رمان حادثهای
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رمان یکی از گونههای ادبیات است که انواع گوناگونی را شامل میشود و محدوده و انواع آن تا حدی مشخص و تعریف شده است و قابلیتهای بسیاری در انواع ادبی و ارتباط آنان با یکدیگر وجود دارد که یکی از تواناییها ترکیب انواع با یکدیگر و آفرینش نوعی مستقل از این ترکیب است،که در رمان حادثهای شاهد این امر هستیم.
رمان یکی از گونههای ادبیات است که انواع گوناگونی را شامل میشود و محدوده و انواع آن تا حدی مشخص و تعریف شده است و قابلیتهای بسیاری در انواع ادبی و ارتباط آنان با یکدیگر وجود دارد که یکی از تواناییها ترکیب انواع با یکدیگر و
آفرینش نوعی مستقل از این ترکیب است،
که در رمان حادثهای شاهد این امر هستیم.
رمان حادثهای رمانی است که در آن تکیهی اصلی بر حوادثی است که در رمان اتفاق میافتد، در واقع حوادث متعدد و گوناگون، چهارچوب
داستان را تشکیل میدهد.
رمان حادثهای فیالواقع چیزی نیست جز مجموعهای از اتفاقات و ماجراهای پیدرپی و مختلف که در طول زمان، به صورت مکرر حادث میشوند. در این نوع رمان، پیرنگ و شخصیت یا شخصیتهای داستان تابع حوادث داستان است.
و هدف نویسنده از تکرار حوادث، جذب و سرگرمی خواننده است.
رمان "سه تفنگدار"، رمانی است اثر نویسندهی فرانسوی الکساندر دوما. این رمان قهرمانیها و دلاوریهای سه تن از تفنگداران لویی سیزدهم به نامهای آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتنیان که جزء تفنگداران سلطنتی میشود را
روایت میکند. این چهار با هم پیمان دوستی بستند و در همهی مهالک و مخاطرات با یکدیگر بودند. الکسندر دوما در این رمان اشخاص، زندگی و
تاریخ قسمتی کوچک از تاریخ فرانسه را با مهارتی خاص به خوانندگان نشان میدهد. سه تفنگدار در سال ۱۸۴۴ میلادی بهصورت دنبالهدار در یکی از مجلات فرانسوی منتشر شد. اولین بار این کتاب توسط محمدطاهر میرزا قاجار (محمدطاهر میرزا اسکندری طاب ثراه) در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به فارسی ترجمه شد و بهصورت چاپ سنگی منتشر شد. در سالهای بعد ترجمهی جدیدی از
کتاب توسط ذبیحالله منصوری صورت گرفته است که مکررا به طبع رسیده است. ترجمهی اخیر در ده مجلد منتشر شده است؛ این رمان از جمله رمانهای حادثهای است که در آن تا حدودی پیرنگ داستان گسترش یافته است.
رمان "رابینسون کروزوئه" اثر دانیل دفو که مجموعهای از حوادث گوناگونی است که برای قهرمانان داستان اتفاق میافتد.
همچنین، داستان "سندباد بحری" در صورتی که آن را رمان بدانیم، مثال خوبی برای توضیح رمان حادثهای است. حوادثی که در این رمان اتفاق میافتد، برحسب توالی زمانی پشت سر هم چیده شده است؛ ولی ارتباط زیادی با هم ندارند.
رمانهای حادثهای تا حد زیادی شبیه رمانهای پلیسی و کارآگاهی هستند؛ چون رمان پلیسی نیز، داستانی، حاکی از حوادث مربوط به دزدی،
جنایت و کشف آنها توسط کارآگاهان میباشد.
رمان حادثهای در ایران، دستمایهی بسیاری از پاورقینویسان شده است. بسیاری از داستاننویسان ایران نظیر حسینقلی مستعان، جواد فاضل، کوروش بابایی، ر. اعتمادی، حمزه سردادور، منوچهر مطیع و غیره با بهرهگیری از ویژگیهای رمانهای حادثهای، پاورقیهایی پدید آوردند. برخی از آنها نیز با در آمیختن ویژگی رمانهای حادثهای با رمانهای احساساتی، داستانهایی
خلق کردند که از این شمارند: رمان "آفت" از حسینقلی مستعان، "شیرازه" از جواد فاضل.
در اینگونه رمانها طرح و شخصیتپردازی در درجهی دوم اهمیت قرار دارد. علاوه بر این، ساختمان آن بهجای آنکه متوجه شخصیتپردازی و
شک و انتظار مداوم و پیوسته باشد، بیشتر متوجه ارائهی حوادث مهیج، دلچسب و اشتیاقبرانگیز است.
در این مورد باز رمان رابینسون کروزوئه را مثال میزنیم، حوادثی که در این رمان اتفاق میافتد، یعنی کشتی شکستگی، مواجههی کروزوئه با فرایدی، درگیری او با بومیها و غیره برحسب توالی زمانی پشت سر هم چیده شده است خواننده همواره در پی آن است که "سرانجام چه خواهد شد" این حادثهها ارتباط زیادی با هم ندارند و هر حادثه با شک و انتظار قوی به حادثهی بعدی گره نمیخورد.
به عبارت دیگر در چنین رمانی، ساختمان پیرنگ سست و لق است و بیشتر بر حوادث هیجانانگیز و جالب توجه تاکید میشود تا بر شخصیتها و هول و ولای معقول و حسابشده، یعنی
حادثه پشت حادثهای می آید و هول و ولای کاذبی ایجاد میکند تا کنجکاوی خواننده جلب شود و داستان تا آخر خوانده شود، به اصطلاح کشش یا انتریک داستان قوی است.
پژوهشکده باقرالعلوم.