یَقُصُّ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یَقُصُّ: (لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ) «یَقُصُّ» از مادّه
«قَصّ» در
لغت به معنای
«قطع کردن» و بریدن چیزی است و این که در آیه فوق میخوانیم:
یَقُصُّ الْحَقَّ: «
خداوند حق را میبرد» یعنی کاملًا آن را از باطل جدا و تفکیک مینماید؛ بنابراین، جمله بعد:
وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلِیْنَ: «او بهترین جداکنندگان است» تاکید برای این موضوع محسوب میشود. باید توجّه داشت جمله
«یَقُصُّ» ازمادّه
«قِصّه» به معنای بیان سرگذشت و داستان نیست آن چنانکه بعضی از
مفسران پنداشتهاند.
(قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ) (بگو: «من دليل روشنى از پروردگارم دارم؛ ولى شما آن را تكذيب كردهايد. آنچه شما از
عذاب الهی درباره آن شتاب مىكنيد در اختيار من نيست. حكم و فرمان، تنها از آن خداست! حق را از باطل جدا مىكند؛ و او بهترين جدا كننده حق از باطل است.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: از ميان هفت نفر
قاریان قرآن،
عاصم ،
نافع و
ابن کثیر كلمه
يقص را با قاف و صاد مهمله (بى نقطه) قرائت كرده، و آن را از ماده قص گرفتهاند كه به معناى بريدن چيزى است، هم چنان كه در آيه
(وَ قالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ) به همين معنا آمده است. و ليكن بقيه قاريان، كلمه مزبور را با قاف و ضاد معجمه (با نقطه) قرائت كرده و آن را از ماده قضا گرفتهاند، و اگر در
قرآنهاى موجود حرف يا از اين كلمه حذف شده است، از نظر رسم الخط بوده، هم چنان كه در آيه
(فَما تُغْنِ النُّذُرُ) حرف يا را از كلمه تغن حذف مىكنند. البته براى هر كدام از اين دو قرائت وجهى و دليلى است. و ليكن از جهت معنا برگشت هر دو به يكى است، براى اينكه بريدن و جدا كردن حق از باطل لازمه
قضا و حكم به حق كردن است، گو اينكه جمله
(وَ هُوَ خَيْرُ الْفاصِلِينَ) با قرائت اول مناسبتر است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «یَقُصُّ»، ص۶۵۸.