• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گستره باطل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در قرآن کریم از پذیرش باطل در کنار کفران نعمت‌های خداوند یاد شده است:«اَفَبِالبطِلِ یُؤمِنونَ و بِنِعمَةِ اللّهِ یَکفُرون». آیه ۱۷ رعد با تشبیه باطل به کف روی آب که زوال‌پذیر است آن را در برابر چیزی که به مردم نفع حقیقی می‌رساند تعریف کرده، برای همه پدیده‌ها به میزان سودمندی خود، بقا و حیات قائل شده است.
[۳] المیزان، ج‌۱۱، ص‌۲۳۷.
بر پایه این آیات، اموری چون کفر ، شرک ، قول زور ، ظلم ، فحشا ، منکر ، اعتدا و ارتکاب هرگونه فعل منکر و حرام در محدوده مفهوم باطل قرار می‌گیرد که به دو گروه «اندیشه» و «عمل» و بخش دوم خود به دو دسته عبادات و معاملات ، تقسیم می‌شود.



قرآن، انسان غیر موحد را فاقد پشتوانه و تأیید الهی شناسانده که تنها از گمان پیروی می‌کند، در حالی که گمانْ انسان را از حق بی‌نیاز نمی‌سازد:«اِن هِیَ اِلاّ اَسماءٌ سَمَّیتُموها اَنتُم وءاباؤُکُم ما اَنزَلَ اللّهُ بِها مِن سُلطن اِن یَتَّبِعونَ اِلاّ الظَّنَّ و ما تَهوَی الاَنفُسُ و لَقَد جاءَهُم مِن رَبِّهِمُ الهُدی، «اِن یَتَّبِعونَ اِلاَّ الظَّنَّ واِنَّ الظَّنَّ لا‌یُغنی مِنَ الحَقِّ شیا». پوچی و بطلان، مترادف واقعیت نداشتن، و حق بودن به معنای برخوردار بودن از واقعیت و وجود است.
[۷] الشفاء، ص‌۴۷.
حق رونوشت امر واقع است
[۸] مجموعه آثار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۸، «اصول فلسفه و روش رئالیسم».
یا هر اندیشه غیر منطبق با واقع
[۹] مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۶‌.
باطل است.


عمل فاقد غرض صحیح و عقلایی، باطل است. قرآن از گروهی از زیانکاران یاد می‌کند که عمری را با کوشش گذراندند؛ ولی در دنیا به خواسته خود نرسیدند و در آخرت نیز ایشان را جز خستگی و فرسودگی نخواهد بود:«هَل اَتکَ حَدیثُ الغشِیَه _ وُجوهٌ یَومَئِذ خشِعَه _ عامِلَةٌ ناصِبَه»
[۱۴] پرتوی از قرآن، ق ۲، ج‌۳۰، ص‌۲۹.
، زیرا عمل آنان نابود است و بازای ندارد «اُولئِکَ الَّذینَ لَیسَ لَهُم فِی الأخِرَةِ اِلاَّ النّارُ وحَبِطَ ما صَنَعوا فیها وبطِلٌ ما کانوا یَعمَلون». اعمال باطل در دو حوزه عبادات و معاملات قابل بررسی است.

۲.۱ - عبادات

عبادتی که فاقد شرایط صحت نظیر طهارت لباس در نماز یا نیت خالص باشد، باطل بوده، هیچ ثوابی ندارد.
[۱۷] مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۲۴.
بطلان عبادت اعم از این است که عبادتی از ابتدا بر اثر نداشتن شرایط باطل باشد یا این‌که به شکل صحیح واقع شود ولی بر اثر عوامل دیگری، باطل شده، اثر معنوی خود را از دست بدهد، چنان‌که صدقه اگر از روی ریا و خودنمایی باشد، از محتوای خود تهی و باطل شده و حتی می‌تواند صدقه دهنده را تا مراتبی از کفر تنزل دهد:«یاَیُّها الَّذینَ ءامَنوا لاتُبطِلوا صَدَقتِکُم بِالمَنِّ والاَذی... واللّهُ لایَهدِی القَومَ الکفِرین» همچنین در قرآن کریم بارها از احباط اعمال انسان‌ها سخن به میان آمده که به معنای ابطال اعمال و هدر رفتن کوشش عاملان آن است.

۲.۲ - معاملات

قرآن کریم از تصرف در اموال دیگران بدون مجوز شرعی نهی کرده است:«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبطِل». در این آیه، مراد از اکل، مطلق تصرف و مراد از مال ، مطلق ملک انسان
[۲۰] المیزان، ج‌۱، ص‌۵۰.
و تصرف باطل ، تصرف فاقد اساس شرعی است.
[۲۳] التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۹‌-۷۰.
[۲۴] من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
مصادیق گوناگونی برای این آیه بیان شده است؛ مانند:رشوه‌ای
[۲۶] المیزان، ج‌۱، ص‌۵۰‌.
که برای ابطال حق یا احقاق باطلی گرفته شود
[۲۷] معجم الفاظ الفقه، ص‌۲۰۹.
، سرقت ، غصب ، قمار
[۲۹] کشف الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۱۳‌.
[۳۰] من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
، آنچه از راه ارزیابی غیر عادلانه متاع دیگران یا ظلم به کسی به دست آید، تصرف در بهای متاعی که فاسد و معیوب بوده و مشتری بدون علم آن را خریده است، تصرف در بهای چیز غیر سودمند ، خوردن مال یتیم ، و هرگونه خوردن مالی که تحصیل آن منوط به نقض احکام الهی مانند کم‌فروشی، کوتاهی در ادای حقوق مردم و ادای ناقص آن، عدم پرداخت خمس و زکات ، ذخیره کردن اموال و ادا نکردن حقوق به مستحقان باشد.
[۳۶] زبدة البیان، ص‌۵۴۳‌.
رباخواری از دیگر نمونه‌های روشن تصرف ناروا در اموال دیگران است که در قرآن به‌شدت از آن نکوهش شده است.
[۳۸] زبدة البیان، ص‌۵۴۴‌-۵۵۳‌.
[۳۹] پرتوی از قرآن، ج‌۲، ص‌۲۵۳‌-۲۵۱.
قرآن بارها از برخی یهودیان و به‌ویژه سران آن‌ها به عنوان کسانی که از راه باطل و به ویژه رباخواری در اموال دیگران تصرف می‌کنند، یاد کرده، به ریشه‌شناسی این عمل زشت پرداخته است و آن را قرین اثم و عدوان و بازداشتن از راه خدا دانسته، به سابقه تحریم آن در کتاب آسمانی یهود اشاره کرده است. داستان اصحاب مدین و اصحاب ایکه نیز مشتمل بر احتجاج شعیب با این قوم درباره راستی و درستی در مسائل اقتصادی است.
ترکیب «بَینَکُم» در آیه «لا تَأکُلوا اَمولَکُم بَینَکُم بِالبطِل» به مسئولیت هر فرد مقابل افراد دیگر جامعه اشاره دارد و اضافه اموال به ضمیر جمع مخاطب (کُمْ)، نشانه تعلق جمیع اموال به جمیع مردم است
[۴۹] المیزان، ج‌۱، ص‌۵۲‌.
[۵۰] من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
، بنابراین می‌توان گفت که اسلام ، با احترام به مالکیت فردی و حفظ حقوق افراد، به جهت مصالح عامه حقوقی معینی را بر توانگران واجب کرده است. قرآن کریم ضمن تأکید بر این دستورات، بی‌اعتنایی به آن‌ها را موجب‌عقوبت‌هایی سخت در دنیا و آخرت شمرده است‌، چنان‌که در آیه ۲۹ نساء و‌لا‌تَقتُلوا اَنفُسَکُم اِنَّ‌اللّهَ کانَ بِکُم رَحیما» فرجام تجمل‌گرایی و چشمداشت به اموال دیگران را که موجب غصب و تصرف آن از راه باطل می‌شود، گوشزد کرده است.
[۶۰] جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۵۰‌-۵۱‌.



۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۷.    
۲. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۳. المیزان، ج‌۱۱، ص‌۲۳۷.
۴. نمونه، ج‌۱۰، ص‌۱۷۰     .
۵. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۶. نجم/سوره۵۳، آیه۲۸.    .
۷. الشفاء، ص‌۴۷.
۸. مجموعه آثار، ج‌۶‌، ص‌۱۵۸، «اصول فلسفه و روش رئالیسم».
۹. مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۵۰۶‌.
۱۰. المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۳۹.    
۱۱. التحریر والتنویر، ج‌۹، ص‌۵۰‌.    
۱۲. المیزان، ج‌۴، ص‌۸۷‌.    
۱۳. غاشیه/سوره۸۸، آیه۱ - ۳.    
۱۴. پرتوی از قرآن، ق ۲، ج‌۳۰، ص‌۲۹.
۱۵. هود/سوره۱۱، آیه۱۶.    
۱۶. التحریر والتنویر، ج‌۹، ص‌۵۰‌.    
۱۷. مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۲۲۴.
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۴.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۲۰. المیزان، ج‌۱، ص‌۵۰.
۲۱. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۱۷.    
۲۲. الکشاف، ج‌۱، ص‌۲۳۳.     .
۲۳. التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۶۹‌-۷۰.
۲۴. من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
۲۵. الکشاف، ج‌۱، ص‌۲۳۳.    
۲۶. المیزان، ج‌۱، ص‌۵۰‌.
۲۷. معجم الفاظ الفقه، ص‌۲۰۹.
۲۸. القاموس الفقهی، ص‌۱۴۹.    
۲۹. کشف الاسرار، ج‌۱، ص‌۵۱۳‌.
۳۰. من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
۳۱. احکام القرآن، ج‌۱، ص‌۲۱۶.    
۳۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۲.    .
۳۳. مطفّفین/سوره۸۳، آیه۱.    
۳۴. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۳۵. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۳۶. زبدة البیان، ص‌۵۴۳‌.
۳۷. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵‌۲۷۹.    
۳۸. زبدة البیان، ص‌۵۴۴‌-۵۵۳‌.
۳۹. پرتوی از قرآن، ج‌۲، ص‌۲۵۳‌-۲۵۱.
۴۰. توبه/سوره۹، آیه۳۴.    
۴۱. مائده/سوره۵، آیه۶۱ ۶۳‌.    
۴۲. نساء/سوره۴، آیه۱۶۰‌-۱۶۱.    
۴۳. هود/سوره۱۱، آیه۸۴ ۹۵.    .
۴۴. اعراف/سوره۷، آیه۸۵ ۹۳.    
۴۵. شعراء/سوره۲۶، آیه۱۷۶ ۱۹۱.    
۴۶. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۴۷. التحریر والتنویر، ج‌۲، ص‌۱۸۹‌-۱۹۰.    
۴۸. تفسیر المنار، ج‌۵‌، ص‌۳۹.    
۴۹. المیزان، ج‌۱، ص‌۵۲‌.
۵۰. من وحی القرآن، ج‌۷، ص‌۱۳۶.
۵۱. تفسیر المنار، ج‌۵‌، ص‌۳۹.    
۵۲. توبه/سوره۹، آیه۳۵.    
۵۳. ذاریات/سوره۵۱، آیه۱۹.    
۵۴. معارج/سوره۷۰، آیه۲۴.    
۵۵. معارج/سوره۷۰، آیه۲۵.    
۵۶. نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.    
۵۷. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۵۸. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۵۹. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۶۰. جامع البیان، مج‌۴، ج‌۵‌، ص‌۵۰‌-۵۱‌.



دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«باطل».    




جعبه ابزار