گستاخی بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قوم بنی اسرائیل در برابر فرمان
خداوند و
حضرت موسی علیهالسّلام و برادرش
هارون مردمی گستاخ و بی پروا بودند.
قوم موسی بنی اسرائیل مردمی گستاخ و بی پروا در برابر
خداوند بودند.
واذ اخذنا میثـقکم ورفعنا فوقکم الطور خذوا ما ءاتینـکم بقوة واسمعوا قالوا سمعنا وعصینا... «و (به یاد آورید) زمانی را که از شما پیمان گرفتیم و
کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم (و گفتیم:) «این دستوراتی را که به شما داده ایم محکم بگیرید، و درست بشنوید!» آنها گفتند: «شنیدیم ولی مخالفت کردیم.» و دلهای آنها، بر اثر کفرشان، با محبت
گوساله آمیخته شد. بگو: «
ایمان شما، چه فرمان بدی به شما می دهد، اگر
ایمان دارید!»
قالوا یـموسی انا لن ندخلهآ ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون. «(بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشسته ایم»
(.... فقاتلا انا هاهنا قاعدون). این آیه نشان میدهد که بنی اسرائیل
جسارت را در مقابل
پیامبر خود به حد اکثر رسانیده بودند، زیرا اولا با کلمه" لن" و ابدا مخالفت صریح خود را اظهار داشتند و ثانیا با این جمله که" تو و پروردگارت بروید و
جنگ کنید، ما در اینجا نشسته ایم"، موسی ع و وعده های او را در واقع
تحقیر کردند.
بنی اسرائیل، در برابر موسی علیهالسّلام مردمی گستاخ و بی پروا بودند.
واذ قلتم یـموسی لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة... «و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: «ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم! » پس
صاعقه شما را گرفت در حالی که تماشا می کردید.»
واذ قال موسی لقومه ان الله یامرکم ان تذبحوا بقرة قالوا اتتخذنا هزوا قال اعوذ بالله ان اکون من الجـهلین. «و (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور می دهد ماده گاوی را
ذبح کنید (و قطعهای از
بدن آن را به مقتولی که
قاتل او شناخته نشده بزنید، تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آیا ما را
مسخره می کنی؟» (موسی) گفت: «به
خدا پناه میبرم از اینکه از جاهلان باشم!»
قالوا یـموسی انا لن ندخلهآ ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون. «(بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشسته ایم»
این
آیه یکی دیگر از نعمتهای بزرگ خدا را به بنی اسرائیل یادآور می شود، و نشان می دهد چگونه آنها مردمی
لجوج و بهانه گیر بودند و چگونه مجازات سخت الهی دامانشان را گرفت ولی بعد از آن باز لطف خدا شامل حالشان شد.
آیه نخست می گوید" به خاطر بیاورید هنگامی را که گفتید ای موسی ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد مگر اینکه خدا را آشکارا با
چشم خود ببینیم" (و اذ قلتم یا موسی لن نؤمن لک حتی نری الله جهرة).
این در خواست ممکن است به خاطر
جهل آنها بوده، چرا که درک افراد
نادان فراتر از محسوسات شان نیست، حتی می خواهند خدا را با چشم خود ببینند.
و یا به خاطر
لجاجت و
بهانه جویی بوده است که یکی از ویژگیهای این قوم بوده.
به هر حال آنها صریحا به موسی گفتند: تا خدا را با لعیان و با همین چشم نبینیم هرگز ایمان نخواهیم آورد!
بنی اسرائیل در پذیرش فرمانهای
هارون علیهالسّلام نسبت به ترک
گوساله پرستی گستاخی میکردند.
ولقد قال لهم هـرون من قبل یـقوم انما فتنتم به وان ربکم الرحمـن فاتبعونی واطیعوا امری «و پیش از آن، هارون به آنها گفته بود: «ای قوم من! شما به این وسیله مورد
آزمایش قرار گرفته اید!
پروردگار شما خداوند رحمان است! پس، از من پیروی کنید، و فرمانم را
اطاعت نمایید!» قالوا لن نبرح علیه عـکفین حتی یرجع الینا موسی. «ولی آنها گفتند: «ما هم چنان گرد آن می گردیم (و به
پرستش گوساله ادامه می دهیم) تا موسی به سوی ما بازگردد!»
بنی اسرائیل چنان لجوجانه به این گوساله چسبیده بودند که منطق نیرومند و دلائل روشن این مرد خدا و
رهبر دلسوز در آنها مؤثر نیفتاد، با صراحت اعلام مخالفت با هارون کردند و" گفتند ما هم چنان به پرستش این گوساله ادامه می دهیم تا موسی به سوی ما بازگردد" (قالوا لن نبرح علیه عاکفین حتی یرجع الینا موسی). خلاصه دو پا را در یک کفش کردند، و گفتند: مطلب همین است و غیر این نیست، باید برنامه گوساله پرستی هم چنان ادامه یابد تا موسی برگردد، و از او داوری بطلبیمای بسا خود او هم همراه ما در برابر
گوساله سجده کند!! بنا بر این خودت را زیاد خسته مکن و دست از سر ما بردار! و به این ترتیب هم فرمان مسلم
عقل را از زیر پا گذاشتند، و هم فرمان جانشین رهبرشان را.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۴۰۱، برگرفته از مقاله «گستاخی بنی اسرائیل».