پیروزی حق (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق
آیات قرآن،
حق همواره پیروز است. در این مقاله آیات مرتبط با
پیروزی حق بررسی میشوند.
پيروزى حق و ريشهكن شدن بنيان
باطل و
کفر، هدف از
فرمان خداوند
به جهاد:
«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ ... وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ؛
و (
به ياد بياوريد) هنگامي را كه خداوند
به شما وعده داد كه يكي از دو گروه (كاروان تجاري قريش يا لشكر آنها) براي شما خواهد بود ... ولي خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت و ريشه كافران را قطع كند (لذا شما را با لشگر قريش درگير ساخت). تا حق تثبيت شود و باطل از ميان برود هر چند مجرمان كراهت داشته باشند. »
پيروزى حق بر باطل، جلوهاى از هدفدارى نظام آفرينش:
«وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا ... بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ ...؛
بلكه ما حق را بر سر باطل ميكوبيم تا آنرا هلاك سازد....»
جبهه حق،
به رغم ميل
منافقان، داراى حركتى رو
به پيروزى و
موفقیّت:
«... حَتَّى جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ؛
... تا زماني كه حق فرا رسيد و
فرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد) در حالي كه آنها كراهت داشتند.»
خداوند، پيروزكننده حق، با كلمات خود:
۱. «... وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت كند ....»
۲. «وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
و حق را
به وعده خويش تحقق ميبخشد....»
۳. «... وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... و باطل را محو ميكند و حق را
به فرمانش پابرجا ميسازد....»
مصادیق و نمونههای پیروزی حق بر باطل عبارتند از:
عصاى
موسی علیهالسلام با
بلعیدن جادوى
ساحران، موجب پيروزى حق و بطلان سحر ساحران:
«... أَنْ أَلْقِ عَصاكَ فَإِذا هِيَ تَلْقَفُ ما يَأْفِكُونَ فَوَقَعَ الْحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ؛
... عصاي خود را بيفكن، ناگهان (
به صورت مار عظيمي درآمد و) وسائل دروغين آنها را
به سرعت برگرفت! (در اين موقع) حق آشكار گرديد و آنچه آنها ساخته بودند باطل شد.»
هلاکت و نابودى جوامع
ستمگر گذشته، نمونهاى از پيروزى حق بر باطل:
«وَ كَمْ قَصَمْنا مِنْ قَرْيَةٍ كانَتْ ظالِمَةً ... بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ ...؛
چه بسيار مناطق آباد ستمگري را كه ما درهم شكستيم ... بلكه ما حق را بر سر باطل ميكوبيم تا آنرا هلاك سازد، و
به اين ترتيب باطل محو و نابود ميشود....»
محوِ باطل و پيروزى حق،
سنّت الهی:
۱. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ؛
از آسمان آبى فرو فرستاد پس رودخانه هايى
به اندازه گنجايش خودشان روان شدند و سيل كفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى
به دست آوردن زينتى يا كالايى در آتش مى گدازند هم نظير آن كفى برمى آيد خداوند حق و باطل را چنين مثل مى زند اما كف بيرون افتاده از ميان مى رود ولى آنچه
به مردم سود مى رساند در زمين (باقى) مى ماند خداوند مثلها را چنين مى زند.»
۲. «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ ...؛
بلكه ما حق را بر سر باطل ميكوبيم تا آنرا هلاك سازد، و
به اين ترتيب باطل محو و نابود ميشود....»
۳. «... وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... و باطل را محو ميكند و حق را
به فرمانش پابرجا ميسازد....» از
فعل مضارع «يمح» و «يحق»- كه دلالت بر
استمرار دارد- سنّت الهى استفاده مىشود.
نوید خداوند
به پيروزى حق و استقرار آن در زمين و شكست باطل:
«... كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ ...؛
... خداوند حق و باطل را چنين مثل مى زند اما كف بيرون افتاده از ميان مى رود ولى آنچه
به مردم سود مى رساند در زمين (باقى) مى ماند....»
مالکیّت مطلقه الهى بر جهان هستى، پشتوانه و تضمينكننده تحقّق پيروزى حق بر باطل:
«بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...؛
بلكه ما حق را بر سر باطل ميكوبيم تا آنرا هلاك سازد، و
به اين ترتيب باطل محو و نابود ميشود، اما واي بر شما از توصيفي كه ميكنيد. براي اوست آنچه در آسمانها و زمين است....»
پيروزى حق و شكست باطل، هدفى بس والاتر از رسيدن
به ثروت دنيا، در بينش الهى:
«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ أَنَّها لَكُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَيْرَ ذاتِ الشَّوْكَةِ تَكُونُ لَكُمْ وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ؛
و (
به ياد بياوريد) هنگامي را كه خداوند
به شما وعده داد كه يكي از دو گروه (كاروان تجاري قريش يا لشكر آنها) براي شما خواهد بود اما شما دوست ميداشتيد كه كاروان براي شما باشد (و بر آن پيروز شويد) ولي خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت و ريشه كافران را قطع كند (لذا شما را با لشگر قريش درگير ساخت).»
درخواست و دعاى
مشرکان قریش، براى پيروزى حق، پيش از
جنگ بدر:
«إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جاءَكُمُ الْفَتْحُ ...؛
اگر شما خواهان فتح و پيروزي هستيد
به سراغ شما آمد....»
نقل شده كه
ابوجهل پيش از جنگ بدر
دعا كرد و گفت: خدايا، هر كس بيش از ديگرى قاطع رحم و ظالمتر است طرف مقابل را بر او پيروز گردان.
تعلّق
اراده الهی،
به وقوع پيروزى حق:
۱. «... وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت كند....»
۲. «... جاءَ الْحَقُّ وَ ظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَ هُمْ كارِهُونَ؛
... تا زماني كه حق فرا رسيد و
فرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد) در حالي كه آنها كراهت داشتند.»
۳. «وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
و حق را
به وعده خويش تحقق ميبخشد....»
۴. «... وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... و باطل را محو ميكند و حق را
به فرمانش پابرجا ميسازد....»
جهاد در
راه خدا، زمينه تحقّق اراده الهى، براى پيروزى حق:
«وَ إِذْ يَعِدُكُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَيْنِ ... وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ؛
و (
به ياد بياوريد) هنگامي را كه خداوند
به شما وعده داد كه يكي از دو گروه (كاروان تجاري قريش يا لشكر آنها) براي شما خواهد بود اما شما دوست ميداشتيد كه كاروان براي شما باشد (و بر آن پيروز شويد) ولي خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت و ريشه كافران را قطع كند (لذا شما را با لشگر قريش درگير ساخت).»
فرمان خدا
به پیامبر صلیاللهعلیهوآله، براى اعلام
غلبه حتمى حق و
اضمحلال قطعى باطل:
«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛
و بگو حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد و (اصولا) باطل نابود شدني است!»
ناپايدارى جريان باطل، دليل و نشان پيروزى قطعى جريان حق، هنگام
ظهور و بروز، در صحنه
پیکار:
«وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛
و بگو حق فرا رسيد و باطل مضمحل و نابود شد و (اصولا) باطل نابود شدني است!»
منشأ پیروزی حق عبارتند از:
خداوند، عامل پيروزى حق و شكست باطل:
۱. «... وَ يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ يَقْطَعَ دابِرَ الْكافِرِينَ؛
... ولي خداوند ميخواهد حق را با كلمات خود تقويت و ريشه كافران را قطع كند (لذا شما را با لشگر قريش درگير ساخت).»
۲. « وَ يُحِقُّ اللَّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
و حق را
به وعده خويش تحقق ميبخشد....»
۳. «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ ...؛
بلكه ما حق را بر سر باطل ميكوبيم تا آنرا هلاك سازد، و
به اين ترتيب باطل محو و نابود ميشود....»
۴. «... وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ ...؛
... و باطل را محو ميكند و حق را
به فرمانش پابرجا ميسازد....»
علم و آگاهى گسترده خداوند، پشتوانه پيروزى حق و شكست باطل:
«... وَ يَمْحُ اللَّهُ الْباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ؛
... و باطل را محو ميكند و حق را
به فرمانش پابرجا ميسازد، چرا كه او
به آنچه در درون دلها است آگاه است.»
جمله «إنّه عليم بذات الصّدور» علّت براى «يمح اللّه الباطل و يحق الحق بكلماته» مىباشد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۶۳۱، برگرفته از مقاله «پیروزی حق».