• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیشگامی امام علی در اسلام (اجماع)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از مسائل مورد قبول بیشتر علماء، محدثان، مورخان و‌اندیشمندان فریقین، این است که حضرت خدیجه (سلام‌الله‌علیها) نخستین فرد از میان زنان و امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نخستین فرد از میان مردان به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ایمان آورده‌اند و در این باره روایات صحیح در منابع اسلامی وجود دارد.
اما بنیانگذار وهابیت، ابن‌تیمیه حرانی با این که به این مطلب اعتراف دارد، در پی شبهه افکنی خود تصریح می‌کند که امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) هنگام اسلام آوردن به سن بلوغ نرسیده بود و ایمان و اسلام یک فرد نابالغ فائده‌ای ندارد. از این جهت ابوبکر که در سن بزرگتر او اسلام آورده، ارزشی بیشتری دارد و در نتیجه اسلام او کامل‌تر است و در نهایت او پیشگام مسلمان محسوب می‌شود. در این مقاله در جواب این شبهه به بررسی اجماع و نظر اکثریت علمای اهل‌سنت در خصوص سن امام علی و پیشگامی ایشان در اسلام و نیز نقد نظرات مخالف آن می‌پردازیم.



اکنون شبهه‌ای را که ابن‌تیمیه مطرح کرده و در عصر حاضر نیز خوراک سایت‌ها و کارشناسان شبکه‌های وهابی شده است، در این قسمت عنوان می‌کنیم.

۱.۱ - سخن علامه حلی

علامه حلی (رحمة‌الله‌علیه) بر امامت امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) به آیه: «وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ اُولَئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» استدلال کرده و روایت ابن‌عباس را که پیشگامان امت را معرفی می‌کند، ذیل آن آورده و نتیجه گرفته است که:
وهذه الفضیلة لم تثبت لغیره من الصحابة فیکون هو الامام؛ این فضیلت برای غیر علی از بقیه صحابه ثابت نشده است، پس او امام است.

۱.۲ - سخن ابن‌تیمیه

ابن‌تیمیه در مقام جواب از این سخن علامه حلی می‌گوید:
الرابع قوله «وهذه الفضیلة لم تثبت لغیره من الصحابة» ممنوع، فان الناس متنازعون فی اول من اسلم فقیل ابوبکر اول من اسلم فهو اسبق اسلاما من علی وقیل ان علیا اسلم قبله لکن علی کان صغیرا واسلام الصبی فیه نزاع بین العلماء ولا نزاع فی ان اسلام ابی‌بکر اکمل وانفع فیکون هو اکمل سبقا بالاتفاق واسبق علی الاطلاق علی القول الآخر فکیف یقال علی اسبق منه بلا حجة تدل علی ذلک.
این سخن علامه حلی که می‌گوید: این فضلیت برای دیگر صحابه ثابت نشده اشد، ممنوع است؛ زیرا مردم در این مطلب که اولین مسلمان چه کسی است، اختلاف نظر دارند. گفته شده است که ابوبکر اولین کسی است که اسلام آورد؛ بنابراین او پیشگام‌ترین مسلمان از علی است؛ و گفته شده است که علی قبل از او اسلام آورده است ولی علی کوچک بود؛ و در صحت اسلام کودک در بین علماء اختلاف است، و شکی نیست که اسلام ابوبکر کامل‌تر و سودمند‌تر بود؛ و اجماعا پیشگامی ابوبکر کامل‌تر و طبق نظر دیگر ابوبکر پیشگام علی الاطلاق بود؛ پس چگونه بدون هیچ دلیلی ادعا می‌شود که علی پیشگام علی الاطلاق بوده است.

۱.۳ - بررسی شبهه

همانگونه که مشاهده می‌شود ابن‌تیمیه روی دو مطلب دست گذاشته است:
مطلب اول: علی (علیه‌السّلام) اولین مسلمان نیست؛ زیرا در اولین مسلمان اختلاف نظر است و طبق یک قول ابوبکر نخستین مسلمان بوده است.
مطلب دوم: برفرض که علی نخستین فرد مسلمان بوده، اما او در حال کودکی اسلام آورده و اسلام یک کودک هیچگونه ارزش ندارد و در صحت اسلام کودک میان علماء گفتگو است.
در نوشتار پیش رو، بر آنیم که ابتدا نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) از نظر اجماع و اقوال علمای اهل‌سنت و روایات صحیح آنها در چند بخش ثابت کنیم، آنگاه پاسخ شبهه ابن‌تیمیه را نیز بیان نماییم.


در مورد عدم اختلاف تاریخ‌نویسان در نخستین مسلمان بودن علی به چند قول می‌توان اشاره کرد:

۲.۱ - حاکم نیشابوری

حاکم نیشابوری می‌گوید: در میان اصحاب تاریخ اختلافی نیست که در این که امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) نخستین مسلمان است.
ولا اعلم خلافا بین اصحاب التواریخ ان علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه اولهم اسلاما وانما اختلفوا فی بلوغه والصحیح عند الجماعة ان ابا بکر الصدیق رضی الله عنه اول من اسلم من الرجال البالغین بحدیث عمرو بن عبسة.
من در میان مورخان اختلافی نمی‌بینم در این که علی بن ابی‌طالب اولین مسلمان است؛ تنها اختلاف در سن بلوغ آن حضرت هنگام اسلام آوردن است. اما در نزد اهل‌سنت قول صحیح این است که ابوبکر نخستین مسلمان از میان مردان بالغ است و دلیل آن روایت عمرو بن عبسه است.
نکته مهم این که برخی علمای اهل‌سنت، این سخن حاکم را نقل کرده، اما اجماع را انکار کرده‌اند و دلیلشان هم این است که خود حاکم بعد از ادعای اجماع گفته است: والصحیح عند الجماعة ان ابا بکر الصدیق رضی الله عنه اول من اسلم من الرجال البالغین...
اگر دقت شود حاکم نیشابوری دقیقاً اجماع را قبول دارد؛ اما نظر اهل‌سنت را در جمع بین روایات بیان کرده است؛ زیرا در منابع آنها روایت صحیح آمده که نخستین مسلمان را از میان مردان، امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) را معرفی می‌کند و از طرفی روایات دیگر آنها ابوبکر را نخستین مسلمان می‌دانند.
تنها راه جمع بین روایات در نظر آنها این است که بگویند: ابوبکر در حال اسلام آوردن مرد بالغ و امیرمؤمنان یک فرد نابالغ بوده است. و نتیجه گرفته‌اند که نخستن فرد مسلمان نابالغ حضرت علی و نخستین مرد بالغ ابوبکر است. اگر در این توجیه هم دقت شود، روشن است که اسلام آوردن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) قبل از ابوبکر بوده است.
البته ابن‌کثیر نیز تصریح می‌کند که قبل از ابوبکر، اهل‌بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که شامل حضرت خدیجه، امیرمؤمنان، زید و خانمش می‌شود، اسلام آورده‌اند. سخن ابن‌کثیر را سیوطی در کتاب «تاریخ الخلفاء» این‌گونه نقل کرده است:
قال ابن‌کثیر و الظاهر ان اهل‌بیته (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمنوا قبل کل احد زوجته خدیجة ومولاه زید وزوجة زید‌ام ایمن وعلی وورقة انتهی؛ ظاهر این است که اهل‌بیت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش از همه ایمان آورده‌اند. همانند حضرت خدیجه، غلامش زید، و خانم زید و‌ ام‌ایمن و علی و ورقه.
بنابراین ادعای اجماع حاکم نیشابوری سر جایش باقی است.

۲.۲ - سیوطی

سیوطی در کتاب «تاریخ الخلفاء»، نیز ادعای اجماع دراین‌باره را نقل کرده است:
وعلی رضی الله عنه احدالعشرة المشهود لهم بالجنة... وهو اول خلیفة من بنی‌هاشم و ابوالسبطین اسلم قدیما بل قال ابن‌عباس وانس وزید بن ارقم وسلمان الفارسی وجماعة انه اول من اسلم ونقل بعضهم الاجماع علیه.
علی که خداوند از او راضی باشد، یکی از ده نفری است که به بهشت بشارت داده شده است... او نخستین خلیفه از بنی‌هاشم و پدر دو نوه رسول خدا قبل از همه اسلام آورد؛ بلکه ابن‌عباس، انس، زید بن ارقم، سلمان فارسی و گروهی گفته‌اند که علی نخستین مسلمان بوده است و برخی اجماع بر این مطلب را نقل کرده‌اند.

۲.۳ - ابن‌حجر

ابن‌حجر هیثمی نیز شبیه عبارت سیوطی را نقل کرده و می‌نویسد: الفصل الاول فی اسلامه وهجرته وغیرهما اسلم رضی الله عنه وهو ابن‌عشر سنین وقیل تسع وقیل ثمان وقیل دون ذلک قدیما بل قال ابن‌عباس وانس وزید بن ارقم وسلمان الفارسی وجماعة انه اول من اسلم ونقل بعضهم الاجماع علیه.

۲.۴ - اتفاق محدثان قدیم

ابن عبدالبر در کتاب «الاستیعاب فی معرفة الاصحاب»، اتفاق محدثان قدیم اهل‌سنت همانند: ابن‌شهاب، عبدالله بن محمد، قتاده و ابواسحاق را بر نخستین بودن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نقل کرده است:
والصحیح فی امر ابی‌بکر انه اول من اظهر اسلامه کذلک قال مجاهد وغیره قالوا ومنعه قومه وقال ابن‌شهاب وعبدالله بن محمد بن عقیل وقتادة و ابواسحاق اول من اسلم من الرجال علی واتفقوا علی ان خدیجة اول من آمن بالله ورسوله وصدقه فیما جاء به ثم علی بعدها.
صحیح این است که ابوبکر نخستین کسی است که اسلامش را ظاهر کرد. مجاهد و غیر او این چنین گفته‌اند. آنها گفته‌اند که قوم ابوبکر او را از اسلام آوردن منع می‌کردند. ابن‌شهاب، عبدالله بن محمد بن عقیل، قتاده و ابواسحاق گفته‌اند: نخستین مسلمان از میان مردان علی است و آنها اتفاق نظر دارند که خدیجه اولین شخصی بود که به خدا و رسولش ایمان آورد و آن حضرت را در آنچه آورده بود تصدیق کرد پس از ایشان علی ایمان آورد.
بنابراین، در نخستین مسلمان بودن حضرت علی (علیه‌السّلام) بین علمای متقدم اهل‌سنت اجماع و اتفاق نظر است.


تعدادی از علمای اهل‌سنت تصریح کرده‌اند که نظریه نخستین مسلمان بودن امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نظریه اکثر علماء است:

۳.۱ - ابن‌عبدالبر

ابن عبدالبر در کتاب «الدرر»، درباره اذیت شدن مسلمانان از جمله رسول خدا و ابوبکر و غیره سخن به میان آورده، آنگاه می‌نویسد که خدیجه و علی اولین مسلمان در نزد اکثر اهل علم است:
قال ابن‌عبدالبر وقد ذکرنا خبره باکثر من هذا فی بابه من کتاب الصحابة ولم یذکر ابن‌مسعود ولا مجاهد فی هذا الخبر خدیجة ولا علیا وهما اول من اسلم عند اکثر اهل العلم لانهما کانا فی بیت رسول الله ومن کان فی بیته کان فی جوار عمه ومع ذلک فانه لم یظهر الی قریش منهما ذلک فلم یؤذیا وهؤلاء السبعة ظهر منهم ذلک فلقوا الاذی الشدید من قومهم.
ابن عبدالبر می‌گوید: ما خبر آزار مسلمانان را بسیارتر از این در جای خودش در کتاب «صحابه» ذکر کردیم اما ابن‌مسعود و مجاهد در این خبر خدیجه و علی را نیاورده‌اند در حالی که آن دو تن (خدیجه و علی) در نزد اکثر اهل علم از جمله نخستین مسلمانان هستند؛ زیرا آنها در خانه رسول خدا بودند و کسی که در خانه آن حضرت بودند، در حمایت عمویش بودند ...
وی در جای دیگر می‌نویسد: واختلف فی الاول منهما فروی عن حسان بن ثابت وابراهیم النخعی وطائفة ابوبکر اول من اسلم والاکثر منهم یقولون علی وقد ذکرنا القائلین بذلک والآثار الواردة فی بابه من کتاب الصحابة.
درباره نخستین مسلمان بودن علی و ابوبکر، اختلاف شده است. از حسان بن ثابت و ابراهیم نخعی و گروهی روایت شده است که ابوبکر نخستین مسلمان است، اما اکثر آنها می‌گویند که علی نخستین فرد مسلمان است ...

۳.۲ - ابن‌اثیر جزری

ابن‌اثیر جزری نیز پس معرفی نسبی امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) می‌نویسد:
عَلیّ بنُ ابی‌طالب بن عبدالمُطَّلِب بنِ‌هاشم بن عبد مناف بن قصیّ بن کلاب ابن‌مرة بن کعب بن لؤی القرشی الهاشمی. ابن‌عم رسول الله، ... وهو اَوّل الناس اِسلاماً فی قول کثیر من العلماءِ علی ما نذکره ...
علی نخستین مسلمان در نظریه بسیاری از علماء است که بنابر آنچه ما بیان کردیم.

۳.۳ - ابن‌ابی‌الحدید

ابن ابی‌الحدید در شرح نهج البلاغه، درباره سخن امیرمؤمنان که خودش را پیشگام‌ترین مسلمان معرفی کرده، سؤالی را مطرح کرده است که این گفتار حضرت با نظریه گروهی که ابوبکر و زید بن حارثه را سابق در اسلام می‌دانند، در تعارض است.
آنگاه در پاسخ می‌گوید: نظر اکثر اهل حدیث و محققان از سیره‌نویسان روایت کرده‌اند که علی نخستین مسلمان است:
المسالة السادسة: ان یقال: کیف قال: وسبقت الی الایمان، وقد قال قوم من الناس: ان ابا بکر سبقه، وقال قوم: ان زید بن حارثة سبقه؟ والجواب: ان اکثر اهل الحدیث واکثر المحققین من اهل السیرة رووا انه (علیه‌السّلام) اول من اسلم.
ابن ابی‌الحدید در جای دیگر می‌نویسد: ولا ریب ان الصحیح ما ذکره ابوعمر ان علیاً (علیه‌السّلام) کان هو السابق، وان ابابکر هو اول من اظهر اسلامه، فظن ان السبق له.
بدون شک صحیح همان چیزی است که ابوعمر آن را ذکر کرده و آن این که علی (علیه‌السّلام) سابق در اسلام بوده است و ابوبکر نخستین کسی بوده که اسلامش را ظاهر کرده و گمان بر این شده است که او سابق در اسلام بوده است.
ایشان پس از این که درباره روایات سابق بودن زید صحبت کرده، این‌گونه نتیجه‌گیری کرده است:
فدل مجموع ما ذکرناه ان علیاً (علیه‌السّلام) اول الناس اسلاماً، وان المخالف لذلک شاذ، والشاذ لا یعتد به؛ مجموع آنچه را ما ذکر کردیم دلالت دارد بر این که علی نخستین مسلمان است و نظر مخالف آن شاذ و نادر است و قول شاذ مورد اعتنا نیست.

۳.۴ - ابوالفداء

ابوالفداء‌ اسماعیل بن علی نیز می‌نویسد: لا خلاف فی ان خدیجة اول من اسلم، واختلف فیمن اسلم بعدها، فذکر صاحب السیرة وکثیر من اهل العلم، ان اول الناس اِسلاماً بعدها، علی بن ابی‌طالب رضی الله عنه.
اختلافی نیست که خدیجه نخستین مسلمان است اما اختلاف درباره کسی است که بعد از ایشان مسلمان شده است. سیره‌نویسان و بسیاری از اهل علم ذکر کرده‌اند که نخستین مسلمان بعد از حضرت خدیجه، علی بن ابی‌طالب (علیه‌السّلام) است.

۳.۵ - صنعانی

محمد بن اسماعیل صنعانی نیز می‌نویسد: هو امیرالمؤمنین ابوالحسن علی بن ابی‌طالب بن عم رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اول من اسلم من الذکور فی اکثر الاقوال علی خلاف فی سنه کم کان وقت اسلامه.
امیرمؤمنان ابوالحسن علی بن ابی‌طالب، پسر عم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نخستین مسلمان از میان مردان در بسیاری از اقوالی است که ذکر شده ولی در سن آن حضرت اختلاف نظر است که در هنگام اسلام آوردن، چند سال داشته است.

۳.۶ - عسقلانی

ابن‌حجر عسقلانی نیز می‌نویسد: علی بن ابی‌طالب بن عبدالمطلب بن‌ هاشم بن عبد مناف القرشی الهاشمی ابوالحسن اول الناس اسلاما فی قول کثیر من اهل العلم.
علی بن ابی‌طالب... طبق قول بسیاری از اهل علم، نخستین مسلمان است.

۳.۷ - ملا علی قاری

ملا علی قاری (متوفای۱۰۱۴هـ) نیز می‌نویسد: (۸۵) (وعن علی رضی الله عنه) هو امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب یُکنی ابا الحسن وابا تراب القرشی، وهو اوّل من اسلم من الذکور فی اکثر الاقوال ومن الصبیان فی جمیعها.
امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب کنیه‌اش ابوالحسن و ابوتراب قریشی است. او از دیدگاه بسیاری اقوال، نخستین مرد مسلمان و از دیدگاه همه اقوال نخستین کودکی است که مسلمان شده است.

۳.۸ - عکری حنبلی

عکری حنبلی (۱۰۸۹هـ) نیز می‌نویسد: وهو اول من اسلم عند کثیرین بعد خدیجة؛ علی نخستین مسلمان در نزد بسیاری از علما بعد از خدیجه است.


در مقابل این نظریه اکثر که علی (علیه‌السّلام) را نخستین مسلمان می‌داند، تنها یک روایت معارض وجود دارد که اسلام آوردن آن حضرت را پس ایمان آوردن یک گروه از مردم می‌داند. ابن‌عساکر این روایت را با سند و متن ذیل نقل کرده است:
اخبرنا ابوالقاسم الشحامی انا ابوعثمان البحیری انا ابوعمرو الحیری انا محمد بن احمد بن المؤمل الصیرفی ببغداد نا ابی‌نا بشر بن محمد الیشکری نا عثمان بن مقسم عن یزید بن رومان عن عطاء بن یسار عن ابن‌عباس قال اول من اسلم مع رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خدیجة ثم اناس ثم علی فامرهم رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بشهادة ان لا اله الا الله وان محمدا عبده ورسوله وخلع الانداد واللات والعزی وامرهم بالصلاة.
ابن‌عباس می‌گوید: نخستین شخصی که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اسلام آورد، خدیجه است پس از آن گروهی از مردم دیگر، پس از آن علی مسلمان شد؛ پس رسول خدا به آنان دستور داد تا به وحدانیت خداوند و این که محمد بنده خدا و رسول اوست شهادت دهند و شرک و بت‌پرستی را کنار بگذارند و آنان را به اقامه نماز دستور داد.

۴.۱ - بررسی روایت

با بررسی که در سند روایت انجام شد یک تن از روایان آن مجهول و یک تن د یگر از نظر علمای رجال اهل‌سنت، ضعیف و جاعل روایت است:

۴.۱.۱ - احمد بن المؤمل

این شخص پدر محمد بن احمد مؤمل است. در کتب رجالی اهل‌سنت، هیچگونه توثیق و حتی مدحی برای وی ذکر نشده است. و در برنامه «جوامع الکلم» یکی از نرم افزارهای رجال اهل‌سنت، به شماره: (۳۵۱۲) تضعیف شده است.

۴.۱.۲ - عثمان بن مقسم

این راوی را، ثوری، یحیی بن معین، سعدی کذاب و جاعل روایت دانسته و از نظر احمد بن حنبل منکر الحدیث و از نظر دار قطنی متروک الحدیث است.
ابوالفرج، ابن‌جوزی در کتاب «الضعفاء والمتروکین» اقوال علماء را در تضعیف این راوی این‌گونه آورده است:
عثمان بن مقسم ابوسلمة البری الکندی البصری وقیل کوفی یروی عن هشام بن عروة کذبه الثوری وقال یزید بن زریع لا شیء وقال احمد بن حنبل حدیثه منکر وقال یحیی لیس بشیء هو من المعروفین بالکذب ووضع الحدیث وقال السعدی کذاب وقال النسائی والدارقطنی متروک.
ثوری او را دروغگو می‌داند، یزید بن زریع می‌گوید: روایت او چیزی نیست. احمد بن حنبل گفته: روایتش منکر است. یحیی بن معین می‌گود: روایت او چیزی نیست، او دروغگویان و جاعلان معروف روایت است. سعدی گفته است: او دروغگو است. نسائی و دارقطنی گفته‌اند: او متروک است.
ذهبی در کتاب «المغنی فی الضعفاء»، تصریح می‌کند که بسیاری از علماء او را تکذیب کرده‌اند: ۴۰۶۶ - عثمان بن مقسم البری عن هشام بن عروة وقتادة کذبه غیر واحد عنه مناکیر.
ذهبی در جای دیگر می‌نویسد: (۵۶۱۷) عثمان بن مقسم البری ابوسلمة الکندی البصری احد الائمة الاعلام علی ضعف فی حدیثه... ترکه یحیی القطان وابن المبارک و قال احمد حدیثه منکر وقال الجوزجانی کذاب وقال النسائی والدارقطنی متروک.
عثمان بن مقسم... با این که در حدیث ضعیف است یکی از علمای اعلام است ... یحیی و ابن‌مبارک روایت از وی را ترک کرده‌اند. احمد بن حنبل گفته: وی منکر الحدیث است. جوزجانی گفته: او بسیار دروغگو است. نسائی و دارقطنی متروک الحدیث دانسته است.
همین عبارت را ابن‌حجر عسقلانی نیز در کتابش آورده است. سخن نسائی درباره او این است: ۴۱۹ عثمان بن مقسم البری متروک الحدیث.
عقیلی در کتاب «الضعفاء الکبیر»، می‌نویسد: حدثنا محمد بن عیسی قال حدثنا العباس بن محمد قال سمعت یحیی قال عثمان البری لیس بشیء وفی موضع آخر عثمان بن مقسم ضعیف.

۴.۲ - نتیجه

این روایت از نظر سند ضعیف است و روات آن دروغگو و جاعل هستند و نمی‌تواند قول اکثر اهل العلم و الحدیث را که حضرت علی (علیه‌السّلام) را نخستین مسلمان می‌داند تضعیف نماید. در نهایت ثابت شد که از نظر اجماع علمای متقدم اهل‌سنت و اکثر صاحب نظران اهل علم آنها، علی (علیه‌السّلام) نخستین فرد مسلمان است.


۱. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۰.    
۲. واقعه/سوره۵۶، آیه۱۱.    
۳. حلی، حسن بن یوسف، منهاج الکرامة فی معرفة الامامة، ص۱۲۹، تحقیق:عبدالرحیم مبارک، ناشر:مؤسسة عاشوراء للتحقیقات والبحوث الاسلامیة - مشهد:تاسوعا، ۱۳۷۹.    
۴. ابن‌تیمیه، ابوالعباس، منهاج السنة النبویة، ج۷، ص۱۵۵، تحقیق:د. محمد رشاد سالم، ناشر:مؤسسة قرطبة، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۶ه.    
۵. النیسابوری، ابوعبدالله محمد بن عبدالله الحاکم، معرفة علوم الحدیث، ج۱، ص۲۲، تحقیق:السید معظم حسین، الناشر:دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة:الثانیة، ۱۳۹۷ه - ۱۹۷۷م.    
۶. سیوطی، جلال‌الدین، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۳۱.    
۷. سیوطی، جلال‌الدین، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۳۰.    
۸. هیثمی، احمد بن محمد، الصواعق المحرقة علی اهل الرفض والضلال والزندقة، ج۲، ص۳۵۱، تحقیق:عبدالرحمن بن عبدالله الترکی - کامل محمد الخراط، ناشر:مؤسسة الرسالة - لبنان، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۷ه - ۱۹۹۷م.    
۹. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج۳، ص۱۰۹۲، تحقیق:علی محمد البجاوی، ناشر:دار الجیل - بیروت، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۲ه.    
۱۰. ابن عبدالبر، ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبدالبر، الدرر، ج۱، ص۴۲، دار النشر، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۱. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله بن عبدالبر، الدرر، ج۱، ص۳۸، دار النشر، طبق برنامه الجامع الکبیر.    
۱۲. ابن‌اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۴، ص۸۷.    
۱۳. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۱۱۶.    
۱۴. ابن ابی‌الحدید، عز‌الدین بن هبة‌الله، شرح نهج‌البلاغة، ج۴، ص۱۲۵.    
۱۵. ابوالفداء، اسماعیل بن علی، المختصر فی اخبار البشر، ج۱، ص۱۱۵.    
۱۶. صنعانی، محمد بن اسماعیل، سبل السلام شرح بلوغ المرام من ادلة الاحکام، ج۱، ص۶۱.    
۱۷. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۴، ص۴۶۴.    
۱۸. ملا علی القاری، علی بن سلطان، مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، ج۱، ص۱۵۶.    
۱۹. عکری، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج۱، ص۲۲۴.    
۲۰. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الاماثل، ج۴۲، ص۲۷، تحقیق:محب‌الدین عمر بن غرامة، ناشر:دار الفکر - بیروت - ۱۹۹۵.    
۲۱. ابن‌الجوزی، عبدالرحمن بن علی، الضعفاء والمتروکین، ج۲، ص۱۷۲، تحقیق:عبدالله القاضی، دار النشر:دار الکتب العلمیة – بیروت، الطبعة:الاولی ۱۴۰۶.    
۲۲. ذهبی، شمس‌الدین، المغنی فی الضعفاء، ج۲، ص۴۲۹، تحقیق:نور‌الدین عتر.    
۲۳. ذهبی، شمس‌الدین، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، ج۳، ص۵۶.    
۲۴. عسقلانی، احمد بن علی بن حجر، لسان المیزان، ج۴، ص۱۵۵.    
۲۵. نسائی، احمد بن شعیب، الضعفاء والمتروکین، ج۱، ص۷۵.    
۲۶. عقیلی، محمد بن عمر، ضعفاء العقیلی، ج۳، ص۲۲۰، تحقیق:عبدالمعطی امین قلعجی، دار النشر:دار المکتبة العلمیة – بیروت، الطبعة:الاولی۱۴۰۴ه - ۱۹۸۴م.    



موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «امیرالمومنین (علیه‌السّلامنخستین مسلمان».    






جعبه ابزار