کفر منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از صفات
منافقان که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، «
کفر» است.
منافقان، از زمره كفرپيشگان:
۱. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ • وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ • صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ • أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِيطٌ
بِالْكافِرِينَ؛
گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگويند: به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم. درحالى كه
ایمان نياوردهاند. و هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات مىكنند، مىگويند: ما ايمان آوردهايم! ولى هنگامى كه با شيطانها و هم كيشان خود خلوت مىكنند، مىگويند: ما با شماييم! ما فقط آنها را
استهزا مىكنيم! آنها كر و لال و كورند؛ لذا از راه خطا باز نمىگردند! يا همچون بارانى كه از
آسمان، در
شب تاريك همراه با
رعد و
برق در
بیابان ببارد. آنها از ترس
مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مىگذارند؛ تا صداى صاعقهها را نشنوند. و خداوند به
كافران احاطه دارد.»
۲. «وَ لِيَعْلَمَ الَّذِينَ نافَقُوا وَ قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتالًا لَاتَّبَعْناكُمْ هُمْ
لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمانِ يَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما يَكْتُمُونَ؛
و نيز براى اين بود كه
منافقان شناخته شوند؛ آنهايى كه به ايشان گفته شد: بياييد در راه خدا نبرد كنيد؛ يا از حريم خود،
دفاع نماييد. گفتند: اگر مىدانستيم جنگى روى خواهد داد، از شما پيروى مىكرديم. (امّا مىدانيم جنگى نمىشود.) آنها در آن روز، به
كفر نزديكتر بودند تا به ايمان؛ به زبان خود چيزى مىگويند كه در دلهايشان نيست. و خداوند به آنچه كتمان مىكنند، آگاهتر است.»
۳. «فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا ... • وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما
كَفَرُوا ...؛
چرا درباره
منافقين دو دسته شدهايد؟! بعضى جنگ با آنها را ممنوع و بعضى مجاز مىدانيد. در حالىكه خداوند بخاطر اعمالشان، افكار آنها را كاملًا وارونه كرده است. ... آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ايشان
كافر شويد....»
۴. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً مُبِيناً • إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً • ما يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَ آمَنْتُمْ وَ كانَ اللَّهُ شاكِراً عَلِيماً؛
اى كسانى كه ايمان آوردهايد!،
كافران را به جاى مؤمنان، ولىّ و تكيه گاه خود انتخاب نكنيد. آيا مىخواهيد با اين عمل، دليل آشكارى بر ضدّ خود در پيشگاه خدا قرار دهيد؟!
منافقان در پايينترين دركات و طبقات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز ياورى براى آنها نخواهى يافت. بنابراين، از طرح دوستى با دشمنان خدا، كه نشانه
نفاق است، بپرهيزيد. اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد چگونه ممكن است خداوند شما را مجازات كند؟! خداوند در برابر اعمال شما قدردان و از آن آگاه است.»
۵. «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي
الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ...؛
اى پيامبر! كسانى كه در مسير
كفر شتاب مىكنند و با زبان مىگويند: ايمان آوردهايم و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند!....»
۶. «لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ • إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ • وَ مِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ ائْذَنْ لِي وَ لا تَفْتِنِّي أَلا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ
بِالْكافِرِينَ؛
كسانى كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، هرگز براى ترك
جهاد در راه خدا با مال و جانشان، از تو اجازه نمىگيرند؛ و خداوند پرهيزگاران را مىشناسد. تنها كسانى از تو اجازه مىگيرند كه به خدا و
روز بازپسین ايمان ندارند، و دلهايشان با
شک و ترديد آميخته است از اين رو؛ آنها در ترديد خود سرگردانند. از آنها كسانى هستند كه مىگويند: به ما اجازه ده (تا در جهاد شركت نكنيم)، و ما را به گناه نيفكن! آگاه باشيد آنها هم اكنون در گناه سقوط كردهاند؛ و به يقين
جهنم،
كافران را احاطه كرده است.»
۷. «يَحْذَرُ الْمُنافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِما فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِؤُا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ ما تَحْذَرُونَ • لا تَعْتَذِرُوا قَدْ
كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَةٍ مِنْكُمْ نُعَذِّبْ طائِفَةً بِأَنَّهُمْ كانُوا مُجْرِمِينَ؛
منافقان از آن بيم دارند كه سورهاى برضدّ آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مىسازد. بگو: عذر و بهانه نياوريد كه بيهوده است؛ چرا كه شما پس از ايمان آوردن،
كافر شديد. اگر گروهى از شما را بخاطر توبه مورد
عفو قرار دهيم، گروه ديگرى را به سبب مجرم بودن،
عذاب خواهيم كرد.»
۸. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ
الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ
الْكُفْرِ وَ
كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...؛
اى پيامبر! با
كافران و
منافقان جهاد كن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و بد فرجامى است! به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان
كفر آميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان،
كافر شدهاند....»
۹. «فَأَعْقَبَهُمْ
نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ ... • اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ • وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ • وَ لا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُعَذِّبَهُمْ بِها فِي الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ؛
اين عمل، روحِ
نفاق را، در دلهايشان برقرار ساخت. ... چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، حتّى اگر هفتاد بار براى آنها
استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد؛ چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند؛ و خداوند گروه
فاسقان را
هدایت نمىكند. هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان؛ و بر كنار قبرش، براى
دعا و طلب
آمرزش، نايست؛ چرا كه آنها به خدا و پيامبرش
كافر شدند؛ و در حالى كه فاسق بودند از
دنیا رفتند. فزونى اموال و فرزندانشان، تو را در شگفتى فرو نبرد! اين براى آنها نعمت نيست؛ بلكه خدا مىخواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال
كفر بميرند.»
۱۰. «وَ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ
كُفْراً وَ تَفْرِيقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنا إِلَّا الْحُسْنى وَ اللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ؛
(گروهى ديگر از
منافقان كسانى هستند كه مسجدى ساختند براى زيان رساندن (به اسلام)، و تقويت
كفر، و تفرقهافكنى ميان مؤمنان، و كمينگاهى براى كسى كه از پيش با خدا و پيامبرش مبارزه كرده بود؛ آنها سوگند ياد مىكنند كه: جز نيكى (و خدمت)، نظرى نداشتهايم. امّا خداوند گواهى مىدهد كه آنها قطعاً دروغگو هستند.» طبق نظر برخى مفسّران، آيه، مربوط به دوازده نفر از
منافقان است.
سبقت و پيشگامى
منافقان در
کفر:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ لا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسارِعُونَ فِي
الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قالُوا آمَنَّا بِأَفْواهِهِمْ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ ...؛
اى پيامبر! كسانى كه در مسير
كفر شتاب مىكنند و با زبان مىگويند: ايمان آوردهايم و قلب آنها ايمان نياورده، تو را اندوهگين نسازند!....»
كفرورزى
منافقان به
خدا:
۱. «لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ؛
كسانى كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، هرگز براى ترك جهاد در راه خدا با مال و جانشان، از تو اجازه نمىگيرند؛ و خداوند
پرهیزگاران را مىشناسد. تنها كسانى از تو اجازه مىگيرند كه به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند، و دلهايشان با شك و ترديد آميخته است از اين رو؛ آنها در ترديد خود سرگردانند.»
۲. «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ ... • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ
الْكُفْرِ وَ
كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...؛
هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش
كافر شدهاند، ... به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفرآميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان،
كافر شدهاند....»
۳. «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ؛
چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، حتّى اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد؛ چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند؛ و خداوند گروه فاسقان را هدايت نمىكند.»
۴. «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ؛
هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان؛ و بر كنار قبرش، براى دعا و طلب آمرزش، نايست؛ چرا كه آنها به خدا و پيامبرش
كافر شدند؛ و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند.»
كفرورزى
منافقان به
رسالت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله:
۱. «وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ ... • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ
الْكُفْرِ وَ
كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ ...؛
هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش
كافر شدهاند، ... به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان
كفر آميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان،
كافر شدهاند....»
۲. «اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ؛
چه براى آنها استغفار كنى، و چه نكنى، حتّى اگر هفتاد بار براى آنها استغفار كنى، هرگز خدا آنها را نمىآمرزد؛ چرا كه خدا و پيامبرش را انكار كردند؛ و خداوند گروه فاسقان را هدايت نمىكند.»
۳. «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ
كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ؛
هرگز بر مرده هيچ يك از آنان، نماز نخوان؛ و بر كنار قبرش، براى دعا و طلب آمرزش، نايست؛ چرا كه آنها به خدا و پيامبرش
كافر شدند؛ و در حالى كه فاسق بودند از دنيا رفتند.»
كفرورزى
منافقان به
قیامت:
۱. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ؛
گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا و روز بازپسين ايمان آوردهايم». درحالى كه ايمان نياوردهاند.»
۲. «لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ • إِنَّما يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ؛
كسانى كه به خدا و روز بازپسين ايمان دارند، هرگز براى ترك جهاد در راه خدا با مال و جانشان، از تو اجازه نمىگيرند؛ و خداوند پرهيزگاران را مىشناسد. تنها كسانى از تو اجازه مىگيرند كه به خدا و روز بازپسين ايمان ندارند، و دلهايشان با شك و ترديد آميخته است از اين رو؛ آنها در ترديد خود سرگردانند.»
تلاش
منافقان، جهت گسترش
كفر و تضعيف عقايد اسلامى مردم:
«فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ ... • وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما
كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً ...؛
چرا درباره
منافقين دو دسته شدهايد؟! ... آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ايشان
كافر شويد، و همانند يكديگر باشيد....»
آثار کفر منافقان (قرآن)،
عوامل کفر منافقان (قرآن).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۸۵، برگرفته از مقاله «کفر منافقان».