گریه بر اهلبیت در روایات اهلسنت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بر اساس
روایات صحیح در منابع شیعه و اهل سنت، گریه در عزای اهلبیت (علیهمالسّلام) و مخصوصا
امام حسین (علیهالسّلام) نه تنها جایز و مشروع است، بلكه مطلوب و پسندیده بوده و از
ثواب فوقالعادهای برخوردار است، چنانکه بنابر نقل منابع اهل سنت هر كه در عزای ائمه و امام حسين (عليهالسّلام) بگريد، حقتعالی او را در
بهشت جای خواهد داد.
طبق روایات معتبری که در منابع مختلف و معتبر روایی شیعه از طریق ائمه معصومین (علیهمالسّلام) رسیده، برای گریه،
عزاداری و اندوه در مصیبت اهلبیت (علیهمالسّلام) به ویژه سیدالشهداء
حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسّلام) ثواب و پاداشهای بیشماری بیان شده است؛ چنانکه بنابر نقل منابع اهل سنت هر كه در عزای ائمه و امام حسين (عليه السّلام) بگريد، حقتعالی او را در
بهشت جای خواهد داد.
در روایات معتبر شیعه برای گریه، عزاداری، و حتی صرف حزن و اندوه، در عزای اهلبیت (علیهمالسّلام) پاداش بیان شده است. در منابع اهل سنت نیز از جمله در کتاب «
فضائل الصحابه»، جناب
احمد بن حنبل رئیس مذهب حنبلیها روایت صحیح السندی را از امام حسین (علیهالسّلام) نقل کرده که آن حضرت پاداش یک قطره اشک ریختن در عزای اهلبیت (علیهمالسّلام) را داخل شدن در
بهشت میداند.
متن روایت احمد بن حنبل، با سند صحیح این است: "حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ اِسْرَائِیلَ، قَالَ: رَاَیْتُ فِی کِتَابِ اَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ یَدِهِ، نا اَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ اَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قثنا الرَّبِیعُ بْنُ مُنْذِرٍ، عَنْ اَبِیهِ، قَالَ: کَانَ حُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ، یَقُولُ: مَنْ دَمَعَتَا عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَةً، اَوْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَةً، اَثْوَاهُ اللَّهُ (عزّوجلّ) الْجَنَّةَ؛
احمد بن اسرائیل میگوید: در کتاب احمد بن محمد بن حنبل با دست خط خودش دیدم که
اسود بن عامر (ابوعبدالرحمن) از ربیع بن منذر نقل کرد که پدرش گفته: حسین بن علی (علیهماالسّلام) همیشه میفرمود: هر کس چشمانش برای ما پراشک شود و یا یک قطره اشک برای ما بریزد خداوند او را در بهشت جای خواهد داد".
محبالدین طبری این روایت را در کتاب
ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی آورده است: "عن الربیع بن منذر عن ابیه قال کان حسین بن علی رضی الله عنهما یقول من دمعت عیناه فینا دمعة او قطرت عیناه فینا قطرة آتاه الله (عزّوجلّ) الجنة. اخرجه احمد فی المناقب".
"اخرج احمد فی المناقبعن الربیع بن منذر عن ابیه قال: کان حسن بن علی یقول: من دمعت عیناه فینا دمعة او قطرت عیناه فینا قطرة آتاه الله (عزّوجلّ) الجنة".
قندوزی حنفی این روایت را در دو جا از کتابش آورده است: "وعن الحسین بن علی (رضی الله عنهما) قال: من دمعت عیناه فینا دمعة او قطرت عیناه فینا قطرة بواه الله (عزّوجلّ) الجنة. (اخرجه احمد فی المناقب)".
سخاوی شافعی نیز در کتاب «
استجلاب ارتقاء الغرف بحب اقرباء الرسول ذوی الشرف» این روایت را نقل نموده است: "قال: وعن الحسین بن علی رضی الله عنهما قال: من دمعت عیناه فینا او قطرت عیناه فینا قطرة آتاه الله (عزّوجلّ) الجنة. اخرجه احمد فی «المناقب»؛ حسین بن علی (علیهماالسّلام) فرمود: هر کس چشمانش برای ما پراشک شود و یا یک قطره اشک برای ما بریزد خداوند او را در
بهشت جای خواهد داد. این روایت را احمد در کتاب مناقب (
فضائل الصحابة) خودش آورده است".
احمد بن
صالح بن ابیالرجال در کتاب
مطلع البدور و مجمع البحور، این روایت را نقل کرده است: "و لاحمد فی مناقبه عن الحسین (علیهالسّلام): من دمعت عیناه فینا قطرة آتاه الله تعالی الجنة؛ احمد بن حنبل در کتاب مناقب (
فضائل الصحابة) از امام حسین (علیهالسّلام) نقل کرده است که فرمود: هر کس چشمانش برای ما پراشک شود خداوند او را در بهشت جای خواهد داد".
جالب اینجاست که نویسنده بعد از نقل این روایت میگوید: "والاحادیث فی (هذا) المعنی کثیرة؛ با این معنا و مضمون، احادیث بسیاری وجود دارد".
تا اینجا ثابت شد که پنج تن از علمای اهل سنت این روایت را در کتابهایشان از احمد بن حنبل نقل کردهاند و هیچکدام از آنها اشکال و ایرادی بر متن و یا سند آن وارد نکردهاند.
محقق کتاب (فصائل
الصحابه) «جناب وصیالله بن عباس» در پاورقی کتاب راجع به راویان سند روایت مینویسد: "احمد بن اسرائیل شیخ القطیعی لم اجده والباقون ثقات؛ احمد بن اسرائیل استاد قطعی است، من شرحی حالی برایش نیافتم؛ اما بقیه راویان این روایت، مورد وثوق هستند".
طبق عبارت محقق کتاب، جز «احمد بن اسرائیل» بقیه راویان سند، مورد وثوق و اطمینان هستند. حال اگر توثیق «احمد بن اسرائیل» نیز ثابت شود، روایت صحیح خواهد بود. بنابراین، لازم است ابتدا پیرامون نام او بحث کنیم سپس به ذکر شرح حال و توثیق او از دیدگاه علمای اهل سنت بپردازیم.
با جستجو در عبارتهای علمای اهل سنت میبینیم که از «احمد بن اسرائیل» به نامهای متعددی یاد شده که هریک آنها نسبت وی را به اجدادش ثابت میکند و برگشت همه آنها به همان یک فرد است.
ابن جوزی برای «احمد بن اسرائیل» سه نام ذکر کرده و مینویسد: "ابو بکر احمد بن سلیمان بن الحسن النجار روی عنه ابو حفص بن شاهین وهو احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس روی عنه ابن شاهین ایضا فنسبه الی جد هو احمد بن اسرائیل الذی روی عنه ابو بکر بن مالک القطیعی؛ ابو بکر احمد بن سلیمان بن حسن نجاد، از وی ابو حفص شاهین روایت کرده است. ابو بکر همان احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بن یونس است که از وی ابن شاهین نیز روایت نقل کرده است. و او را به جد جدش هم نسبت دادهاند که همان احمد بن اسرائیل است و ابو بکر بن مالک قطیعی از وی روایت نقل کرده است".
خطیب بغدادی وی را با چهار اسم معرفی کرده است: "ذکر ابی بکر احمد بن سلمان بن الحسن النجاد. قد ذکرنا بعض حدیثه فیما تقدم، وهو اَحْمَد بن یونس القطیعی، الذی روی عنه عمر بن اَحْمَد بن شاهین؛ ذکر و یاد ابو بکر احمد بن سلمان بن حسن نجاد. برخی از روایاتش را ما در گذشته ذکر کردیم و او احمد بن یونس قطیعی است که از وی عمر بن احمد بن شاهین روایت نقل کرده است". پس از عبارت فوق این روایت ذکر میکند که در آن اسم «احمد بن یونس قطیعی آمده است: "اَخْبَرَنَا الْقَاضِی اَبُو بَکْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الدَّاوُدِیُّ، اَخْبَرَنَا عُمَرُ بْنُ اَحْمَدَ الْوَاعِظُ، حَدَّثَنَااَحْمَدُ بْنُ یُونُسَ الْقَطِیعِیُّ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ شَاذَانَ، حَدَّثَنَا مُعَلَّی، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَکِ، عَنْ یُونُسَ، عَنِ الزُّهْرِیِّ، قَالَ: حَدَّثَنِی سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ اُبَیِّ بْنِ کَعْبٍ، قَالَ: کَانَتِ الْفُتْیَا: الْمَاءُ مِنَ الْمَاءِ رُخْصَةً فِی اَوَّلِ الاِسْلامِ، ثُمَّ اُحْکِمَ الاَمْرُ، وَنَهَی عَنْهُ؛ پس از نقل روایت، دوباره «احمد بن سلمان نجاد» را با مشخصات اجدادش معرفی کرده است:
هو اَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس، فنسبه عمر الی جد جده. و هو اَحْمَد بن اسرائیل، الذی روی عنه ابو بکر بن مالک القطیعی؛ او احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بن یونس است. و عمر بن واعظ (در روایت فوق) نسبش به جد جدش میرساند و او همان احمد بن اسرائیل است که ابوبکر بن مالک قطیعی از وی روایت نقل کرده است".
بنابراین، معرفی کامل ایشان «اَحْمَد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس» است؛ امابرخی او را به اسم جد دوم «احمد بن اسرائیل» و برخی دیگر به اسم جد سوم «احمد بن یونس» معرفی کردهاند که در نهایت همه مقصودشان همان یک نفر است. احمد بن حنبل در کتاب «
فضائل الصحابه» از «احمد بن اسرائیل» روایت دیگری نیز نقل کرده است: "حدثنی احمد بن اسرائیل قثنا محمد بن عثمان قثنا زکریا بن یحیی الکسائی نا یحیی بن سالم نا اشعث بن عم حسن بن صالح و کان یفضل علیه نا مسعر عن عطیة العوفی عن جابر بن عبدالله الانصاری قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم مکتوب علی باب الجنة محمد رسول الله علی اخو رسول الله قبل ان تخلق السماوات بالفی سنة".
جالب این است که محقق کتاب، در مورد همه راویان این حدیث نظرش را میگوید اما در باره «احمد بن اسرائیل» هیچگونه اظهار نظری نکرده است.
سمعانی از علمای نسب شناس اهل سنت «احمد بن اسرائیل» را از علمای فقیه حنابله معرفی کرده و تصریح میکند که وی بر اساس فقه احمد بن حنبل
فتوا میداده و شاگرد عبدالله بن احمد بن حنبل و برخی دیگر بوده است: "النجاد: بفتح النون والجیم المشددة وفی اخرها الدال المهملة هذه الحرفة مشهورة و المعروف بها ابو بکر احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس الفقیه الحنبلی المعروف بالنجاد من اهل بغداد کان له فی جامع المنصور یوم الجمعة حلقتان قبل الصلاة وبعدها احداهما للفتوی فی الفقه علی مذهب احمد بن حنبل والاخری لاملاء الحدیث وهو ممن اتسعت روایاته وانتشرت احادیثه سمع الحسن بن مکرم البزاز... و عبدالله بن احمد بن حنبل وقوما یطول ذکرهم وکان ولادته فی سنة ثلاث وخمسین ومئتین ومات فی سنة ثمان واربعین وثلاثمائة؛ نجاد: با فتح نون و تشدید جیم، و در آخر کلمه نیز دال بدون نقطه است. این شغل مشهور است. ابوبکر «احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس» به این حرفه معروف بود. وی از فقهای حنابله و اهالی
بغداد است. او در روز جمعه در مسجد جامع منصور قبل از
نماز و بعد از نماز دو حلقه درس داشت. یکی برای فتاوای فقهی بر اساس مذهب احمد بن حنبل و دیگری برای املاء روایت. وی از جمله کسانی است که روایاتش زیاد بود و احادیثش منتشر گردید. وی از حسن بن مکرم بزاز و... و عبدالله بن احمد بن حنبل و گروهی که ذکر نام آنها طولانی خواهد شد، روایت شنیده است. تولد وی در سال ۲۵۳ و سال وفاتش ۳۴۸ بوده است.
پس از این که
اسم و
نسب «احمد بن اسرائیل» را شناختیم توثیقات و مدح او را در کلمات علمای اهل سنت بررسی میکنیم:
حاکم نیشابوری، یکی از علمای سرشناس
علم رجال و حدیث اهل سنت، در بسیاری از موارد، روایاتی را که «احمد بن اسرائیل» در سند آن قرار دارد، تصحیح کرده و این مطلب نشان میدهد که این راوی از نظر وی مورد اعتبار و موثق است. روایت ذیل یکی از نمونههای روایاتی است که حاکم آن را صحیح دانسته است: "حدثنا احمد بن سلمان بن الحسن النجاد الفقیه املاء ببغداد حدثنا الحسن بن مکرم البزاز حدثنا عثمان بن عمر حدثنا علی بن المبارک عن یحیی بن ابی کثیر عن عکرمة عن بن عباس رضی الله عنهما قال قضی رسول الله صلی الله علیه و سلم فی المکاتب ان یقتل بدیة الحر علی قدر ما ادی منه قال یحیی قال عکرمة عن بن عباس یقام علیه حد المملوک هذاحدیث صحیحعلی شرط البخاری ولم یخرجاه".
عمر بن احمد بن ابیجراده یکی از علمای اهل سنت، احمد بن اسرائیل را،
فقیه و
محدث مورد اعتماد دانسته و مینویسد: "احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس المعروف بالنجاد الفقیه الحنبلی کان فقیها مفتیا و محدثا متقنا واسع الروایة مشهور الدرایة؛ احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بن یونس، معروف به نجاد، فقیه
مذهب حنبلی، یک فرد فقیه، فتوادهنده،
محدث (ناقل روایت)، مورد اعتماد و دارای روایات فراوان و مشهور به درایت و فهم بود".
ذهبی یکی دیگر از علمای رجال اهل سنت در باره او گفته است: "وکان احمد بن اسرائیل من اذکیاء العالم لا یسمع شیئاً الا حفظه؛ احمد بن اسرائیل از پرهیزگاران عالم و از نظر حافظه آن قدر قوی بوده که وقتی یک مطلب را یک بار میشنید، حفظ میکرد".
وی در کتاب دیگرش او را «امام، حافظ حدیث، شیخ علمای بغداد» معرفی کرده و از خطیب بغدادی نقل کرده که او را صدوق دانسته است: "النجاد الامام الحافظ الفقیه شیخ العلماء ببغداد ابوبکر احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل البغدادی الحنبلی... قال الخطیب کان صدوقا عارفا صنف کتابا کبیرا فی السنن وکان له بجامع المنصور حلقة قبل الجمعة للفتوی وحلقة بعدها للاملاء حدث عنه ابو بکر القطیعی؛ نجاد؛ پیشوا، حافظ (کسی که صدهزار روایت حفظ است)، فقیه و استاد علمای در بغداد، ابو بکر احمد بن سلمان بن حسن بن اسرائیل بغدادی حنبلی... خطیب گفته: وی فرد صدوق و عارف بوده و کتاب بزرگی را در «سنن» تصنیف کرد و در جامع منصور قبل از
نماز جمعه نشستی برای فتوا داشته و بعد از نماز نیز درسی برای املای روایت دائر میکرده است و از وی ابوبکر قطیعی روایت نقل کرده است".
همچنین در کتاب دیگرش تصریح میکند که احمد بن اسرائیل صدوق است: "احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس ابو بکر النجاد الفقیه الحنبلی المشهور... قلت هو صدوق...".
ابن حجر عسقلانی نیز بر صدوق بودن ایشان تصریح کرده است: "احمد بن سلیمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس ابوبکر النجاد الفقیه الحنبلی المشهور... وکان راسا فی الفقه راسا فی الروایة. ... قلت وهو صدوق".
ابن ابیالدنیا در کتاب «
الاخوان» ایشان را این گونه معرفی کرده است: "النجاد: الامام المحدث الحافظ الفقیه المتقی، شیخ العراق، ابو بکر احمد بن سلمان بن الحسن البغدادی - الحنبلی النجاد -.... قال الخطیب البغدادی: کان النجادصدوقا عارفا، صنف السنن؛ نجاد: پیشوا، راوی حدیث، حافظ (کسی که صد هزار روایت حفظ داشته باشد)، فقیه، پرهیزگار و شیخ عراق ابوبکر احمد بن سلمان بن حسن بغدادی حنبلی نجاد. خطیب گفته: نجاد فرد راستگو، عارف بود که سنن را تصنیف کرد".
ابن اثیر در
الکامل فی التاریخ گفته است که او یک انسان صالح بوده است: "وفیها قتل احمد بن اسرائیل وکان صالح".
البانی یکی از علمای وهابی سخنش فصل الخطاب برای
وهابیت است. از نظر وی نیز احمد بن سلمان نجاد «حافظ و صدوق» است: "(فائدة): النجاد الذی عزا الیه الحدیث مؤلف الکتاب هو احمد بن سلمان بن الحسین ابو بکر الفقیه الحنبلی، یعرف بالنجاد، وهوحافظ صدوقجمع المسند، وصنف فی السنن کتابا کبیرا، روی عنه الدارقطنی وغیره من المتقدمین".
اولا: نقل این روایت از سوی احمد بن حنبل، مُسّلَم است؛ زیرا منابعی که این روایت را نقل کردهاند، همه تصریح نمودهاند که احمد بن حنبل آن را در کتاب «مناقب» خودش آورده است.
ثانیا: طبق عبارتهایی که از علمای اهل سنت در شرح حال و ترجمه «احمد بن اسرائیل» نقل شد، به دست میآید که ایشان یک نفر است؛ اما چهار اسم دارد که گاهی به اسم «جد دوم» (احمد بن اسرائیل» و گاهی به اسم «جد سوم» او (احمد بن یونس) و با پسوند «نجاد» مشهور شده است. قرائنی قطعیهای که ثابت میکند «احمد بن اسرائیل» همان «احمد سلمان بن الحسن نجاد» میباشد، به قرار زیر است:
• محقق کتاب
فضائل الصحابه (
وصیالله بن عباس) در پاورقی، احمد بن اسرائیل را استاد قطیعی معرفی کرده است: "احمد بن اسرائیل شیخ القطیعی لم اجده والباقون ثقات".
این گفتار ایشان مطابق با سخنان
ابوالفرج ابن الجوزی و خطیب بغدادی و برخی دیگر است که از «احمد سلمان بن الحسن نجاد» ترجمه آورده و این شخص را استاد ابوبکر قطیعی معرفی کردهاند.
• دانشمندان و علمای فوق تصریح کردهاند که «احمد بن سلمان بن الحسن نجاد» از فقهای پیرو مذهب حنبلی بوده و یک حلقه درسی در جامع منصور برای نقل و املاء روایت داشته در روزهای جمعه داشته است. این گزارش تایید میکند که وی ناقل روایت بوده و یکی از روایاتش همین روایت مورد بحث در باره امام حسین (علیهالسّلام) است.
• در
فضائل الصحابه یک روایت دیگر نیز از طریق «احمد بن اسرائیل» نقل شده که خطیب بغدادی نیز آن را پس از ذکر شرح حال وی آورده است. و برنامه «جوامع الکلم» که تدوین شده توسط اهل سنت است، «احمد بن اسرائیل» را در این روایت، همان «احمد بن سلمان بن الحسن بن اسرائیل بن یونس» میداند و رتبه او را «صدوق حسن الحدیث» ضبط کرده است.
ثالثا: محقق کتاب مدعی شد که من شرح حالی برای ایشان نیافتم. اما با توجه به تحقیقی که انجام شد، «احمد بن اسرائیل» یک فرد شناخته شده میان علمای رجال و حدیثشناس اهل سنت است و بسی توثیق و تعریف دارد. تصحیح روایات وی از سوی
حاکم نیشابوری، آمدن الفاظی همانند: «و محدثا متقنا» (در کلام ابن ابی جراده)، «صدوقا عارفا» در کلام خطیب بغدادی، «الامام الحافظ الفقیه شیخ العلماء» در کلام ذهبی، «صدوق» در کلام ذهبی و ابن حجر عسقلانی، «الامام المحدث الحافظ الفقیه المتقی» در سخنان ابن ابیالدنیا، «وکان صالح» در کلام ابن اثیر، «حافظ صدوق» در سخنان ناصرالدین البانی وهابی بهترین دلیل بر توثیق این راوی است که متاسفانه محقق این کتاب (وصیالله بن عباس) از آوردن آن چشمپوشی کرده است. بنابراین روایت فوق از نظر سندی کاملا صحیح میباشد و هیچ خدشهای بر آن وارد نیست.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله "آیا در روایات اهل سنت، پاداشی برای گریه در عزای اهل بیت علیهم السلام بیان شده است؟"