کوری قلب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از بیماریهای روحی که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، «کوری قلب» است.
ابتلاى بعضى از
انسانها به كورى دل:
«... فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
... زيرا بسيار مىشود كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.»
كورى واقعى، منحصر به كورى قلب، نه كورى و نابينايى
چشم:
«... بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
... زيرا بسيار مىشود كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.»
بىارزشى كوردلان، در مقايسه با صاحبان قلب
بصیر و بيدار:
۱. «... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ؛
... بگو: آيانابينا و بينا مساويند؟! پس چرا نمىانديشيد؟!»
۲. «مَثَلُ الْفَرِيقَيْنِ كَالْأَعْمى وَ الْأَصَمِّ وَ الْبَصِيرِ وَ السَّمِيعِ هَلْ يَسْتَوِيانِ مَثَلًا أَ فَلا تَذَكَّرُونَ؛
حال اين دو گروه (
مؤمنان و منكران)، حال «نابينا و ناشنوا» و «بينا و
شنوا» است؛ آيا اين دو، همانند يكديگرند؟! آيا متذكّر نمىشويد؟!»
۳. «... قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ ...؛
... بگو: آيانابينا و بينا يكسانند؟!....»
۴. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ؛
(بدانيد) نابينا و بينا هرگز برابر نيستند.»
۵. «وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ ...؛
هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند....»
هدایت كوردلان گمراه، خارج از حيطه قدرت
پیامبر صلیاللهعلیهوآله:
۱. «وَ ما أَنْتَ بِهادِي الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ ...؛
و نيز نمىتوانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى....»
۲. «وَ ما أَنْتَ بِهادِ الْعُمْيِ عَنْ ضَلالَتِهِمْ ...؛
و نيز نمىتوانى نابينايان را از گمراهيشان هدايت كنى....»
مصادیق کوردلان با توجه به آیات
قرآن عبارتند از:
کافران، گرفتار كورى قلب:
۱. «وَ إِنْ كَذَّبُوكَ ... • وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْظُرُ إِلَيْكَ أَ فَأَنْتَ تَهْدِي الْعُمْيَ وَ لَوْ كانُوا لا يُبْصِرُونَ؛
و اگر تو را
تکذیب كردند، ... و گروهى از آنان، به سوى تو مىنگرند (امّا گويى هيچ نمىبينند)! آيا تو مىتوانى كوران را هدايت كنى، هرچند نبينند؟!»
۲. «بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ؛
آنها (
مشركان) اطلاع صحيحى درباره آخرت ندارند؛ بلكه در اصل آن
شک دارند؛ بلكه نسبت به آن نابينا و كور دل هستند.»
۳. «... وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى ...؛
... ولى كسانى كه ايمان نمىآورند، در گوشهايشان سنگينى است و از مشاهده آن نابينا هستند....»
مشرکان تكذيبگر عصر بعثت، مردمانى كوردل و پند ناپذير:
«أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يَسْمَعُونَ بِها فَإِنَّها لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛
آيا آنان در
زمین سير نكردند، تا دلهايى داشته باشند كه حقيقت را با آن درک كنند؛ يا گوشهايى كه با آن نداى حق را بشنوند؟! زيرا بسيار مىشود كه چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهايى كه در سينههاست كور مىشود.»
آثار کوری قلب (قرآن)،
عوامل کوری قلب (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۳، ص۴۲۴، برگرفته از مقاله «کوری قلب».