کافور (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کافور: (کَانَ مِزاجُها کَافُوراً) «کافور» در لغت معانی متعددی دارد
و یکی از معانی معروف آن «بوی خوش» است همچنین گیاهی است خوشبو، و یکی دیگر از معانی آن همان «
کافور» معمولی است که بوی تندی دارد، و برای مصارف طبی از جمله ضدعفونی کردن به کار میرود.
به هر حال،
آیه فوق نشان میدهد: این شراب طهور بهشتی، بسیار معطر و خوشبو است که هم ذائقه از آن لذت میبرد، و هم شامه. بعضی از
مفسران نیز گفتهاند: «
کافور» نام یکی از چشمههای بهشتی است، ولی این تفسیر با تعبیر
(کَانَ مِزاجُها کَافُوراً) که میگوید: «آمیخته با
کافور است»، سازگار نیست.
از سوی دیگر، با توجّه به این که «
کافور» از مادّه «
کفر» به معنای «پوشش» است، بعضی از ارباب لغت مانند «
راغب» در «
مفردات» معتقدند: انتخاب این نام برای «
کافور» به خاطر پوشیده بودن آن در میان غلافهای میوه درختی است که این ماده از آن گرفته میشود.
بعضی نیز تعبیر «
کافور» را اشاره به سفیدی فوق العاده و خنکی آن دانستهاند؛ زیرا
کافور معمولی نیز از نظر «خنکی» و «سفیدی» ضرب المثل است. اما روی هم رفته تفسیر نخست از همه مناسبتر به نظر میرسد، به خصوص این که گاهی در عبارات، «
کافور» را هم ردیف مشک و عنبر شمردهاند که از بهترین بوهای خوش است.
(إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا) (به يقين
ابرار و نيكان از جامى مى نوشند كه با عطر خوشى آميخته است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: معناى كلمه
كافور معروف است، و هر چيز خنك و خوشبويى را به آن مثل مىزنند. ولى بعضى گفتهاند: در اينجا نام چشمهاى است در
بهشت.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «کافور»، ص۴۵۳-۴۵۴.