو جفت آفرید؛ (پرده سیاه) شب را بر روز میپوشاند؛ در اینها آیاتی است برای گروهی که تفکر میکنند!»
۸. «وفِى الارضِ قِطَعٌ مُتَجوِرتٌ وجَنتٌ مِن اعنبٍ وزَرعٌ ونَخيلٌ صِنوانٌ وغَيرُ صِنوانٍ يُسقى بِماءٍ واحِدٍ ونُفَضّلُ بَعضَها عَلى بَعضٍ فِى الاكُلِ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و در روی زمین، قطعاتی در کنار هم قرار دارد که با هم متفاوتند؛ و (نیز) باغهایی از انگور و زراعت و نخلها، (و درختان میوه گوناگون) که گاه بر یک پایه میرویند و گاه بر دو پایه؛ (و عجیبتر آنکه) همه آنها از یک آب سیراب میشوند! و با این حال، بعضی از آنها را از جهت میوه بر دیگری برتری میدهیم؛ در اینها نشانههایی است برای گروهی که عقل خویش را به کار میگیرند!»
۹. «يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرعَ والزَّيتونَ والنَّخيلَ والاعنبَ ومِن كُلّ الثَّمَرتِ انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
خداوند با آن (آب باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوهها میرویاند؛ مسلماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است.»
۱۰. «وسَخَّرَ لَكُمُ الَّيلَ والنَّهارَ والشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومُ مُسَخَّرتٌ بِامرِهِ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و
ستارگان نیز به فرمان او
مسخّر شمایند؛ در این، نشانههایی است (از عظمت خدا،) برای گروهی که عقل خود را به کار میگیرند!»
۱۱. «ومِن ثَمَرتِ النَّخيلِ والاعنبِ تَتَّخِذونَ مِنهُ سَكَرًا ورِزقًا حَسَنًا انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از میوههای درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه میکنند!»
۱۲. «ثُمَّ كُلى مِن كُلّ الثَّمَرتِ فَاسلُكى سُبُلَ رَبّكِ ذُلُلًا يَخرُجُ مِن بُطونِها شَرابٌ مُختَلِفٌ الونُهُ فيهِ شِفاءٌ لِلنّاسِ انَّ فى ذلِكَ لَأيَةً لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.»
۱۳. «كُلوا وارعَوا انعمَكُم انَّ فى ذلِكَ لَاءيتٍ لِاولِى النُّهى؛
هم خودتان بخورید؛ و هم چهارپایانتان را در آن به چرا برید! مسلّماً در اینها نشانههای روشنی برای خردمندان است!»
۱۴. «وهُوَ الَّذى يُحيى ويُميتُ ولَهُ اختِلفُ الَّيلِ والنَّهارِ افَلا تَعقِلون؛
و او کسی است که زنده میکند و میمیراند؛ و رفت و آمد شب و روز از آن اوست؛ آیا اندیشه نمیکنید؟!»
۱۵. «قالَ رَبُّ المَشرِقِ والمَغرِبِ وما بَينَهُما ان كُنتُم تَعقِلون؛
(موسی) گفت: او پروردگار مشرق و مغرب و آنچه میان آن دو است میباشد، اگر شما عقل و اندیشه خود را به کار میگرفتید!»
۱۶. «ولَقَد تَرَكنا مِنها ءايَةَ بَيّنَةً لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از این آبادی نشانه روشنی (و درس عبرتی) برای کسانی که میاندیشند باقی گذاردیم!»
۱۷. «اوَ لَم يَتَفَكَّروا فى انفُسِهِم ما خَلَقَ اللَّهُ السَّموتِ والارضَ وما بَينَهُما الّا بِالحَقّ واجَلٍ مُسَمًّى وانَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ بِلِقاىِ رَبّهِم لَكفِرون؛
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!»
۱۸. «ومِن ءايتِهِ ان خَلَقَ لَكُم مِنانفُسِكُم ازوجًا لِتَسكُنوا الَيها وجَعَلَ بَينَكُم مَوَدَّةً ورَحمَةً انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید، و در میانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکّر میکنند!»
۱۹. «ومِن ءايتِهِ يُريكُمُ البَرقَ خَوفًا وطَمَعًا ويُنَزّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً فَيُحيى بِهِ الارضَ بَعدَ مَوتِها انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و از آیات او این است که برق و رعد را به شما نشان میدهد که هم مایه ترس و هم امید است (ترس از صاعقه، و امید به نزول باران)، و از آسمان آبی فرو میفرستد که زمین را بعد از مردنش بوسیله آن زنده میکند؛ در این نشانههایی است برای جمعیّتی که میاندیشند!»
۲۰. «ضَرَبَ لَكُم مَثَلًا مِن انفُسِكُم هَل لَكُم مِن ما مَلَكَت ايمنُكُم مِن شُرَكاءَ فيما رَزَقنكُم فَانتُم فيهِ سَواءٌ تَخافونَهُم كَخيفَتِكُم انفُسَكُم كَذلِكَ نُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَعقِلون؛
خداوند مثالی از خودتان، برای شما زده است: آیا (اگر مملوک و بردهای داشته باشید)، این بردههای شما هرگز در روزیهایی که به شما دادهایم شریک شما میباشند؛ آنچنان که هر دو مساوی بوده و از تصرّف مستقل و بدون اجازه آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد شرکای آزاد خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را برای کسانی که تعقّل میکنند شرح میدهیم.»
۲۱. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الانفُسَ حينَ مَوتِها والَّتى لَم تَمُت فى مَنامِها فَيُمسِكُ الَّتى قَضى عَلَيهَا المَوتَ ويُرسِلُ الاخرى الى اجَلٍ مُسَمًّى انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض میکند، و ارواحی را که نمردهاند نیز به هنگام خواب میگیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه میدارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمیگرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانههای روشنی است برای کسانی که اندیشه میکنند!»
۲۲. «واختِلفِ الَّيلِ والنَّهارِ وما انزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِن رِزقٍ فَاحيا بِهِ الارضَ بَعدَ مَوتِها وتَصريفِ الرّيحِ ءايتٌ لِقَومٍ يَعقِلون؛
و نیز در آمد و شد شب و روز، و رزق (و بارانی) که خداوند از آسمان نازل کرده و بوسیله آن زمین را بعد از مردنش حیات بخشیده و همچنین در وزش بادها، نشانههای روشنی است برای گروهی که اهل تفکّرند!»
۲۳. «وسَخَّرَ لَكُم ما فِى السَّموتِ وما فِى الارضِ جَميعًا مِنهُ انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِقَومٍ يَتَفَكَّرون؛
او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه را از سوی خودش مسخّر شما ساخته؛ در این نشانههای (مهمّی) است برای کسانی که اندیشه میکنند!»
۲۴. «اعلَموا انَّ اللَّهَ يُحىِ الارضَ بَعدَ مَوتِها قَد بَيَّنّا لَكُمُ الأيتِ لَعَلَّكُم تَعقِلون؛
بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده میکند! ما آیات (خود) را برای شما بیان کردیم، شاید اندیشه کنید!»
۲۵. «لَو انزَلنا هذا القُرءانَ عَلى جَبَلٍ لَرَايتَهُ خشِعًا مُتَصَدّعًا مِن خَشيَةِ اللَّهِ وتِلكَ الامثلُ نَضرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون؛
اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، میدیدی که در برابر آن خاشع میشود و از خوف خدا میشکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیندیشید!»
پيدايش
خشوع و
تواضع در برابر قرآن، در پى تعقّل و انديشه در آن:
«لَو انزَلنا هذا القُرءانَ عَلى جَبَلٍ لَرَايتَهُ خشِعًا مُتَصَدّعًا مِن خَشيَةِ اللَّهِ وتِلكَ الامثلُ نَضرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون؛
اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، میدیدی که در برابر آن خاشع میشود و از خوف خدا میشکافد! اینها مثالهایی است که برای مردم میزنیم، شاید در آن بیندیشید!»
تفكّر و تعقّل، عامل درک حقّانيت
دین:
۱. «ومِنهُم مَن يَستَمِعونَ الَيكَ افَانتَ تُسمِعُ الصُّمَّ ولَو كانوا لا يَعقِلون؛
گروهی از آنان، بسوی تو گوش فرامیدهند (؛ امّا گویی هیچ نمیشنوند و کرند)! آیا تو میتوانی سخن خود را به گوش کران برسانی، هر چند نفهمند؟!»
۲. «... وانزَلنا الَيكَ الذّكرَ لِتُبَيّنَ لِلنّاسِ ما نُزّلَ الَيهِم ولَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون؛
... و ما این ذکر (= قرآن) را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند!»
تعقّل و انديشه، ابزار شناسايى
دشمن و زمينه پرهيز از آنان:
«يايُّهَا الَّذين ءامنوا لا تتَّخِذوابِطانةً مِن دونِكُم لا يألونكُم خبالًا ودّوا ما عنِتُّم قد بدتِ البغضاءُ مِن افوهِهِم وماتُخفى صُدورُهُم اكبرُ قد بيَّنّا لكُمُ الأيتِ ان كُنتُم تعقِلون؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! محرم اسراری از غیر خود،
انتخاب نکنید! آنها از هرگونه شرّ و فسادی در باره شما، کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در رنج و زحمت باشید. (نشانههای) دشمنی از دهان (و کلام) شان آشکار شده؛ و آنچه در دلهایشان پنهان میدارند، از آن مهمتر است. ما آیات (و راههای پیشگیری از شرّ آنها) را برای شما بیان کردیم اگر اندیشه کنید!»
تعقّل و خردورزى، راه رهايى از وسوسهها و دامهاى
شیطان:
«الَم اعهَد الَيكُم يبَنى ءادَمَ ان لّاتَعبُدوا الشَّيطنَ انَّهُ لَكُم عَدُوٌّ مُبين • وانِ اعبُدونى هذا صِراطٌ مُستَقيم• ولَقَد اضَلَّ مِنكُم جِبِلًّا كَثيرًا افَلَم تَكونوا تَعقِلون؛
آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟! و اینکه مرا بپرستید که راه مستقیم این است؟! او گروه زیادی از شما را گمراه کرد، آیا اندیشه نکردید؟!»
تفكّر و انديشه، راهى براى شناخت
پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله:
۱. «قُل لا اقولُ لَكُم عِندى خَزانُ اللَّهِ ولا اعلَمُ الغَيبَ ولا اقولُ لَكُم انّى مَلَكٌ ان اتَّبِعُ الّا ما يوحى الَىَّ قُل هَل يَستَوِى الاعمى والبَصيرُ افَلا تَتَفَكَّرون؛
بگو: من نمیگویم خزاین خدا نزد من است؛ و من، (جز آنچه خدا به من بیاموزد،) از غیب آگاه نیستم! و به شما نمیگویم من فرشتهام؛ تنها از آنچه به من وحی میشود پیروی میکنم. بگو: آیا نابینا و بینا مساویند؟! پس چرا نمیاندیشید؟!»
۲.«او لَم يَتَفَكَّروا ما بِصاحِبِهِم مِن جِنَّةٍ ان هُوَ الّا نَذيرٌ مُبين؛
آیا فکر نکردند که
همنشین آنها (پیامبر) هیچگونه (اثری از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایی به او میدهند؟!) او فقط بیم دهنده آشکاری است (که مردم را متوجه وظایفشان میسازد.»
۳. «قُل لَو شاءَ اللَّهُ ما تَلَوتُهُ عَلَيكُم ولا ادركُم بِهِ فَقَد لَبِثتُ فيكُم عُمُرًا مِن قَبلِهِ افَلا تَعقِلون؛
بگو: اگر خدا میخواست، من این آیات را بر شما نمیخواندم؛ و خداوند از آن آگاهتان نمیکرد؛ چه اینکه مدّتها پیش از این، در میان شما زندگی نمودم؛ (و هرگز آیهای نیاوردم؛) آیا نمیفهمید؟!»
۴. «قُل انَّما اعِظُكُم بِوحِدَةٍ ان تَقوموا لِلَّهِ مَثنى وفُردى ثُمَّ تَتَفَكَّروا ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ان هُوَ الّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَى عَذابٍ شَديد؛
بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و
همنشین شما (محمّد) هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»
تفكر و خردورزى، مايه
شناخت عقل و درايت پيامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله:
۱. «او لَم يَتَفَكَّروا ما بِصاحِبِهِم مِن جِنَّةٍ ان هُوَ الّا نَذيرٌ مُبين؛
آیا فکر نکردند که
همنشین آنها (پیامبر) هیچگونه (اثری از) جنون ندارد؟! (پس چگونه چنین نسبت ناروایی به او میدهند؟!) او فقط بیم دهنده آشکاری است (که مردم را متوجه وظایفشان میسازد).»
۲. «قُل انَّما اعِظُكُم بِوحِدَةٍ ان تَقوموا لِلَّهِ مَثنى وفُردى ثُمَّ تَتَفَكَّروا ما بِصاحِبِكُم مِن جِنَّةٍ ان هُوَ الّا نَذيرٌ لَكُم بَينَ يَدَى عَذابٍ شَديد؛
بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم، و آن اینکه: دو نفر دو نفر یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید، سپس بیندیشید این دوست و
همنشین شما (محمّد) هیچ گونه جنونی ندارد؛ او فقط بیمدهنده شما در برابر عذاب شدید (الهی) است!»
از آثار تفکر، عبرت گرفتن است.
تفكّر، عامل
عبرت گرفتن از فرجام اقوام پيشين:
۱. «قد خلت مِن قبلِكُم سُننٌ فسيروا فِى الارضِ فانظُروا كيف كانَ عقِبةُ المُكذّبين؛
پیش از شما، سنّتهایی وجود داشت؛ (و هر قوم، طبق اعمال و صفات خود، سرنوشتهایی داشتند؛ که شما نیز، همانند آن را دارید.) پس در روی زمین، گردش کنید و ببینید سرانجام تکذیبکنندگان (آیات خدا) چگونه بود؟!» «نظر»، گرداندن چشم و
بصیرت برای درک شیء و دیدن آن است.
۲. «الم يروا كم اهلكنا مِن قبلِهِم مِن قرنٍ مكَّنهُم فِى الارضِ ما لم نُمكّن لكُم وارسلنا السَّماء عليهِم مِدرارًا وجعلنا الانهر تجرى مِن تحتِهِم فاهلكنهُم بِذُنوبِهِم وانشأنا مِن بعدِهِم قرنًا ءاخرين؛
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیشین را هلاک کردیم؟! اقوامی که (از شما نیرومندتر بودند؛ و) قدرتهایی به آنها داده بودیم که به شما ندادیم؛ بارانهای پیدرپی برای آنها فرستادیم؛ و از زیر (آبادیهای) آنها، نهرها را جاری ساختیم؛ (اما هنگامی که سرکشی و طغیان کردند،) آنان را بخاطر گناهانشان نابود کردیم؛ و جمعیت دیگری بعد از آنان پدید آوردیم.»
۳. «ولقدِ استُهزِئ بِرُسُلٍ مِن قبلِك فحاق بِالَّذين سخِروا مِنهُم ما كانوا بِهِ يستهزِءون • قُل سيروا فِى الارضِ ثُمَّ انظُروا كيف كانَعقِبةُ المُكذّبين؛
و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، اهل دوزخند. ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمتی را که خدا به شما بخشید، به یاد آورید؛ آن زمان که جمعی (از دشمنان)، قصد داشتند دست به سوی شما دراز کنند (و شما را از میان بردارند)، اما خدا دست آنها را از شما باز داشت! از خدا بپرهیزید! و مؤمنان باید تنها بر خدا
توکّل کنند!»
۴. «ولا تَقعُدوا بِكُلّ صِرطٍ توعِدونَ وتَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ مَن ءامَنَ بِهِ وتَبغونَها عِوَجًا واذكُروا اذ كُنتُم قَليلًا فَكَثَّرَكُم وانظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُفسِدين؛
و بر سر هر راه ننشینید که (مردم با ایمان را) تهدید کنید و مؤمنان را از راه خدا باز دارید، و با (القای شبهات،) آن را کج و معوج نشان دهید! و به خاطر بیاورید زمانی را که اندک بودید، و او شما را فزونی داد! و بنگرید سرانجام مفسدان چگونه بود!»
۵. «ثُمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِم موسى بِايتِنا الى فِرعَونَ ومَلَإِهِ فَظَلَموا بِها فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُفسِدين؛
سپس بدنبال آنها (پیامبران پیشین) موسی را با آیات خویش به سوی فرعون و اطرافیان او فرستادیم؛ اما آنها (با عدم پذیرش)، به آن (آیات) ظلم کردند. ببین عاقبت مفسدان چگونه بود!»
۶. «فَكَذَّبوهُ فَنَجَّينهُ ومَن مَعَهُ فِى الفُلكِ وجَعَلنهُم خلفَ واغرَقنَا الَّذينَ كَذَّبوا بِايتِنا فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُنذَرين؛
امّا آنها او را تکذیب کردند! و ما، او و کسانی را که با او در
کشتی بودند، نجات دادیم؛ و آنان را جانشین (و وارث
کافران) قرار دادیم؛ و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم! پس ببین عاقبت کار کسانی که
انذار شدند (و به انذار الهی اهمیّت ندادند)، چگونه بود!»
۷. «وما ارسَلنا مِن قَبلِكَ الّا رِجالًا نوحى الَيهِم مِن اهلِ القُرَى افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم ولَدارُ الأخِرَةِ خَيرٌ لِلَّذينَ اتَّقَوا افَلا تَعقِلون؛
و ما نفرستادیم پیش از تو، جز مردانی از اهل آبادیها که به آنها وحی میکردیم! آیا (مخالفان دعوت تو،) در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! و سرای آخرت برای
پرهیزکاران بهتر است! آیا فکر نمیکنید؟!»
۸. «ولَقَد بَعَثنا فى كُلّ امَّةٍ رَسولًا انِ اعبُدُوا اللَّهَ واجتَنِبُوا الطغوتَ فَمِنهُم مَن هَدَى اللَّهُ ومِنهُم مَن حَقَّت عَلَيهِ الضَّللَةُ فَسيروا فِى الارضِ فانظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُكَذّبين؛
ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید؛ و از
طاغوت اجتناب کنید! خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!»
۹. «افَلَم يَهدِ لَهُم كَم اهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرونِ يَمشونَ فى مَسكِنِهِم انَّ فى ذلِكَ لَأيتٍ لِاولِى النُّهى؛
آیا برای هدایت آنان کافی نیست که بسیاری از نسلهای پیشین را (که طغیان و فساد کردند) هلاک نمودیم، و اینها در مسکنهای (ویران شده) آنان راه میروند! مسلّماً در این امر، نشانههای روشنی برای خردمندان است.»
۱۰. «وان يُكَذّبوكَ فَقَد كَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نوحٍ وعادٌ وثَمود • وقَومُ ابرهيمَ وقَومُ لوط • واصحبُ مَديَنَ وكُذّبَ موسى فَاملَيتُ لِلكفِرينَ ثُمَّ اخَذتُهُم فَكَيفَ كانَ نَكير • فَكَايّن مِن قَريَةٍ اهلَكنها وهِىَ ظالِمَةٌ فَهِىَ خاوِيَةٌ عَلى عُروشِها وبِئرٍ مُعَطَّلَةٍ وقَصرٍ مَشيد • افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَتَكونَ لَهُم قُلوبٌ يَعقِلونَ بِها او ءاذانٌ يَسمَعونَ بِها فَانَّها لا تَعمَى الابصرُ ولكِن تَعمَى القُلوبُ الَّتى فِى الصُّدور؛
اگر تو را تکذیب کنند، (امر تازهای نیست؛) پیش از آنها
قوم نوح و
عاد و
ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند. و همچنین
قوم ابراهیم و
قوم لوط؛ و
اصحاب مدین (قوم شعیب)؛ و نیز
موسی (از سوی
فرعونیان) تکذیب شد؛ امّا من به کافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات کردم. دیدی چگونه (عمل آنها را) انکار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟! چه بسیار شهرها و آبادیهایی که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که (مردمش) ستمگر بودند، بگونهای که بر سقفهای خود فروریخت! (نخست سقفها ویران گشت؛ و بعد دیوارها بر روی سقفها!) و چه بسیار چاه پر آب که بیصاحب ماند؛ و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع! آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوشهای شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمیشود، بلکه دلهایی که در سینههاست کور میشود.»
۱۱. «وجَحَدوا بِها واستَيقَنَتها انفُسُهُم ظُلمًا وعُلُوًّا فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُفسِدين؛
و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود!»
۱۲. «فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ مَكرِهِم انّا دَمَّرنهُم وقَومَهُم اجمَعين؛
بنگر عاقبت توطئه آنها چه شد، که ما آنها و قومشان همگی را نابود کردیم.»
۱۳. «قُل سيروا فِى الارضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُجرِمين؛
بگو: در روی زمین سیر کنید و ببینید عاقبت کار مجرمان به کجا رسید!»
۱۴. «فَاخَذنهُ وجُنودَهُ فَنَبَذنهُم فِى اليَمّ فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ الظلِمين؛
ما نیز او و لشکریانش را گرفتیم و به دریا افکندیم؛ اکنون بنگر پایان کار ظالمان چگونه بود!»
۱۵. «اوَ لَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم كانوا اشَدَّ مِنهُم قُوَّةً واثارُوا الارضَ وعَمَروها اكثَرَ مِمّا عَمَروها وجاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيّنتِ فَما كانَ اللَّهُ لِيَظلِمَهُم ولكِن كانوا انفُسَهُم يَظلِمون؛
آیا در زمین گردش نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنان بودند چگونه بود؟! آنها نیرومندتر از اینان بودند، و زمین را (برای زراعت و آبادی) بیش از اینان دگرگون ساختند و آباد کردند، و پیامبرانشان با دلایل روشن به سراغشان آمدند (امّا آنها انکار کردند و کیفر خود را دیدند)؛ خداوند هرگز به آنان ستم نکرد، آنها به خودشان ستم میکردند!»
۱۶. «قُل سيروا فِى الارضِ فَانظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلُ كانَ اكثَرُهُم مُشرِكين؛
بگو: در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بود؟ بیشتر آنها مشرک بودند!»
۱۷. «اوَ لَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم وكانوا اشَدَّ مِنهُم قُوَّةً وما كانَ اللَّهُ لِيُعجِزَهُ مِن شَىءٍ فِى السَّموتِ ولا فِى الارضِ انَّهُ كانَ عَليمًا قَديرا؛
آیا آنان در زمین نگشتند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چگونه بود؟! همانها که از اینان قویتر (و نیرومندتر) بودند؛ نه چیزی در آسمانها و نه چیزی در زمین از حوزه قدرت او بیرون نخواهد رفت؛ او دانا و تواناست!»
۱۸. «الَم يَرَوا كَم اهلَكنا قَبلَهُم مِنَ القُرونِ انَّهُم الَيهِم لا يَرجِعون؛
آیا ندیدند چقدر از اقوام پیش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاک کردیم، آنها هرگز به سوی ایشان بازنمیگردند (و زنده نمیشوند)!»
۱۹. «فَانظُر كَيفَ كانَ عقِبَةُ المُنذَرين؛
ولی بنگر عاقبت انذارشوندگان چگونه بود!»
۲۰. «ثُمَّ دَمَّرنَا الأخَرين • وانَّكُم لَتَمُرّونَ عَلَيهِم مُصبِحين • وبِالَّيلِ افَلا تَعقِلون؛
سپس بقیه را نابود کردیم! و شما پیوسته صبحگاهان از کنار (ویرانههای شهرهای) آنها میگذرید. و (همچنین) شبانگاه؛ آیا نمیاندیشید؟!»
۲۱. «اوَ لَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ كانوا مِن قَبلِهِم كانوا هُم اشَدَّ مِنهُم قُوَّةً وءاثارًا فِىالارضِ فَاخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنوبِهِم وما كانَ لَهُم مِنَ اللَّهِ مِن واق؛
آیا آنها روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بود؟! آنها در قدرت و ایجاد آثار مهمّ در زمین از اینها برتر بودند؛ ولی خداوند ایشان را به گناهانشان گرفت، و در برابر عذاب او مدافعی نداشتند!»
۲۲. «افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم كانوا اكثَرَ مِنهُم واشَدَّ قُوَّةً وءاثارًا فِى الارضِ فَما اغنى عَنهُم ما كانوا يَكسِبون؛
آیا روی زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که پیش از آنها بودند چه شد؟! همانها که نفراتشان از اینها بیشتر، و نیرو و آثارشان در زمین فزونتر بود؛ امّا هرگز آنچه را به دست میآوردند نتوانست آنها را بینیاز سازد (و عذاب الهی را از آنان دور کند)!»
۲۳.«افَلَم يَسيروا فِى الارضِ فَيَنظُروا كَيفَ كانَ عقِبَةُ الَّذينَ مِن قَبلِهِم دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيهِم ولِلكفِرينَ امثلُها؛
آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند عاقبت کسانی که قبل از آنان بودند چگونه بود؟! خداوند آنها را هلاک کرد؛ و برای کافران امثال این مجازاتها خواهد بود!»
۲۴. «الَم تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعاد • ارَمَ ذاتِ العِماد • الَّتى لَم يُخلَق مِثلُها فِى البِلد • وثَمودَ الَّذينَ جابُوا الصَّخرَ بِالواد • وفِرعَونَ ذِى الاوتاد • الَّذينَ طَغَوا فِى البِلد • فَاكثَروا فيهَا الفَساد • فَصَبَّ عَلَيهِم رَبُّكَ سَوطَ عَذاب؛
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟! و با آن شهر اِرَم باعظمت، همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم ثمود که صخرههای عظیم را از (کنار) درّه میبریدند (و از آن خانه و کاخ میساختند)! و فرعونی که قدرتمند و شکنجهگر بود، همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند، و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛ به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت!»
۲۵. «الَم تَرَ كَيفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِاصحبِ الفيل • الَم يَجعَل كَيدَهُم فى تَضليل • وارسَلَ عَلَيهِم طَيرًا ابابيل • تَرميهِم بِحِجارَةٍ مِن سِجّيل • فَجَعَلَهُم كَعَصفٍ مَأكول؛
آیا ندیدی پروردگارت با فیل سواران (لشکر
ابرهه که برای نابودی
کعبه آمده بودند) چه کرد؟! آیا نقشه آنها را در
ضلالت و تباهی قرار نداد؟! و بر سر آنها پرندگانی را گروه گروه فرستاد، که با سنگهای کوچکی آنان را هدف قرارمیدادند؛ سرانجام آنها را همچون کاه خوردهشده (و متلاشی) قرار داد!»
تفكّر و مطالعه در
آتش و حكمت آن، زمينه عبرتآموزى:
«افَرَءَيتُمُ النّارَ الَّتى تورون • ءَانتُم انشَأتُم شَجَرَتَها ام نَحنُ المُنشِون • نَحنُ جَعَلنها تَذكِرَةً ومَتعًا لِلمُقوين؛
آیا درباره آتشی که میافروزید فکر کردهاید؟! آیا شما
درخت آن را آفریدهاید یا ما آفریدهایم؟! ما آن را وسیله یادآوری (برای همگان) و وسیله زندگی برای مسافران قرار دادهایم!»
تفكّر و تعقّل، زمينهساز عمل كردن تلاوتكنندگان
کتاب آسمانی به گفتار خود:
«اتأمُرون النّاس بِالبِرّ وتنسون انفُسكُم وانتُم تتلون الكِتب افلا تعقِلون؛
آیا مردم را به نیکی (و ایمان به پیامبری که صفات او آشکارا در تورات آمده) دعوت میکنید، اما خودتان را فراموش مینمایید؛ با اینکه شما کتاب (آسمانی) را میخوانید! آیا نمیاندیشید؟!»
تفكّر و انديشه، راهى براى شناخت
معاد:
۱. «الَّذين يذكُرُون اللَّه قِيمًا وقُعودًا وعلى جُنوبِهِم ويتفكَّرون فى خلقِ السَّموتِ والارضِ رَبَّنا ما خلقت هذا بطِلًا سُبحنك فقِنا عذاب النّار • رَبَّنا انَّك من تُدخِلِ النّار فقد اخزيتهُ وما لِلظلِمين مِن انصار • رَبَّنا وءاتِنا ما وعدتنا على رُسُلِك ولا تُخزِنا يَوم القِيمةِ انَّك لا تُخلِفُ المِيعاد؛
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند؛ (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریدهای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! پروردگارا! هر که را تو (بخاطر اعمالش،) به آتش افکنی، او را خوار و رسوا ساختهای! و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست! پروردگارا! آنچه را به وسیله پیامبرانت به ما وعده فرمودی، به ما عطا کن! و ما را در روز رستاخیز، رسوا مگردان! زیرا تو هیچگاه از وعده خود، تخلف نمیکنی.»
۲. «ويَقولُ الانسنُ اءِذا ما مِتُّ لَسَوفَ اخرَجُ حَيّا • اوَ لا يَذكُرُ الانسنُ انّا خَلَقنهُ مِن قَبلُ ولَم يَكُ شَيا؛
انسان میگوید: آیا پس از مردن، زنده (از قبر) بیرون خواهم آمد؟! آیا انسان به خاطر نمیآورد که ما پیش از این او را آفریدیم در حالی که چیزی نبود؟!»
۳. «اوَ لَم يَرَوا كَيفَ يُبدِئُ اللَّهُ الخَلقَ ثُمَّ يُعيدُهُ انَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير • قُل سيروا فِى الارضِ فَانظُروا كَيفَ بَدَا الخَلقَ ثُمَّ اللَّهُ يُنشِئُ النَّشاةَ الأخِرَةَ انَّ اللَّهَ عَلى كُلّ شَىءٍ قَدير؛
آیا آنان ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز میکند، سپس بازمیگرداند؟! این کار برای خدا آسان است! بگو: در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همینگونه) جهان آخرت را ایجاد میکند؛ یقیناً خدا بر هر چیز توانا است!»
۴. «اوَ لَم يَتَفَكَّروا فى انفُسِهِم ما خَلَقَ اللَّهُ السَّموتِ والارضَ وما بَينَهُما الّا بِالحَقّ واجَلٍ مُسَمًّى وانَّ كَثيرًا مِنَ النّاسِ بِلِقاىِ رَبّهِم لَكفِرون؛
آیا آنان با خود نیندیشیدند که خداوند، آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است جز بحق و برای زمان معیّنی نیافریده است؟! ولی بسیاری از مردم (رستاخیز و) لقای پروردگارشان را منکرند!»
۵. «وضَرَبَ لَنا مَثَلًا ونَسِىَ خَلقَهُ قَالَ مَن يُحىِ العِظمَ وهِىَ رَميم • قُل يُحييهَا الَّذى انشَاها اوَّلَ مَرَّةٍ وهُوَ بِكُلّ خَلقٍ عَليم؛
و برای ما مثالی زد و آفرینش خود را فراموش کرد و گفت: چه کسی این استخوانها را زنده میکند در حالی که پوسیده است؟! بگو: همان کسی آن را زنده میکند که نخستین بار آن را آفرید؛ و او به هر مخلوقی داناست!»
۶. «فَليَنظُرِ الانسنُ مِمَّ خُلِق • خُلِقَ مِن ماءٍ دافِق • انَّهُ عَلى رَجعِهِ لَقادِر • يَومَ تُبلَى السَّرار؛
انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده است! از یک آب جهنده آفریده شده است، مسلّماً او (خدائی که انسان را از چنین چیز پستی آفرید) میتواند او را بازگرداند! در آن روز که اسرار نهان (انسان) آشکار میشود.»
تفكّر و تعقّل، مانع از
احتجاجات بىجا و ناصحيح:
«ياهل الكِتبِ لِم تُحاجّون فى ابرهيم وما انزِلتِ التَّورةُ والانجيلُ الّا مِن بعدِهِ افلاتعقِلون؛
ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم، گفتگو و نزاع میکنید (و هر کدام، او را پیرو آیین خودتان معرفی مینمایید)؟! در حالی که تورات و انجیل، بعد از او نازل شده است! آیا اندیشه نمیکنید؟!»
انديشه و تفكّر، مايه نجات انسان از عذاب جهنّم:
«وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ؛
و میگویند: اگر ما گوش شنوا داشتیم یا تعقّل میکردیم، در میان
دوزخیان نبودیم!»
بهكارگيرى عقل، زمينه راهيابى انسان به
توحید و معارف صحيح الهى:
۱. «افَلا يَرَونَ الّا يَرجِعُ الَيهِم قَولًا ولا يَملِكُ لَهُم ضَرًّا ولا نَفعا؛
آیا نمیبینند که (این گوساله) هیچ پاسخی به آنان نمیدهد، و مالک هیچ گونه سود و زیانی برای آنها نیست؟!»
۲. «قالَ افَتَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُكُم شيًا ولا يَضُرُّكُم • افٍّ لَكُم ولِما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ افَلا تَعقِلون؛
(ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزی را میپرستید که نه کمترین سودی برای شما دارد، و نه زیانی به شما میرساند! (نه امیدی به سودشان دارید، و نه ترسی از زیانشان!) اف بر شما و بر آنچه جز خدا میپرستید! آیا اندیشه نمیکنید (و عقل ندارید)؟!»
۳. «الَم تَرَ انَّ اللَّهَ يَسجُدُ لَهُ مَن فِى السَّموتِ ومَن فِى الارضِ والشَّمسُ والقَمَرُ والنُّجومُ والجِبالُ والشَّجَرُ والدَّوابُّ وكَثيرٌ مِنَ النّاسِ وكَثيرٌ حَقَّ عَلَيهِ العَذابُ ومَن يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِن مُكرِمٍ انَّ اللَّهَ يَفعَلُ ما يَشاء؛
آیا ندیدی که تمام کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده میکنند؟! و (همچنین) خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان، و بسیاری از مردم! امّا بسیاری (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمی است؛ و هر کس را خدا خوار کند، کسی او را گرامی نخواهد داشت! خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام میدهد!»
۴. «الَم تَرَ الى رَبّكَ كَيفَ مَدَّ الظّلَّ ولَو شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِنًا ثُمَّ جَعَلنَا الشَّمسَ عَلَيهِ دَليلا؛
آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر میخواست آن را ساکن قرار میداد؛ سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم!»
۵. «ضَرَبَ لَكُم مَثَلًا مِن انفُسِكُم هَل لَكُم مِن ما مَلَكَت ايمنُكُم مِن شُرَكاءَ فيما رَزَقنكُم فَانتُم فيهِ سَواءٌ تَخافونَهُم كَخيفَتِكُم انفُسَكُم كَذلِكَ نُفَصّلُ الأيتِ لِقَومٍ يَعقِلون؛
خداوند مثالی از خودتان، برای شما زده است: آیا (اگر مملوک و بردهای داشته باشید)، این بردههای شما هرگز در روزیهایی که به شما دادهایم شریک شما میباشند؛ آنچنان که هر دو مساوی بوده و از تصرّف مستقل و بدون اجازه آنان بیم داشته باشید، آن گونه که در مورد شرکای آزاد خود بیم دارید؟! اینچنین آیات خود را برای کسانی که تعقّل میکنند شرح میدهیم.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۲۵۳، برگرفته از مقاله «آثار تفکر»