پیتس جوزف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جوزف پیتس (Joseph Pitts) در بسیاری از منابع به عنوان نخستین فرد انگلیسی شمرده شده که به
مکه سفر کرد و گزارشی کامل از مکه در سده هفدهم م. منتشر نمود.
وی به سال ۱۶۶۳م. در اکستر (Exeter) از شهرهای جنوب غربی
انگلستان زاده شد.
از زندگی وی پیش از ۱۶ سالگی گزارشی در دست نیست. در ۱۶ سالگی به علت دلبستگی فراوان به ماجراجویی، به عنوان ملوان در کشتی کوچکی که به سوی نیوفوندلند (NewFoundland) یکی از جزایر
ایرلند کنونی، حرکت میکرد، به خدمت گرفته شد. در بازگشت از این سفر، کشتی آنها گرفتار دزدان دریایی شد و پیتس اسیر گشت و به عنوان برده در الجزایر فروخته شد.
۱۴ ماه بعد، وی به سال ۱۶۸۰م. همراه اربابش رهسپار سفر
حج شد.
او در
مکه نامه آزادی خود را از اربابش دریافت کرد. اما به علت محدودیت آزادی مسیحیان
مسلمان شده که نمیتوانستند برای همیشه آزاد شوند و تنها در ازای خدمتشان مزد دریافت میکردند، در پی بازگشت از
سفر حج، به
الجزایر رفت و پس از ۱۵ سال زندگی در آن کشور، برای رسیدن به کشورش ناچار به فرار شد. نخست سوار بر یک کشتی الجزایری به ازمیر رسید و سپس با یک کشتی فرانسوی به
آلمان گریخت و سرانجام به سال ۱۶۹۴م. به زادگاهش اکستر رسید.
تاریخ مرگ پیتس مبهم است. برخی وقوع آن را در سال ۱۷۳۵م. دانستهاند. شواهدی در دست است که وی تا ۲۸ می۱۷۳۱م. در اکستر زندگی میکرده است. در این تاریخ، امضای وی بر مقدمه چهارمین ویرایش کتابش دیده میشود.
پیتس و اربابش نخست از راه
دریا به
اسکندریه (Alexandria) رفتند و سپس با پایین رفتن از رود نیل، به قاهره رسیدند و با رفتن به بندر سوئز و عبور از دریای سرخ به جده رهسپار گشتند.
در مسیر سفر به مکه، در رابغ در۱۰۰ کیلومتری شمال
جده،
محرم شدند. وی
لباس احرام را وصف نموده و برخی از
محرمات احرام را برشمرده است.
پیتس هنگام حضور در مکه شاهد ورود چهار
کاروان عظیم به این
شهر بوده و آگاهیهایی در باره این کاروانها داده است. به گفته او، نخست کاروان مغرب با شکوهی بیشتر وارد مکه شد که پیشاپیش آن،
امیر الحاج با پرچمی بزرگ حرکت میکرد. سپس گروهی با کوبیدن بر طبلهای فلزی، ورود کاروان مغرب را به مکه اعلام کردند. کاروان دوم از
مصر با شماری فراوان از محافظان وارد مکه شد. کاروان سوم از
ترکیه،
دمشق، تارتاری، آناتولی و کنعان بود. واپسین کاروان نیز از شرق
هند بود که کالاهایی گران بها برای فروش همراه داشت.
برای زائران، راهنمایانی برای
زیارت، موسوم به دلیل، در نظر گرفته شده بود که آنها را برای انجام اعمال
حج به سوی خانه خدا هدایت میکردند. پیتس پس از ورود از
باب السلام و
طواف و اقامه
نماز، به
سعی صفا و مروه پرداخت. او این کار را دویدن در خیابان از سویی به سوی دیگر خوانده؛ ولی با دیدن آن منظره به ستایش تلاش و
تعصب مسلمانان پرداخته است.
جوزف پیتس در
عرفات زائران را مردمی در پوشش تواضع و
ریاضت با گونههایی لبریز
اشک و قلبی شکسته وصف نموده که برای بخشودگی گناهانشان صادقانه التماس میکنند. او اشاره میکند که این بخشودگی، امیدبخش زندگی آنها است.
وی شمار زائران را در عرفات۷۰۰۰۰ تن تخمین زده و هنگامی که در
منا برای
رمی جمرات آماده شده، از رجم
شیطان به عنوان اعلان سرپیچی از شیطان یاد کرده است. پیتس و اربابش پس از رمی جمرات، سرشان را تراشیدند و از احرام بیرون آمدند. وی در زمینه
عید قربان و قربانی کردن
گوسفند و بخشیدن آن به
فقرا نیز سخن گفته است.
اقامت چهار ماهه در مکه موجب شد که پیتس گزارشی کامل از شهر مکه ارائه کند. از دیدگاه او، مکه شهری خشک و بی آب و هوا در میان تپههای کوچک و دیاری دلتنگ کننده با مردمی
فقیر و لاغر و سبزه رو بوده که به سبب گرمای هوا بر بامها میخوابیدند. او اشاره کرده که هر شب برای فرار از گرما، سه یا چهار مرتبه لباس خود را خیس میکرده و دیگر بار میپوشیده است.
روزی پیتس بر یکی از تپهها ایستاده و به وصف مناظر و تپههای پیرامون مکه پرداخته و نوشته است: اندکی آن سوی تر
غار حراء به معنای خیر و برکت وجود دارد؛ جایی که
حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در آن خلوت گزیده و در تنهایی به پرستش همراه با تفکر و
روزه گرفتن پرداخته است و بخشی از
قرآن در همان جا از طریق
جبرئیل بر وی نازل شده اشت.
مسجدالحرام از دیدگاه پیتس همانند کاخ سلطنتی انگلستان با مقیاسی ۱۰ برابر بزرگتر است که ۴۲ در ورودی دارد که همواره باز هستند و اتاقهایی کوچک دارد که در آن به
عبادت و مطالعه میپردازند و شماری موسوم به دراویش نیز به ریاضت مشغولند.
در بخشی دیگر از نوشتههای پیتس در وصف
حجرالاسود آمده است: سنگی سیاه رنگ در قسمتی از کعبه با یک چارچوب نقرهای رنگ محکم شده بود. به شنیده وی، این سنگ نخست سفید بوده و بر اثر بوسه گنهکاران، به رنگ سیاه درآمده است.
پیتس در وصف فضای پیرامون کعبه، به کبوترهای
حرم اشاره کرده و از ترکان نقل نموده که آنها هرگز بر خانه کعبه پرواز نمیکنند. سپس این سخن را ناراست میشمرد؛ چرا که بارها پرواز آنها را بر حرم مشاهده کرده است.
به نوشته وی، بالای خانه کعبه، مسطح بوده و پوششی از شن و آهک کوبیده و ناودانی داشته که هنگام بارش باران، زائران با شوق برای قرار گرفتن زیر آن هجوم میآورند. او آن را به شبنمی که از
بهشت آمده، تشبیه کرده است که ترنم آن باعث شده تا شادی و نشاطی وصف ناپذیر در حاجیان پدید آید. مردم فقیر از این ناودان
آب برمی گرفتند و به حاجیان میفروختند.
در نقرهای خانه کعبه و نقشهای آن نیز توجه پیتس را جلب کرده است. وی در مدت چهار ماه حضورش در مکه، دو بار به آن درون شده و آن را افتخاری جاودانه دانسته که بسیاری از زائران که از راه زمینی به مکه آمدهاند و بیشتر از ۱۶ یا ۱۷ روز در آن جا نمیمانند، به دیدن آن توفیق نیافتهاند؛ زیرا در خانه کعبه هر شش هفته یک بار، دو روز، یک روز برای مردان و روزی برای زنان باز میشده (پلکان کعبه) و زائران نیز مدتی کوتاه میتوانستند درون کعبه بمانند.
هنگام ورود به بیت الله دو رکعت
نماز خوانده میشده است. نزد ترکها نگریستن به خانه خدا با تعجب و خیرگی، گناه محسوب میشده است. آنان باور داشتهاند که هرکس در آن جا به چیزی خیره گردد، کور و ذلیل میشود.
به نوشته پیتس، درون خانه کعبه دو ستون چوبی در مرکز برای نگاه داشتن سقف آن وجود داشته و کف آن از سقف
مرمر بوده و بر دیواره هایش نیز پارچههای ابریشمی آویزان بوده است.
به گفته وی، شریف مکه افزون بر شست وشوی خانه خدا به صورت نمادین وظیفه داشته پرده تازه را بر کعبه بیاویزد؛ پوششی که هر سال در قاهره فراهم میشده و به دستور پادشاه مصر و با شکوه و عظمتی خاص با دو
شتر به مکه حمل میگشته و مردم در سرزمینهای گوناگون مسیری را با آن همراهی میکرده و گاه از شدت شعف میگریسته یا شترهای حمل کننده این پرده را میبوسیدهاند. پرده پیشین نیز به دست حاکمان به چند تکه تقسیم میشد و هر تکه آن به ارزش یک سلطان یا نه شیلینگ به حاجیان فروخته میشد. بسیاری این پارچه را به عنوان حرز نگاه میداشتند تا بلاها را از آنان دور کند. شماری دیگر هنگام مرگ آن را بر سینه مینهادند تا با آن به خاک سپرده شوند.
پیتس به زندگی و مسلک
دراویش اشاره نموده و در باره چهار فرقه
اهل سنت و پیروان آنها سخن گفته و توضیح داده که میان آنها تنها تفاوتی اندک در انجام مراسم و مناسک حج وجود دارد. با توجه به اطلاعاتی که وی در باره ترکان و گرایش آنها به
حنفیان میدهد، گمان میرود که وی نیز همانند اربابش حنفی بوده است.
بخشی از سفر پیتس در ماه مبارک
رمضان بوده است. از این رو، وی در کتابش به ویژگیهای این ماه و آثار آن بر زندگی مردم و
نزول قرآن در این ماه اشاره کرده و در معرفی آب
زمزم نوشته است: بسیاری از روزه داران بر گشودن روزه خود با این آب اصرار دارند. برخی به نوشیدن از آن قانع نیستند و خود را با آن شست وشو میدهند. صدها کوزه به دست ماموران حرم پر میشود و برای نوشیدن در برابر زائران قرار میگیرد.
واپسین مکانی که پیتس در مکه وصف کرده، بازار مکه است که کالاهایی از
هند و
چین و یمن به آن جا آورده شده بود. در این بازار،
کفن شست وشو شده با آب زمزم بیشترین خواستار را در میان حاجیان داشته است.
کاروانهایی که مدینه بر سر راه بازگشت آنها قرار داشت، به آن جا میرفتند؛ ولی کاروانهای دیگر، از جمله کاروان هند، مستقیم از مکه به خانه باز میگشتند. برخی از مسافران ترک تبار در گروههایی برای
زیارت حرم حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به
مدینه میرفتنند.
مسیر بازگشت پیتس و اربابش به قاهره به صورت زمینی بوده و ۴۰ روز به درازا انجامیده است؛ مسیری که ارزان تر بوده، ولی بسیار سخت تر و طولانی تر از مسیر دریایی بوده است. ارباب پیتس برای
اجاره شتر از مکه تا مصر پنج تا شش پوند پرداخته است.
پیتس و اربابش در مسیر بازگشت به خانه، سه روز در مدینه برای زیارت
قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم توقف کردند.
وی به وصف مدینه پرداخته و آن را شهری کوچک دانسته که گرداگرد آن دیوار کشیده بودند. او حرم پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را دارای سه هزار چراغ دانسته است.
کاروان آنها پس از بیرون آمدن از مدینه، در دهمین روز سفر به سوی قاهره، مورد استقبال گروهی از اعراب بادیه نشین قرار گرفت که با میوه و کشمش از آنان پذیرایی کردند. در پانزدهمین روز همین سفر نیز با گروهی دیگر از مردم با شترهایی مملو از هدایا برای حاجیان و نیز گروهی که برای داد و ستد با حاجیان آمده بودند، برخورد کردند.
آنان پس از رسیدن به قاهره، مسیر رزتا (Rosetta) را در پیش گرفتند و از آن جا به اسکندریه و سرانجام به الجزایر رسیدند.
گزارش سفر حج جوزف پیتس همراه جزئیاتی از رفتار وآداب و رسوم دینی و اجتماعی مسلمانان، نخستین بار به سال ۱۷۰۴م. در ۱۸۳ صفحه در کتابی با نام روایت صادقانه از مذهب و منش مسلمانان در اکسون منتشر شد.
این کتاب را عبدالرحمن عبدالله الشیخ با عنوان رحلة جوزف بتس الی مصر و مکة المکرمة و المدینة المنوره در سال ۱۹۹۵م. به
زبان عربی ترجمه کرده و مقدمهای در باره جوزف پیتس نگاشته است.
ویرایش چهارم این کتاب حاوی تصویری تقریبا جامع از وضعیت خانه
کعبه و
مسجدالحرام است که از ذهن پیتس برگرفته شده و از کهنترین تصاویر و منابع اروپاییان از کعبه به شمار میآید. نیز وی نقشی از حالات گوناگون
نماز خواندن در کتابش آورده است.
شماری از نویسندگان مسلمان شدن پیتس را از روی
اجبار دانستهاند
؛ اما تعابیر مناسب او در خاطراتش و دلبستگی وی به بیان سیره مسلمانان و قضاوتهای وی در باره داستانهای روایت شده در طول سفرش نشان میدهد که تحت تاثیر درستکاری و نیک رفتاری مسلمانان قرار گرفته است.
رحلة جوزف بتس الی مصر و مکة المکرمة و المدینة المنوره: ترجمه عبدالرحمن عبدالله شیخ، مصر، الهیئة المصریة العامله، ۱۹۹۵م./ A journey from Aleppo to Jerusalem & A faithful account of the religion and manners of the Mahometans: Joseph Pitts، ۱۸۱۷./ Christians at Mecca: Ralli، Augustus، London، Heinemann، ۱۹۰۹./ Attitudes to Other Religions: Comparative Religion in Seventeenth and Eighteenth Century Britain، Manchester University Press، ۱۹۸۴./ Narrative of Pilgrimage to El Medina and Mecca: Richard F. Burton، Facsimile، ۱۹۹۴./ One Thousand Roads to Mecca: Ten Centuries of Travelers Writing about the Muslim Pilgrimage، Grove Press، ۱۹۹۸.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«پیتس جوزف».