یُؤْفَکُونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یُؤْفَکُونَ: (انْظُرْ اَنَّی یُؤْفَکُونَ) «یُؤْفَکُونَ» از مادّه
«افک» و آن در اصل به معنای منصرف ساختن از چیزی است و
«مافوک» به کسی گفته میشود که: از حق باز داشته شده است، اگر چه بر اثر تقصیر خودش باشد و از آنجا که دروغ
انسان را از
حق باز میدارد به آن
«افک» گفته میشود؛ و به همین تناسب، بر دروغ و نیز بادهای مخالف اطلاق میشود. تعبیر «یُؤْفَکُون» به صیغه مجهول، اشاره به این است که: آنها قدرت بر تصمیمگیری ندارند، گویی بی اراده به سوی
بتپرستی کشیده میشوند!
(مَّا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلاَنِ الطَّعَامَ انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ) (
مسیح فرزند
مریم، فقط پيامبر خدا بود؛ پيش از وى نيز، پيامبرانى بودند؛ مادرش، زن بسيار راستگويى بود؛ هر دو، غذا مىخوردند؛ با اين حال، چگونه ادعاى
الوهیّت مسيح و پرستش مريم را داريد؟! بنگر چگونه نشانهها ى حق را براى آنها آشكار مىسازيم؛ سپس بنگر چگونه از حق منحرف مىشوند!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه خطاب به نبى اكرم (صلیاللهعلیهوآله) مىباشد كه در مقام تعجب از كيفيت بيان
آیات مىفرمايد: جا دارد از طرز بيان ما تعجب شود كه چگونه آيات خود را براى آنان بيان مىكنيم؟ و چطور براى بطلان ادعايشان بر الوهيت مسيح ظاهرترين دليل را با واضحترين بيان براى شان انتخاب كرديم؟ و از آنان تعجب كنى كه چگونه از
تعقل و توجه به آيات ما اعراض كردند!!؟ در اين صرف نظر كردنشان چه نتيجهاى را در نظر داشته؟ و چطور عقولشان به عواقب وخيم و لا اقل رسوايى گرفتار شد و بطلان ادعايشان را درك نكردند؟
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(وَ لَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ) (و هر گاه از آنان بپرسى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده، و خورشيد و ماه را مسخّر كرده است؟» مىگويند: «خداوند يگانه»! پس با اين حال چگونه آنان را از
عبادت خدا منحرف مىسازند؟!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: وقتى خداى تعالى به تنهايى خالق باشد، و
تدبیر آسمانها و به دنبال آن تدبير زمين، و به دنبال آن پديد آوردن ارزاق، تنها به دست او باشد، لازم است او تنها كسى باشد كه به منظور رساندن
رزق، و ساير تدابيرش پرستش شود، و اين حوائج را تنها از او بخواهند، پس اين عجب است كه انسانهايى خدا را كنار گذاشته و از غير خدا رزق بخواهند، از كسى و چيزى كه مالك هيچ چيز نيست، جمله
(فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ) اشاره به همين تعجب است، يعنى وقتى خلقت و تدبير آفتاب و ماه مستند به خدا است، پس چگونه اين
مشرکین در دعاى خود متوجه غير خدا مىشوند، و بتها را مىپرستند؟
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یُؤْفَکُونَ»، ص۶۶۹.