... به همراه او به راه افتادم در هنگام بازگشت در میان ... سمت درخت اراک رفت، من ایستادم تا او فارغ شد، ... سبب یاد نعمتهای بهشتی افتادم. حبیب گفت: از بلا ... اللهعلیهوآلهوسلّم) افتادم که میفرمود: سزاوار نیست ... اللهعلیهوآلهوسلّم) افتادم که میفرمود: سزاوار نیست ...
... به همراه او به راه افتادم در هنگام بازگشت در میان ... سمت درخت اراک رفت، من ایستادم تا او فارغ شد، ... سبب یاد نعمتهای بهشتی افتادم. حبیب گفت: از بلا ... اللهعلیهوآلهوسلّم) افتادم که میفرمود: سزاوار نیست ... اللهعلیهوآلهوسلّم) افتادم که میفرمود: سزاوار نیست ...
... مشاهده این منظره به گریه افتادم و عرض کردم: دوست داشتم ... از قافله و کاروان عقب افتادم و علت این بود که ... شدم و پشت سر او ایستادم. در این حال من خود ... به سجده افتادهاند، من ایستادم و صدای گریه و زاری ...
... : من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم ... منقلب شد و روی زمین افتادم، گویا کوهی بر پشتم بود ... مرا صدا میکرد - شنیدم، ایستادم، او مبلغی پول به من ...
... » منسوب کرده و به راه افتادم تا به «قدید» (نام مکانی ... . من همراه سفیان پیاده راه افتادم و شروع به صحبت با ... خود برداشتم و به راه افتادم، در حالی که زنانش بر ...
... لرزیدم و در میان رفقایم افتادم. پرسیدند: «چه شد؟» گفتم: «خیر ... هستی؟ من بیاختیار گریه افتادم و گفتم: هستم، راه را ... در آن حال به فکر افتادم که این شخص کی بود ...
... از قافله و کاروان عقب افتادم و علت این بود که ... شدم و پشت سر او ایستادم. در این حال من خود ... به سجده افتادهاند، من ایستادم و صدای گریه و زاری ...
... : من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم ... منقلب شد و روی زمین افتادم، گویا کوهی بر پشتم بود ... مرا صدا میکرد - شنیدم، ایستادم، او مبلغی پول به من ...