آتش برابر عربى نار است. مقصود ازآتش در اين مقاله، آتش دنيايى است نه آخرتى، و از كاربردهاى استعارهاى و تشبيهى آن نيز برداشت شده است. در اين عنوان آیاتی معرفی میشوند که در آنها از واژههاى «تورون»، «حرق»، «موريات» و «نار» استفاده شده است.
امام خمینیاز جمله ویژگیهای آتش اخروی را نفوذ آن در جان انسان میداند و برخلاف آتش دنیایی، هم جسم و بدن را میسوزاند. ایشانبا استناد به آیه (نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الْاَفْئِدَةِ)
به اعتقاد ایشان این نار سوزان از باطن قلب بروز میکند و شاید صورت همین نار باشد که از باطن دل بروز کند و مشرف بر فوائد شود؛ اما آتش دنیا مُلاصِق با بدن و با سطح بدن در تماس است اما این آتش دنیوی نمیتواند فواد انسان را بسوزاند؛ یعنی آتش ملکی از حدّ بدن ملکی دنیوی خارج نمیشود؛ اما آتش ملکوتی و اخروی باطن و ظاهر را میسوزاند.
به اعتقاد امام خمینی احاطه آتش اخروی مانند احاطه آتش دنیایی نیست که سطحی به سطح دیگر احاطه دارد بلکه احاطه آن ظهور احاطه قیومی حق است که به تمام موجودات به یک نحو احاطه دارد.
امام خمینی با توجه به آیه مذکور درباره ظهور آتش جهنم بر انسان، معتقد است چنین آتشیاز اعمال انسان برمیخیزد و بر او چیره میگردد؛ یعنی ازعالم غیب و باطن انسانی ظهور مییابد.