... و زبان دری است". ... پیشینه زبان دری ... زبان دری یا پارسی یا پارسیدری، یعنی حد ... تا کتابی تصنیف کنم به پارسیدری که اندر وی اصلها ... را برمی‌انگیختند تا به پارسی شعر بگویند و کتاب ... اسلام، در نماز، قرآن به پارسی خواندندی و عربی نتوانستندی آموختن ...
... جاجرود، منظریه، سرخه حصار، تهران‌پارس، فیروزآباد، تقـی‌آباد، و رودخانـه ... شمیران، بازار، نارمک، لویزان، تهران‌پارس، نازی‌آباد، جوادیه، پونک، عباس ... را در شعر دری استاد و قدیمی‌ترین شاعر پارسی‌گوی عراق ... . بر جای ماندنِ ابیاتی به پارسیدری از بندار رازی (د 401ق ...
... بدیع و اصطلاحات ناب پارسی از دیگر ویژگی‌های ... ( «اما شرط ما اندرین کتاب پارسی است، مگر جایی که اندرمانیم ... و پارسی یافته نشود») ... زبان تالیف ... متن روی هم رفته زبان پارسیدری رایج تا سده 5ق ... در جاهایی که مؤلف از پارسی یا پهلوی نقل و ...
... دلبستگی داشت و جادوی سخن پارسی کار خود را می ... در شعر دری استاد و قدیمی‌ترین شاعر پارسی‌گوی عراق ... بر جای ماندنِ ابیاتی به پارسیدری از بندار رازی (د 401ق ... ویژه در مکاتبات سلطنتی و اداری برضد شیوه دشوارنویسی به ... گروهی از اینان از میهن‌پرستی و شاه‌دوستی هم سخن ...
... نقل یک سرود فارسی دری در 5 بیت که ... ، کهن‌ترین شعر فارسی دری شناخته شده را، حفظ ... جمل بهترین آثار نثر پارسی آغاز سد 5 ق ... متن روی هم رفته زبان پارسیدری رایج تا سد 5 ... در جاهایی که مؤلف از پارسی یا پهلوی نقل و ... های بدیع و اصطلاحات ناب پارسی از دیگر ویژگی‌های ...
... و اولین نمونه‌های نگارش پارسیدری است که سبک محاورات ... عهد ، بر دو زبان پارسی و عربی تسلط داشته است ... ، زیرا پارسی، زبان نژاد و خاندان ... ای استادانه و ماهرانه به پارسیدری ساده و محاوره‌ای ... عربی به اصطلاحات و جملات پارسی، بی اندازه ماهرانه و ...
... -sio (´ù¨‘÷ھ) (هندی باستان: -، sya پارسی باستان و در جمع مذکر ... نشانه -om¾ü꤬ (هندی‌باستان و پارسی‌باستان) مشخص می‌شده ... anam است (قس: در پارسی باستان brata kabujiyahya = برادر کمبوجیه ... i (وهزوارش)، zy و در پارسیدری و لهجه‌های غربی دیگر ...
... می‌شده anam است (در پارسی باستان brata kabujiyahya = برادر ... با این کاربرد خاص، در پارسی میانه ( پهلوی ساسانی و ... -i (وهزوارش)، zy و در پارسیدری و لهجه‌های غربی ... . ترکیباتی چون دل فریب، حق‌پرست، سنگ تراش، دشمن شکن ...
