گلایه منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَق، ايجاد سوراخى در
زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ
موش-
پايان يافتن و از بين رفتن.
نفاق عبارت است از داخل شدن در
شرع و
دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر،
اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير
اسلام در درون،
ظاهر و باطن متفاوت داشتن،
دورویی،
ریاکاری.
نفاق هم در
ایمان است، هم
طاعات، هم
معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از
ریا است.
در این مقاله آیات مرتبط با گلایه منافقان معرفی میشوند.
گلایه منافقان از مؤمنان در
قیامت، به دليل يارى نكردن آنان:
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ ... يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً .... يُنادُونَهُمْ أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ ....
(اين پاداش بزرگ) در روزى است كه مردان و زنان با
ایمان را مىنگرى كه نورشان پيش رو و در سمت راستشان به سرعت
حرکت مىكند (و به آنها مىگويند) بشارت باد بر شما امروز، به
باغهایی از بهشت كه نهرها زير درختانش جارى است، جاودانه در آن خواهيد ماند و اين پيروزى بزرگى است. روزى كه مردان و زنان
منافق به
مؤمنان مىگويند: نظرى به ما بيفكنيد تا از
نور شما شعلهاى برگيريم، به آنها گفته مىشود: به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!، در اين هنگام ديوارى ميان آنها زده مىشود كه درى دارد، درونش
رحمت است و برونش
عذاب! آنها را صدا مىزنند كه مگر ما با شما نبوديم؟! مىگويند: آرى، ولى شما خود را به
هلاکت افكنديد و انتظار (
مرگ پیامبر را) كشيديد، و (در همه چيز)
شک و
تردید داشتيد، و
آرزوهای دور و دراز شما را فريب داد تا
فرمان خدا فرا رسيد، و
شیطان شما را در برابر خداوند
فریب داد.
در
قیامت منافقان كه در تاريكى وحشتناك
کفر و
نفاق و
گناه قرار گرفتهاند در اين هنگام فريادشان بلند مىشود و ملتمسانه از مؤمنان تقاضاى نور مىكنند،
اما چيزى جز جواب منفى نمىشنوند، چنان كه در آيه بعد مىگويد:" روزى كه مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگويند: نظرى بر ما بيفكنيد تا از نور شما شعلهاى برگيريم" (يَوْمَ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ" اقتباس در اصل از ماده" قبس" به معنى گرفتن شعلهاى از آتش است سپس به نمونهگيريهاى ديگر نيز اطلاق شده.
منظور از جمله" انظرونا" اين است كه به ما نگاه كنيد تا از
نور صورت شما بهره گيريم، و راه خود را پيدا كنيم، يا اينكه نظر لطف و محبتى به ما بيفكنيد و سهمى از نور خود به ما دهيد، اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از" انظرونا"
انتظار کشیدن باشد، يعنى كمى مهلت دهيد تا ما هم به شما برسيم و در پرتو نورتان راه را پيدا كنيم.
اما به هر حال" پاسخى كه به آنها گفته مىشود اين است كه به پشت سر خود برگرديد و كسب نور كنيد"! (قِيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً).
اينجا جاى تحصيل نور نيست، مىبايست آن را از دنيايى كه پشت سر گذاشتيد، از طريق
ایمان و
عمل صالح، به دست مىآورديد، اما ديگر گذشته و دير شده است!" در اين هنگام ناگهان ديوارى در ميان اين دو گروه زده مىشود كه درى دارد" (فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ).
ولى دو طرف اين ديوار عظيم، يا اين در، كاملا با هم متفاوت است" درونش رحمت است و بيرونش عذاب" (باطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذابُ).
" سور" در لغت به معنى ديوارى است كه در گذشته براى حفاظت به دور شهرها مىكشيدند، و در فارسى از آن تعبير به" بارو" مىشود، و در فواصل مختلف نيز برجهايى براى محافظان و نگهبانان داشت، و لذا مجموعا تعبير به" برج و بارو" مىكردند.
قابل توجه اينكه مىگويد:" درون آن رحمت، و برون آن عذاب است" يعنى مؤمنان همچون ساكنان شهر در درون اين
باغ هستند، و منافقان همچون بيگانگان در قسمت بيابانى قرار دارند، قبلا نيز آنها در يك جامعه و در كنار هم زندگى مىكردند، اما ديوارى عظيم از اعتقادات و اعمال مختلف آنها را از يكديگر جدا مىكرد، در قيامت نيز همين معنى مجسم مىگردد.
اما اين" در" براى چيست؟ ممكن است براى اين باشد كه منافقان از اين در نعمتهاى بهشتى را ببينند و
حسرت ببرند، يا اينكه افرادى كه كمتر آلودهاند پس از اصلاح از آن بگذرند و در كنار مؤمنان قرار گيرند.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۹۱، برگرفته از مقاله «گلایه منافقان».