... پیاده میرفتم. حضرت گلهای را مشاهده کردند ... گفت. فرمود: گفت به گله گوسفندان ملحق شو چرا ... در همین موضع از گله عقب افتاده و گرگ ... بهسان خدمتکاران و حارسان در خدمت ایشان بودند ... پیاده میرفتم. حضرت گلهای را مشاهده کردند ... گفت. فرمود: گفت به گله گوسفندان ملحق شو چرا ...
... چنانچه اندکی در حفظ و حراست ایشان سهلانگاری و مسامحه ... سلطان، شبان است و دهقان گله چو پرخاش بینند و بیداد ... جهت صاحب شریعت، حفظ و حراست او را نماید. همچنان که ... نیز اکتفا ننموده حفظ و حراست اطراف مملکت را از دشمنان ...
... دفع فاسدی دیگر و جز حراست ایمان عوام از راهزنی بدعت ... هر که از بدخلقی دیگران گله میکند، نشان میدهد ... بد دینی متهم کردهاند، گله میکند و چنین رفتاری ...
... من صاحبه، والدین اس والسلطان حارس و مالا اس له الهذم ... و ما لا حارس له ضایع. از شرایطی که ... یک دل نبود، بلکه آدمیان گلههایی از دو دام بودند ...
... و نه گوسفندی؛ جز این گله بز. پس رسول خدا ... ما آمد و از این گله بز شیر نوشید. قریش ... هذه المعیة، المعیة بالحفظ والنصرة والحراسة والمعونة، وبالجملة فالرسول علیه ... ماست؛ یعنی: ما را حراست و یاری میکند؛ این ... تروها انتم، کان من وظیفتهم حراسته وصرف ابصار المشرکین عنه. ...