کبو (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَبْو (به فتح کاف و سکون باء ) از
واژگان نهج البلاغه به معنای افتادن بر رو است.
این کلمه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
كَبْو به معنای افتادن بر رو است.
برخی از مواردی که در «
نهج
البلاغه» استفاده شده به شرح ذیل میباشد:
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
عثمان فرموده:
«إِلَى أَنِ انْتَكَثَ عَلَيْهِ فَتْلُهُ وَ أَجْهَزَ عَلَيْهِ عَمَلُهُ وَ كَبَتْ بِهِ بِطْنَتُهُ.» «كار عثمان همان طور خوردن و سرگين انداختن بود تا اينكه رشتهاش پنبه شد، عملش سبب قتل او گرديد و پرخورى نگونسارش كرد.»
و درباره تارک
اسلام گفته است:
«فَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاسْلامِ دِيناً تَتَحَقَّقْ شِقْوَتُهُ وَ تَنْفَصِمْ عُرْوَتُهُ وَ تَعْظُمْ كَبْوَتُهُ.» «هر كس جز
اسلام تابع دينى شود، بدبختىاش محقّق مىشود، دستگيرهاش (از خوشبختى) پاره مىگردد، و سقوطش بزرگ مىشود.»
این کلمه دو بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کبو»، ج۲، ص۸۹۳.